امروز: پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الخميس 2 ذو القعدة 1445 | 2024-05-09
کد خبر: 240911 |
تاریخ انتشار : 27 شهریور 1397 - 14:42 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله مدیا صلح خبر «ویکتوریا و عبدل»؛ عشق پیری ملکه به جوان هندی هفته نامه همشهری جوان – علی مسعودی نیا: من به شخصه با فیلم های زندگینامه ای و بر اساس حقایق تاریخی اصلا میانه خوبی ندارم. اول این که زیاد حوصله شان را ندارم و بعد هم این که همیشه فکر […]

به گزارش مجله مدیا صلح خبر

«ویکتوریا و عبدل»؛ عشق پیری ملکه به جوان هندی

هفته نامه همشهری جوان – علی مسعودی نیا: من به شخصه با فیلم های زندگینامه ای و بر اساس حقایق تاریخی اصلا میانه خوبی ندارم. اول این که زیاد حوصله شان را ندارم و بعد هم این که همیشه فکر می کنم کارگردان و نویسنده دست به دست هم می دهند برای ساختن دو گروه خوب ها و بدها توی داستان و می دانیم چنین مرزبندی مطلقی در زندگی واقعی با این کیفیت وجود ندارد. کم پیش آمده که فیلمی با این حال و هوا جذبم کند. حالا علایق و سلایق من زیاد مهم نیست. اینها را گفتم که فتح بابی باشد برای مرور فیلم «ویکتوریا و عبدل» که محصول سال 2017 است و هر چند در کل فیلمی متوسط ارزیابی شده

اما بانوی بزرگ هنرور، «جودی دنچ» در آن نقش ملکه ویکتوریا را ایفا کرده و خوش درخشیده است. آن مقدمه بی ربط اول هم برای این است که نمی دانم باید چه حسی درباره فیلمی که دوستش نداری، داشت اما به بازیگرش ارادت داری. به هر حال بدانید که این فیلم بر اساس یک ماجرای تاریخی از دربار انگلستان ساخته شده است که البته منبع اصلی آن نه خود تاریخ، بلکه رمانی است به همین نام از «شرابانی باسو». فیلم را استیون فریرز ساخته که در ایران احتمالا بیشتر او را با فیلم «قهرمان» و اقتباس وطنی از آن توسط همایون اسعدیان، یعنی فیلم «شوخی» می شناسند اما برای این که بدانید این اسم نسبتا مضلحک، یعنی «ویکتوریا و عبدل» چرا باید در درباره انگلستان به هم پیوند بخورند، با ما همراه باشید.

علیاحضرت جودی دنچ

اطلاعات فوری

ویکتوریا و عبدل Victoria & Abdul
کارگردان: استیون فریرز
فیلمنامه: یلی هال (با نگاهی به کتاب «ویکتوریا و عتبدل» اثر شرابانی باسو»
مدیر فیلمبرداری: دنی کوهن
تدوین: ملانیا اولیور
موسیقی: توماس نیومن
ستاره ها: جودی دنچ، علی فضل، ادی ایزارد، عدیل اختر، مایکل گمبونو …
تهیه کنندگان: تیم بوان، اریک فلنر، بیبان کیدرون و تریسی سیوارد
تولید کمپانی: پرفکت ورلد پیکچرز، بی بی سی فیلمز، وور کینگ تایتل فیلمز و کراس استریت فیلمز
محصول 2017 انگلیس و آمریکا

از هندوستان با عشق

نقل است که روزگاری «عبدالکریم نامی» به همراه دوستش محمد از هندوستان به دریار بریتانیا سفر می کنند تا یک سکه طلای قیمتی را به ملکه اهدا کنند. داستان فیلم از همین جا آغاز می شود. در ضیافتی اشرافی با حضور سفرا و نمایندگان ملل مختلف برای آنها یک دقیقه وقت تعیین شده تا سکه را بدهند به ملکه و بروند پی کارشان. ملکه ویکتوریا در آن زمان البته هفتاد سالی دارد اما گویا دلش جوان تر از این حرفهاست، چرا که از شمایل این هندی جوان خوشش آمده است. همین جرقه ای می شود برای ارتباط بیشتر میان ملکه و عبدالکریمی که حالا صمیمانه عبدل صدایش می زند.

رابطه اول شکل مادر و فرزندی دارد اما رفته رفته عبدل در دربار ماندگار می شود و نفوذ بسیاری بر ملکه می یابد. طبیعتا درباریان این میزان توجه و علاقه ملکه به این جوانک هندی را برنمی تابند و مدام سر راهش سنگ می اندازند. در فیلم، عبدل آدم مثبت و نرم خو و مظلومی نشان داده شده است و البته روایات تاریخی مختلفی هم هست که برای او چنین چهرهای تصویر نکرده اند. همان طور که پیش تر گفتیم نقش اصلی فیلم را جودی دنج بازی کرده است. در کنار او على فضل، هنرور هندی، «دی لازارد»، «عادل اختر»، «چل هیگینس» و «مایکل گمبون» دیگر ستاره ها فیلم هستند.

هزینه ساخت این فیلم 111 دقیقه ای در منابع مطمئن اعلام نشده است اما فروشی معادل 65 میلیون دلار برایش به ثبت رسیده است که برای فیلمی با چنین مضمونی بد هم نیست. امتیاز فیلم در IMDb 6.8 است و در متاکریتیک امتیاز 55 به آن داده اند. فیلم سه جایزه و 15 نامزدی در رویدادهای مهم سینمایی به نام خود زده که البته عمده نامزدی ها را جودی دنچ برایش به ارمغان آورده است. در مراسم آکادمی نیز نامزد دو اسکار در بخش های فنی بود که رقابت را به سایر فیلم ها واگذار کرد.

علیاحضرت جودی دنچ

این جودی تمام نشدنی

رسیدیم به بخش مورد علاقه خودم در این نوشتار. جودی دنچ حالا هشتادوسه ساله است. البته اصلا به چهره و انرژی اش نمی آید. او بیش از 60 سال است که روی صحنه تئاتر و جلوی دوربین سینما در حال درخشش است نخستین فیلمش را در سال 1964 بازی کرد؛ در فیلمی به نام «چهار صبح» ساخته آنتونی سیمونز. آنها که شاید بیشتر دنبال جریان اصلی سینما باشند، ممکن است هنوز یادشان نیامده باشد داریم از کدام هنرور حرف می زنیم. جودی دنچ همان هنرور نقش «ام» در فیلم «چشم طلایی» از مجموعه فیلم های جیمز باند است. نقشی که البته در فیلم های بعدی مجموعه «روزی دیگر بمیر»، «دنيا هرگز کافی نیست»، «کازینو رویال»، «ذره ای آرامش»، اسکای فال» و «اسپکتر» نیز تکرارش کرد.

اما از این وجه استعداد و هنرش که بگذریم او در سریال های تراز اول تلویزیونی درخشش داشته و البته در فیلم های تاریخی 60 بار جوایز مختلف را به خانه برده و 120 بار نامزد این جوایز بوده است. از جمله هفت بار نامزدی اسکار را تجربه کرده که البته تنها یک بار در سال 1999 به عنوان بهترین هنرور زن نقش مکمل در فیلم «شکسپیر عاشق» توانسته این جایزه را به خانه بیرد. تمام اینها را گفتم که برسم به اینکه فیلم «ویکتوریا و عبدل» از آن فیلم هایی است که تمام بارش روی دوش هنرور است.

علیاحضرت جودی دنچ

گنج تمام نشدنی فیلم

جودی دنچ بزرگترین سرمایه و در عین حال بزرگترین جذابیت فیلم است. یک بازی درخشان، تکنیکی و تاثیرگذار از او می بینیم که ما را از زمان و مکان جدا می کند و به این شبهه می اندازد که او نه یک هنرور که خود خود ملکه ویکتوریاست. هر بازیگری در طول فیلم مقابلش قرار می گیرد، محو و نیست و نابود می شود؛ آن نگاه نافذ، آن میمیک مصمم و آن صدای تاثیرگذار، بخشی برای ستاره ها مقابلش باقی نمی گذارد. او باید تحول ملکه خشن و بی احساس به یک موجود پویا و مهرورز را به تصویر بکشد و واقعا به بهترین نحو ممکن در این کار موفق می شود. منتقدان بسیاری هستند که به فیلم بد و بیراه گفته اند اما حتی در تندترین نقدهای فیلم هم ردی از ستایش بازی جودی دنج را می توان یافت.

مثلا در سایت های مختلف که می گشتم رسیدم به «ریویو» از «گری تامپسون» منتقد «فيلادلفيا دیلی» که زیاد هم از فیلم راضی نبود اما نوشته بود: «این فیلم از آنِ جودی دنچ است. اوست که نجابت و انسانیت را با لفافی از طنز به تصویر می کشد. دنچ مایه لذت بخش بودن فیلم شده است.» جودی دنج برای این نقش در «گلدن گلوب»، «سکرین اکتورز گاید»، جایزه منتقدان لندن و … نامزد شد و البته این بار جایزه ای نصیبش نشد. نکته جالب این است که جودی دنچ در سال 1997 هم در فیلم «خانم براون» همین نقش را بازی کرده و به خاطرش جایزه هم گرفته بود. خودش درباره حضور در این فیلم می گوید:

«نتوانستم پیشنهاد حضور در این فیلم را رد کنم. من می توانم فردی بسیار جدی باشم اما شما طنز را در بسیاری جزئیات رفتارم خواهید دید. همیشه برایم دشوار است که این طنز را به طور مستقیم ارائه دهم. اگر چیزی در زندگی به کامم نباشد به آن می خندم این است که وقتی چنین نقش هایی به من پیشنهاد می شود که به خودم نزدیک است، نمی توانم از کنارشان بگذرم. در مورد ملکه ویکتوریا بر این باور بودم که باید به تدریج طنز شخصیت را بیشتر کنم. خاصه وقتی بدانیم مرد جوانی در اواخر حیاتش وارد زندگی او شده که آدم بسیار شوخ طبع و طنزپردازی است.»

علیاحضرت جودی دنچ

استیون فریرز

آقای متخصص

کارگردان کاربلد این فیلم، یعنی «استیون فریرز»، از آن متخصص های فیلم تاریخی است. اوج کار او البته در دهه 80 میلادی بود که فیلم هایی چون «رختشویخانه زیبای من»، «روابط خطرناک»، «گوش هایت را تیز کن» و «کلاهبرداران» را ساخت. با این حال او که از اواخر دهه 60 میلادی به طور حرفه ای وارد عرصه کارگردانی شده است. هرگز از بورس خارج نشد و همواره به عنوان نامی مطمئن برای پروژه های مهم سینمایی مد نظر بوده است. فریرز شاید زیاد کارگردان صاحب سبکی نباشد اما از نظر فنی و شیوه بازی گرفتن از بازیگرانش همواره بی نقص عمل می کند.

او دو بار برای فیلم های «ملکه» و «کلاهبرداران» نامزد اسکار شده است. فارغ از این او بیش از 60 بار در جشنواره های مختلف جایزه گرفته و به همین تعداد هم نامزدی جوایز را به نام خود ثبت کرده است. در کل از او بیشتر به عنوان کارگردانی تکنسین یاد می شود که برای پروژه های دشوار و خطیر مورد اعتماد کمپانی های سازنده فیلم است. فریرز هرگز نه زیاد فیلم های هنری در کارنامه خود دارد و نه به آن معنا کارگردان «بلاک باستر» و فیلم های پرفروش است. در سال 2008 نشریه تلگراف از او به عنوان یکی از چهره موثر فرهنگی بریتانیا نام برد.

منتقدان چه می گویند؟

نقدهای فیلم متنوع و گاه ضد و نقیض بوده است. پیش تر نقدها فیلمنامه اقتباسی این اثر را ناقص و پر ایراد دانسته اند اما همان طور که پیش از این اشاره کردیم بازی جودی دنچ و کارگردانی استیون فریرز بیشتر ستایش ها ما را به همراه داشته است. برای بریتانیایی ها جالب بود که در مراسم آکادمی پیشین دو فیلم درباره دو شخصیت مهم سیاسی و تاریخی کشورشان وینستون چرچیل و ملکه ویکتوریا، در رشته های مختلف نامزد هستند. گمان می رفت اعضای آکادمی بازی جودی دنچ را هم مورد توجه قرار دهند اما چنان که دیدیم فرانسیس مک دورمند این جایزه را گرفت و دنچ حتی در میان نامزدهای نهایی نیز نبود.

شاید بشود گفت كل فیلم چندان نظر منتقدان را جلب نکرد. در بیشتر ریویوها می بینیم که عنوان شده از این داستان و این مضمون و این گروه عوامل انتظار بیشتری می رفت و «ویکتوریا و عبدل» می توانسته فیلم خیلی بهتری از کار در بیاید. با این حال می شود نقدهایی را در نشریات انگلیس یافت که گفته اند بازی دنچ و کارگردانی فریرز توانسته فیلم را از اثری کسل کننده به یک درام قابل تحمل با لحظاتی خوشایند و دوست داشتنی تبدیل کند. خیلی ها به این خرده گرفته اند که عبدل در اصل شخصیتی وقیح و فرصت طلب بوده و فیلم زیادی با او مهربان است و چهره ای مظلوم از وی به نمایش می گذارد.

منبع : برترینها

اگر فیلم یا فیلم یا تصاویری دارید که تمایل دارید با دیگران به اشتراک بگذارید، از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید. تا پس از بررسی در مجله مدیا صلح خبر منتشر گردد.

اگر تمایل داشته باشید با نام شما منتشر خواهد شد. البته در ارسال تصاویر و فیلم ها و فیلم های خودتان، قوانین و عرف را رعایت نمایید تا قابلیت پخش داشته باشند.

خبرنگاران RSS

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید