به گزارش صلح خبر، سرتیپ دربندی اظهار کرد:کتاب از منظری دیگر یک خاطرات روز نوشتی است که احساسات و حالات و روحیات رزمنده ای را به نام عباس عابد ساوجی به تصویر کشیده است. از ابتدای کتاب که مخاطب شروع به خواندن میکند، 400 صفحه از داستانهای اتفاق افتاده در جنگ را مطالعه میکند. خاطرات تلخ و شیرینی که از منظر فردی که دارای رسته بهداری در جنگ بوده است به تصویرکشیده شده است.
وی افزود: برخوردی که نویسنده یا همان فردی که در رسته بهداری مشغول به کار است با شهدا و مجروحین جنگ داشته است برای مخاطب بسیار جالب است او حتی از کسانی بوده که دردرگیری با ضد انقلاب در مناطق غرب و شمال غرب حضور داشته است و یک به یک اتفاقات آن زمان را بازگو می کند.
این منتقد و پیشکسوت دفاع مقدس ادامه داد: درجنگ، یک نبرد در خاکریز داریم که با دشمن روبرو می جنگیم و یک نبرد هم در پشت خاکریز برای جمع آوری مجروحان جنگی و شهدا داریم که در طول جنگ بر عهده امداد گران بود. یک عده نیز در کنار مجروحان به آنها رسیدگی میکنند. جمع کردن مجروحان و رسیدگی به آنها و انجام کمک های اولیه به مجروحان روحیه خوبی میخواهد که هرکسی از آن برخوردار نیست، در جامعه امروز کسانی هستند که طاقت دیدن صحنههای تکه پاره شدن بدن انسانها و خون و خون ریزی را ندارند و به اصطلاح امروزیها با دیدن خون غش میکنند، واقعیت هشت سال جنگ تحمیلی این بود که رزمندگانی داشتیم که دست و پایشان قطع شده و تیر به اعضای بدنشان میخورد و دچار خونریزیهای شدید میشدند، و افرادی که برای کمک به مجروحان میرفتند باید از روحیه و مقاومت بالایی برخوردار میبودند که بتوانند دیدن این صحنههای دلخراش را تحمل کرده و به آنان کمک کنند.
وی ادامه داد: در یکی از صفحات کتاب نویسنده کمک به یک رزمنده را به تصویر میکشد که ترکش به فک رزمنده اصابت کرده و فک او را از بین برده است و دندانهایش شکسته و هزاران صحنههای مجروحیت رزمندگان را مشاهده میکند اما با جرات و اعتماد به نفس بالا، ابتکار عمل را به دست میگیرد و راهکاری برای کمک به مجروحان پیدا میکند، چنین شخصی که در رسته بهداری است و در سرمای شدید و گرمای طاقت فرسای جنوب بدون هیچ کمکی و کمترین امکانات جان بسیاری را نجات میدهد با دست خالی دست به چنین اقداماتی می زند که باید این گونه ابعاد جنگ در قالب کتاب به تصویر کشیده شود.
دربندی برجمع آوری خاطرات بچه های بهداری در جنگ تاکید کرد و گفت: پشت جبهه اتفاقات نادری توسط رزمندگان و برادران ایمانی ما افتاده است که جز کسانی که در جنگ حضور داشتند کسی از این ماجراها خبری ندارد جا دارد خاطرات شیرین از کمک رسانی به مجروحان جنگ که جزو ناگفتههای جنگ ماست برای نسل جوان امروز بازگو شود. نویسنده در این کتاب ازمسئولیتی که در یک بهداری گردان رزمی بر عهده داشته استفاده کرده و جلوههای ایثار و صحنه های ناب و شنیدنی را در ذهن مخاطب تداعی میکند و به نظر من از منظری دیگر کتاب خواندنی و جالب است.
وی گفت: دراین کتاب پرشهایی وجود دارد که خواننده را از خاکریز جبهه به سی سال قبل میبرد. این پرشها افکار خواننده را از مطلب و داستان اصلی کتاب منحرف و دورمیکند. به نظر من بین مطالب و داستان کتاب از منظری دیگر باید پیوستگی وجود داشته باشد . دراین کتاب روحیه فداکاری و ایثار ملت کمتر به تصویر کشیده شده است واز طرفی کتاب غلط های املایی زیادی دارد که جا داشت نویسنده کتاب قبل از چاپ، آن را به یک مسئول ادبیات میداد تا غلط های املایی آن را اصلاح کند.
وی در پایان ارزیابی خود را از کتاب از منظری دیگر اینگونه گفت: وجود غلط املایی در کتاب چاپ شده به خواننده لطمه میزند. بسیاری از خوانندگان با دیدن اولین غلط املایی، کتاب را نمیخوانند درمجموع کتاب ارزشمند و خوبی از دفاع مقدس است و بنده از این کتاب یادداشت برداری کرده و برای سخنرانی در یادوارهها استفاده کنم .بخشی از ابتکارات و ابداعات یک بهدار که زیر گلولههای آتش برای یک مجروح توانست برای نجات جان انسانها استفاده کند. نکته قوت این کتاب بود که جای تحسین دارد.در یکی از صفحات کتاب، نویسنده آورده است که چگونه مجروحی را که تیر به سینهاش اصابت کرده و یا مجروحی که فک خود را ازدست داده است با ابتکارعمل توانسته است جانشان را نجات دهد در آموزههای دینی داریم که اگر جان یک انسان را نجات بدهیم گویی بشریت را نجات داده ایم. فرق این کتاب با دیگر کتابهای دفاع مقدس حیاتی بودن است و زندگی بخشی بودن آن است که جان مجروحان با کمترین امکانات موجود درجنگ توسط یک مبتکررسته بهداری نجات داده شده است.
این کتاب را عباس عابد ساوجی نوشته است.
انتهای پیام