امروز: شنبه, ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: السبت 11 ذو القعدة 1445 | 2024-05-18
کد خبر: 330621 |
تاریخ انتشار : 03 دی 1398 - 16:38 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله فرهنگی صلح خبر نشست نقد و بررسی کتاب «ردپایی در رمل» و گرامیداشت شهدای تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) امروز سه‌شنبه در صلح خبر برگزار شد. به گزارش صلح خبر، سردار گلعلی بابایی در نشست نقد و بررسی کتاب ردپایی در رمل اعلام نمود: تفحص در لشکرلشکر ۲۷، پس از قبول […]

به گزارش مجله فرهنگی صلح خبر

نشست نقد و بررسی کتاب «ردپایی در رمل» و گرامیداشت شهدای تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) امروز سه‌شنبه در صلح خبر برگزار شد.

به گزارش صلح خبر، سردار گلعلی بابایی در نشست نقد و بررسی کتاب ردپایی در رمل اعلام نمود: تفحص در لشکرلشکر ۲۷، پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ و سال  ۱۳۶۹ فرصتی پیش آمد تا برخی فرماندهان لشکر به دنبال پیکر همرزمانشان باشند. همان سال همراه تعدادی از نیروهای اطلاعات و عملیات به مریوان و ارتفاعات کانی‌مانگا رفتیم.

وی یادآور شد: علی محمودوند و مجید پازوکی و خیلی‌های دیگر داوطلبانه در این کار حضور داشتند. سپس به منطقه «فکه» رفتیم و در رمل‌ها در پی کاوش پیکر شهدا بودیم. در طلائیه و شلمچه هم بعد از فکه کار تفحص انجام شد.در فکه جنوبی و شمالی علمیات مهمی همچون «والفجر مقدماتی» و «والفجر۱ » اجرا شد که شهدای بسیاری جا ماندند. ۱۰ نفر از شهدای تفحص در فکه به شهادت رسیدند.
گلعلی بابایی گفت:آقای منافی نویسنده این کتاب خطات بود و ۲۷ ماه هم در گروه تفحص لشکر ۲۷ فعالیت داشت. او یادداشت برداری روزانه داشت و نتیجه‌اش این کتاب شد. آن زمان تب تفحص زیاد بود. نویسنده حال و هوای آن دوران را خوب در این کتاب نمایان کرده است‌. قبل‌تر هم کتاب خاطرات تفحص توسط حمید داود آبادی به نگارش درآمده بود. آن کتاب خاطرات دیگران است و  ردپایی در رمل خاطرات یک نفر است‌.

این رزمنده دوران دفاع مقدس یادآور شد: آخرها به دولتمردان هم برخورده بود که چرا تریلی تریلی شهید می‌آورند و در سال‌های ۸۰ و ۸۱ تفحص یگان‌ها تعطیل شد و کمیته جست‌وجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کار را نجام داد.

در  ادامه، حاتمی، مدیر «انتشارات ۲۷ بعثت» اعلام نمود: یک سال قبل از چاپ، این کتاب توسط مهدی امینی به ما معرفی شد. گفتند حسن منافی خاطرات خود را نوشته است و در نهایت کتاب تدوین و به پیشکسوتان تفحص معرفی شد و در نهایت از سوی نشر ۲۷ بعثت به چاپ رسید.

وی گفت: این گروه غریب (تفحص) ۱۰شهید دارد و در تلاشیم تا زندگی نامه آن‌ها را کار کنیم. کتاب رد پایی در رمل در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هم عرضه خواهد شد.

مهدی امینی تدوینگر کتاب ردپایی در رمل در بخش دیگر این نشست توضیح داد: جریان عملیات والفجر مقدماتی در سال ۶۱ ناگفته‌های بسیاری دارد. رزمندگان ۱۳ کیلومتر در رمل پیشروی داشتند. به دلیل پیچیدگی و شرایط منطقه، چندین طرح عملیاتی برای این عملیات‌ها ارائه شده بود.در این عملیات‌ها سخت‌ترین محور بر عهده رزمندگان لشکر ۲۷ گذاشته  شده بود چون دشتی صاف و رملی بود. رزمندگان برای اینکه پاهایشان در رمل فرو نرود نمد به پاهایشان می‌بستند اما جای پایشان در رمل باقی می‌ماند و دشمن از حضورشان آگاه می‌شد. موانع و استحکامات عراق به عمق چهار کیلومتر ۲۱ رده داشت. هر قدم در رمل برابری می‌کند با سه قدم و همین یکی دیگر از دشواری‌های کار بود.

امینی خاطرنشان کرد: رزمندگان در صبح بازگشت از عملیات از پشت سر و روبرو مورد هدف قرار گرفتند. کانال‌های «کمیل» و «حنظله» فاقد خاکریز بودند و عراقی‌ها آنها را به شهادت رساندند. پس از ۱۰ سال در یک مرحله ۲۱۰ پیکر شهید آوردند. همزمان شهیدش غلامی در منطقه شرهانی کار تفحص را آغاز می‌کند.

وی ادامه داد: نکته اصلی این است که حسن آقا منافی که کتاب را نوشته بود ۱۲ سال طول کشید تا چاپ شود. سال ۹۴ فایل پی دی اف کتاب آماده شد و تصمیم گرفتیم در سالروز شهادت مجید پازوکی که نزدیک‌تر بود از آن رونمایی کنیم اما لحظات آخر متوجه شدیم که یک اشکال بزرگ در کار است و روز بیست و نهم بهمن ساعت سه در مراسم سالگرد شهادت علی محمودوند رونمایی شد. در این کتاب خنده و گریه را با هم داریم.

این نویسنده گفت: سال ۷۹ پای من به منطقه باز شد.  در آن سال چهار فرمانده تفحص به شهادت رسیدند. دوستان گفتند که فعلا کار را تعطیل و تجدید قوا کنید تا بعدا مجدد به آن بپردازید. در آن سالها برخی از مسئولان اعتقاد داشتند که با انتقال پیکر شهدا هوای شهر شیمیایی می‌شود.

در پایان این نشست، محمدحسن منافی نویسنده کتاب « ردپایی در رمل» توضیح داد: این مطالب فقط دست نوشته‌ای از برهه‌ای که در گروه تفحص بودم است. سال ۷۹ مشغول درس خواندن در تهران بودم. آن زمان خطات بودم و تفحص به خطات نیاز داشت. برای همین با این گروه آشنا شدم. ما دو برهه تعطیلی در تفحص داشتیم یکی سال ۷۶ و دیگری ۷۹ بود.

وی ادامه داد: نخستین آشنایی من با علی محمودوند در آن دوران بود. در جایی، نمایشگاهی از تفحص شهدا برپا بود. علی آقا یک انگشتر از شهید داشت که از خانواده شهید اجازه گرفته بود و برداشته بود. او این انگشتر را در نمایشگاه عرضه کرده بود و هر ساعت می‌آمد به آن سر می‌زد که برای من اذیت کننده شده بود. این ماجرای اولین آشنایی من و شهید محمودوند است.

وی گفت: بعدها در منطقه فکه یک مقر ایجاد کردیم و کم کم به کارها سر و سامان دادیم. برای هرکسی در طول زندگی‌اش مقطعی وجود دارد که برایش بسیار مهم است. دوران تفحص برای من و ۱۴ نفر دیگر که در کنار شهدا بودیم لحظاتی است که جزو زندگی محسوب نمی‌شود.  مجید پازوکی در طول جنگ هشت گلوله خورده بود و علی محمودوند دوست صمیمی‌اش بود. آقا مجید و علی آقا اخلاق‌های متفاوتی داشتند اما باعث شده بودند که وقتی از ما جدا می‌شوند بچه‌های سرباز انتظار آمدن‌شان را می‌کشیدند. ما هر شب مطالبی را می‌نوشتیم و وظایف هرکسی مشخص بود و گزارش کار را ارائه می‌دادیم.

منافی یادآور شد: سال ۸۱ کار نگارش خاطرات پایان یافت و آقای امینی تدوینش کرد و پس از آن به انتظار چاپش بودیم. من سختی‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌های زندگی رزمندگان تفحص را به نگارش درآوردم. ما زندگی‌های عالی داشتیم. بر خلاف تصوری که فکر می‌کنند بچه‌های تفحص زندگی زمختی دارند.

این رزمنده واحد تفحص پیکرهای شهدا خاطرنشان کرد: شهید علی محمودوند در زمان جنگ تخریب‌چی بود. پس از جنگ احساس مسئولیت می‌کرد تا پیکر هم‌رزمان شهیدش را برگرداند. یک روش تفحص این طور بود که در آن منطقه باران می‌آمد و پس از پایان باران آفتاب می‌تابید. ما با دوربین‌های دوچشمی منطقه را بررسی می‌کردیم. به استخوان‌های شهدا  نور می‌تابید و بازتاب آن موجب می‌شد تا آنها را بیابیم. یک روش دیگر این طور بود که گاهی ممکن بود سه ماه با بیل مکانیکی کاوش کنیم و پیکری نیابیم. پیدا کردن پیکر هر شهید روایت‌هایی داشت. مثلا برخی شهدا پاهایشان با سیم تلفن بسته شده بود و حتی تعدادی از پیکرها سوخته بودند و همچنان پس از سال‌ها بوی سوختگی می‌آمد. کالک و نقشه‌های عملیاتی مشخص است و پس از این سالها شرایط فیزیکی منطقه هم دست نخورده باقی مانده بود. علی آقا خودش در این عملیات حضور داشت و از کانال کمیل و حنظله آگاه بود. این کانال‌ها بعد از دو سال گشتن پیدا شدند. آن هم با کاوش یک بند انگشت شهید که از خاک بیرون آمده بود.

انتهای پیام

منبع : Isna.ir

اگر تمایل دارید خبر یا گزارش یا مقاله ای را با دیگران به اشتراک بگذارید، از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید. تا پس از بررسی در مجله گزارشگران یا اخبار روز منتشر گردد.

در صورت تمایل، خبر با نام شما منتشر خواهد شد. البته در ارسال تصاویر و اخبار وگزارش های خودتان، قوانین و عرف را رعایت نمایید تا قابلیت انتشار را داشته باشند.

خبرنگار صلح خبرموسسه صلح خبر

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید