امروز: یکشنبه, ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الأحد 20 شوال 1445 | 2024-04-28
لیست خبرهای برچسب : خورد

ماجرای زد و خورد شدید بازیکنان پیکان و تراکتورسازی چه بود؟

گروه ورزش صلح خبر؛ ماجرای زد و خورد شدید بازیکنان پیکان و تراکتورسازی چه بود؟ ورزش > لیگ برتر – در نیمه دوم این بازی که با حضور حدود 3 هزار تماشاگر برگزار می‌شد، درگیری‌هایی بین بازیکنان دو تیم به وجود آمد، ازجمله تکلی که مهدی کیانی بر روی منشا زد، باعث شد تا بازیکنان باهم درگیر […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی بخش1

داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی بخش1 ماهي سياه کوچولو شب چله بود. ته دريا ماهي پير دوازده هزار تا از بچه ها و نوه هايش را دور خودش جمع کرده بود و براي آنها قصه مي گفت: «يکي بود يکي نبود. يک ماهي سياه کوچولو بود كه با مادرش در جويباري زندگي مي […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2 بی نام مثل دفعه ی پیش دیزی فروش ها یکی پس از دیگری به سر مردک ریختند و خندیدند. سقف بلورین بازار از زور خنده ترک برداشت. چند دیزی جوراجور از قفسه ها افتاد و خاکشیر شد، آخر سر به […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش4

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر از بس که داد زده بود، صورتش کبود شده بود. دهنش کف کرده بود و عضلات چهره اش می لرزید. از سیمای حق به جانبش برمی آمد که آن چه را می گوید خود قبول دارد. آدم در آن حال دلش برایش می سوخت. بیچاره […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه مدیر مدرسه جلال آل احمد

عنوان کتاب : مدير مدرسه نويسنده : جلال آل احمد

ارسال توسط :

کتاب داستان‌های زنان زن زیادی جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان‌های زنان نویسنده : جلال آل احمد زن زيادی …من ديگه چه طور می توانستم توی خانه پدرم بمانم ؟اصلا ديگر توی آن خانه که  بودم انگار ديوارهايش را روی قلبم گذاشته اند.همين پريروز اين اتفاق افتاد .ولی

ارسال توسط :

کتاب داستان‌های زنان خانم نزهت الدوله جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان‌های زنان نویسنده : جلال آل احمد خانم نزهت الدوله خانم نزهت الدوله گرچه تا به حال سه تا شوهر کرده و شش بار زاييده و دوتا از دخترهايش هم به خانه داماد فرستاده شده اند ، و حالا ديگر برای خودش مادربزرگ شده است ، باز هم عقيده دارد

ارسال توسط :

کتاب داستان‌های زنان سمنوپزان جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان‌های زنان نویسنده : جلال آل احمد سمنو پزان  دود همه حياط را گرفته بود و جنجال و بيابرو بيش از همه سال بود.زن ها ناهارشان را سرپا خورده بودند و هرچه کرده بودند ، نتوانسته بودند بچه ها را

ارسال توسط :

کتاب دیوار نوشته فروغ فرخزاد بخش1

کتاب دیوار نوشته فروغ فرخزاد بخش1 عنوان کتاب : ديوار نویسنده : فروغ فرخزاد گناه گنه كردم گناهی پر ز لذت كنار پيكری لرزان و مدهوش

ارسال توسط :

پرتوی از اشعار و اندیشه‌های عطار نیشابوری بخش2

پرتوی از اشعار و اندیشه‌های عطار نیشابوری بخش2 زیست‌نامه‌ی عطار عطار و رخ‌داد عشق  عطار، مست رخ‌داد عشق است، هر چند خود، بسیار به توصیف عشق می‌پردازد، اما بر این باور است که درک رخ‌داد عشق، در گرو تجربه‌ی مستقیم

ارسال توسط :

کتاب داستان های زنان گناه جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد گناه شب روضه هفتگی مان بود.و من تا پشت بام خانه را آب و جارو کردم و رخت خواب ها را انداختم ، هوا تاريک شده بود.و مستعمعين روضه آمده بودند.

ارسال توسط :

کتاب داستان های زنان لاک صورتی جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد لاک صورتی         بيش از سه روز نتوانستند امام زاده قاسم بمانند.         هاجر صبح روز چهارم ، دوباره بغچه خود را بست، و گيوه نوی را که وقتی می خواستند به اين ييلاق سه روزه بيآيند ، به چهار تومان و نيم از […]

ارسال توسط :

حکایت سرزمین من قسمت سوم

حکایت سرزمین من قسمت سوم نامه به سارا ساراي عزيز، به خواهرت ساعتي چشم هايم را به امانت دادم تا وطن غريبش را از بام دماوند تماشا کند. از تو پنهان نکنم که آهنگم به آب انداختن دهانش بود براي آبياري لبان مهربانش و شکوفانيدن غنچه هاي بيشتري از آن!

ارسال توسط :

کتاب اورازان نوشته جلال آل احمد قسمت دوم

کتاب اورازان نوشته جلال آل احمد قسمت دوم عنوان کتاب : اورازان نويسنده : جلال آل احمد   اورازان                                     6 لباس اهالی معمولا ساده است و در محل تهيه می شود .با پشمی که از گوسفندهای خود می گيرند و می تابند ، پارچه زمستانی ، جوراب پشمی و به ندرت قاليچه و خيلی […]

ارسال توسط :

کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد

عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد   نفرین زمین  1  بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]

ارسال توسط :