زیارتگاه ها و آتشکده ها در ایران
زيارتگاه ها و آتشكده ها آتشکده کاریان : نام دیگر آن آتشکده آذرفرنبغ یا آذر خورداد است که در معنی می شود آتش فره ایزدی . مکان آن در شهر فیروز آباد یا اردشیر خره یا اردشیر خوره در صد و بیست کیلومتری جنوب شیراز است و کاخ بزرگ آن که توسط شاهنشاه اردشیر بابکان […]
بررسی تاریخی شهر آذربایجان و زبان کهن پهلوی این منطقه
بررسی تاریخی شهر آذربایجان و زبان کهن پهلوی این منطقه اندیشه های پان ترک یا پانترکیسم را بشناسیم در طی چند سال اخیر توطئه های احمقانه ای پیرامون جعل تاریخ پر افتخار آذربایجان و نام بزرگ آذرآبادگان زادگاه اشو زرتشت صورت گرفته است که با حمایت های انگلستان و آمریکا در پشت پرده رهبری می […]
بخارا و سمرقند از شهرهای خرسان بزرگ
بخارا و سمرقند از شهرهای خرسان بزرگ بخارا : شهری ایرانی است که امروزه در ازبکستان قرار گرفته . بخارا پایتخت سلسله ایران سامانیان و طاهریان نیز بوده است و در تمامی روزگاری پیش از قاجار توسط ایرانیان اداره می شد . به گفته یعقوبی در البلدان ( برگ 69 ) بخارا شهری است که […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش11
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش11 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی از آن جا برفتيم هشتم صفر سنه اربع و اربعين و اربعمايه بود که به شهر اصفهان رسيديم . از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد . شهری است بر هامون نهاده ، آب و هوايی خوش دارد و […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش10
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش10 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی صفت مد و جزر بصره و جوی های آن : دريای عمان را عادت است که در شبان روزی دو باره مد برآورد چنان که مقدار ده گز آب ارتفاع گيرد و چون تمام ارتفاع گيرد به تدريج جزر کند و […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش9
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش9 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی صفت لحسا . شهری است که همه سواد و روستای او حصاری است و چهارباروی قوی از پس يکديگر در گرد او کشيده است از گل محکم هر دو ديوار قرب يک فرسنگ باشد و چشمه های آب عظيم است در […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش8
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش8 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی صفت گشودن در کعبه شرفهاالله تعالی.کليد خانه کعبه گروهی از عرب دارند که ايشان را بنی شيبه گويند و خدمت خانه را ايشان کنند و از سلطان مصر ايشان را مشاهره و خلعت بودی . و ايشان را رئيسی است که […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش7
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش7 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی صفت شهر مکه شرفها الله تعالی : شهر مکه اندر ميان کوه ها نهاده است بلند و هر جانب که به شهر روند تا به مکه برسند نتوان ديد و بلندترين کوهی که به مکه نزديک است کوه ابوقيس است و […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش6
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش6 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی اکنون شرح بازگشتن خويش به جانب خانه به راه مکه حرسها الله تعالی من الافات از مصر بازگويم : در قاهره نماز عيد بکردم و سه شنبه چهاردهم ذی الحجه سنه احدی و اربعين و اربعمايه از مصر در کشتی نشستم […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش2
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش2 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی و چون ما از آن جا هفت فرسنگ برفتيم به شهرستان عکه رسيديم و آن جا مدينه عکا نويسند .شهر بر بلندی نهاده زمينی کج و باقی هموار و در همه ساحل که بلندی نباشد شهر نسازند از بيم غلبه آب […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش1
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش1 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی چنين گويد ابومعين الدين ناصر خسرو القبادينی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبيرپيشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی ، و به کارهای ديوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت نموده در ميان […]
پیرامون زبان باستانی و تاریخ آذربایجان یا آذرآباد گان یا آتورپاتکان
فردوسی بزرگ : که کس در جهان جاودانه نماند به گیتی بما جز فسانه نماند هم آن نام باید که ماند بلند چو مرگ افگند سوی ما بر کمند زمانه به مرگ و به کشتن یکی است وفا با سپهر روان اندکی است
کتاب اورازان نوشته جلال آل احمد قسمت دوم
کتاب اورازان نوشته جلال آل احمد قسمت دوم عنوان کتاب : اورازان نويسنده : جلال آل احمد اورازان 6 لباس اهالی معمولا ساده است و در محل تهيه می شود .با پشمی که از گوسفندهای خود می گيرند و می تابند ، پارچه زمستانی ، جوراب پشمی و به ندرت قاليچه و خيلی […]
کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد
عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد نفرین زمین 1 بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]