صلح خبر: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و …. حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید است که سوژه ای در صدر
اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند!
سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.
******
1. رفتم داروخانه گفتم پوویدون آیوداین دارین. صاحبش بهم گفت خوبه که اسمش رو حفظ کردی ولی خود ما هم بهش میگیم بتادین: -))))
2. اگه یکی ازتون پرسید چرا عروسی نمیکنی جواب بدین چرا اتفاقا دوهفته دیگه عروسیمه. بعد داد بزنین ماماااان مگه اینارو دعوت نکردی؟:))))
3. مادرم فکر کرده کاکتوس سالی یک استکان بیشتر آب نمی‌خواد. امروز کاکتوسه گفت داداش یک لحظه بیا، اینجا کربلاس؟ یک لیوان آب بیار مُردیم از تشنگی!
4. میز شیشه ای چیه تو این شرکتا آخه؟ آدم دماغشم نمی تونه بچسبونه زیر میز:/
5. وسط دعوا بهش گفتم ” خفه شو بیا بغلم ” گفت خفه خودت شو مرتیکه … بلاک. مگه اینطوری عاشق نمیشدن؟!!
خانوما همیشه حواستون به بستن کمربند ایمنی باشه
6. هركسي يه اِبي توي زندگيش لازم داره كه وقتي داره پله هاي ترقي رو طي ميكنه ، يه “آ ماشالا” بهش بگه، انگيزه ش زياد شه!
7. یه سری به بابام گفتم اگه یه روز من زنده نباشم چیکار میکنی؟ نشست رو زمین سجده شکر کرد گفت حتی فکرش هم آرومم میکنه!
8. بنگاه‌ها به این شکل درومده: میگی من برجی ۵ میلیارد تومن می‌تونم بدم. جایی سراغ دارید؟ بنگاهی مکث میکنه و می‌گه می‌تونی ۵میلیون بذاری روش؟:/
9. از فکر پسته تازه های تو یخچال بیرون نمیام. نکنه تنها تو پلاستیک حوصلشون سر بره؟
10. برنامه ولنتاین من اینه که انار دون کنم برم تو خیابون پرت کنم تو چش اینایی که ۲ نفری اومدن بیرون و فرار کنم!
این محاسباتو فقط یه دهه شصتی درک میکنه
11. اگه دیدید یکی تو خیابون تند تند راه میره بعد یهو وایمیسته و اطراف رو نگاه میکنه دوباره راه میره فوری جاده رو باز کنید از آمبولانس اورژانسی‌تره! اون شخص اسهاله :))
12. زمستون منتظرم تابستون شه آبدوغ خیار بخورم، تابستونم منتظرم که زمستون شه آش زیاد بخورم، در نهایت هیچ کدومم نمیخورم:/
13. شوهر عمه‌ها فک می‌کنن اگه تو یه جمع مزه نریزن امتیاز اون دستو نمی‌گیرن گیم اور میشن نمی‌تونن برن مرحله بعد!
14. موتور جستجوگر فقط موتور هوندا جلوی مدرسه دخترانه :))))
15. کاش صبح‌ها ک وارد مترو و BRT میشیم خدا واسه یه لحظه حس بویایی مونو ازمون بگیره وقت پیاده شدن دوباره بهمون برگردونه
وقتی یکی با دست سردش به گردنت دست میزنه
16. بزگترین خیانتی که بدن سازی رفتن به تاکسی ها کرد این بود که قبلا روصندلی جلو دونفر جا می شدن ولی الان رو صندلی های عقبم دیگه سه نفرجا نمی شن!
17. عموم یه پراید داره وضعیت باند و ضبطش به قدری داغونه که وقتی اندی پلی میکنی سروش هیچکس برات بلا ای بلا دختر مردم و میخونه!
18. تو انتخاب اسم غذا هم هیچوقت اقتصادی و جهانی فکر نکردیم. دنیا اسم غذاشو میذاره پیتزا, پاستا, لازانیا, راگو ما میذاریم جغول بغول, آش دندونی …
19. از تعداد “باشه”هایی که پشت تلفن به مامانم میگم ژاپن میتونه برق کل کیهانو تامین کنه!
20. وقتی میرین کوهنوردی اولین چیزی که میفهمین اینه که اشتباه کردین.
وقتی ریش و سیبیلاتو میزنی و فکر میکنی خشگل شدی.
21. یه بارم یه مغازه آتیش گرفته بود پریدم تو عمق آتیش یه دختررو نجات بدم آتش نشانه گفت بیا بیرون. گفتم انسانیتت کجا رفته؟ باشه ولی اون مانکنه، بیا بیرون!
22. ما یه مبل داریم تو خونمون وقتی میشینی روش تقریبا تا هسته ی زمین میری پایین..یه بار شوهر عمم نشت روش دیگه از اون موقع کسی ازش خبر نداره…
23. رفتم یه مغازه پودر بدنسازی بخرم گفتم داشی یه دونه از اینا به ما میدی؟ گفت نژاد؟ سینه م رو دادم جلو با غرور گفتم آریایی اصیل. گفت مشتی غذای سگه اینا, نژاد سگت چیه؟
24. هنگام شنا مثل یه دست و پا چلفتی/ بپا به مسیر دهن کوسه نیوفتی بنظرم استاد شماعی زاده وقتی داشته این آهنگو میخونده ساعت ها و یا هفته ها داشته تو رودخانه لواسون غرق میشده!
25. وقتی اسم کسیو یادم میره ، شانسی صداش میکنم محمد. نود و نه درصد مواقع هم جوابه!
وقتی که می خواد براش طلا بخری و تو آه در بساط نداری
26. واقعا معیار جذابیت فقط قد نیست , چیزای دیگه هم هست که من اونا رو هم ندارم!
27. عمو زنجير باف؟
-بله
زنجير منو بافتي؟
-بله
ازينجا به بعدشو هيچوقت نفهميدم يعني چي
پشت كوه انداختي؟
چرا آخه بايد همچين كاري كنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
28. تلاش من براي رسيدن به خواسته هام مثل تلاش موش هاي زنده خوار براي آدم خوردنه؛ نميرم رو زمين، منتظرم زلزله بياد اونا بيان زير زمين!
29. مولانا اگه میدونست چاووشی قراره شعر هاشو با این سوز بخونه حتما آخر کتابش ذکر می‌کرد نخونین تا نسخه صوتیش بیاد!
30. دیدم بابام ناراحته گفتم اگه مشکلی هست بگو من بالاخره پسرتم. گفت مشکل تویی خلاصه تصمیم دارم از کسی سوال نپرسم!
یه “قاعدتاً نباید اینجوری میشد” خاصی تو چهره‌ش هست!
31. یه سری داشتم برای یه دختره خالی میبستم که مخش رو بزنم, گفت کجا زندگی میکنی گفتم پاریس گفت کجاش؟ هرچی فکر کردم جاییش رو بلد نبودم گفتم میدون امام. بلاک کرد مگه همه جا میدون امام نداره؟
32. آقای چاوشی یه آهنگ هم برا صبح شنبه بخون. صبح ها قاتلمن، به جز صبح شنبه که خون ریز تره.
33. صبح شنبه انگار یه انرژی داره که باعث میشه هی با خودت بگی وای چه حالی میده بزا سه دیقه دیگه م بخوابم :/
34. رفتم پیش روانشناس گفتم آقای دکتر کار ندارم, پول ندارم, درسم تموم نشده, دوست دخترم ولم کرده, چه کار کنم؟
گفت میخوای خوب بشی؟ گفتم آره
یه طناب برداشت و حلقه درست کرد باهاش و پرسید مطمئنی دیگه؟
35. تو شمال انقد غذاها هست که موقع درست کردنش یکم شعله ی گاز رو کم و زیاد کنی اسم غذا عوض میشه!
وقتی دخترا فامیل دورم جمع میشن میگن دوست دخترت کیه :))
