داستان کوتاه پوست نارنج صمد بهرنگی بخش1
عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه پوست نارنج صمد بهرنگی بخش1 پوست نارنج آری گناه من بود. گناه من بود که مجبور شدم روز جمعه در شهر بمانم. شاید هم گناه زن قهوه چی بود که دل درد گرفته بود. اما نه، نه گناه من بود و نه گناه زن قهوه چی. […]
فرایند فرهنگپذیری و مسئلة هویت در میان مهاجران ایرانی امریکا
فرايند فرهنگپذيري و مسئلة هويت در ميان مهاجران ايراني امريكا موسي الرضا خسروي* بحث فرهنگ و هويت را ميتوان از منظر علم جامعهشناسي و روانشناسي هم طرح كرد. البته با در نظر گرفتن مسئلة مهاجرت، برخورد فرهنگها، تلاقي ارزشهاي فرهنگي جامعة مهاجر و جامعة ميزبان، دامنة بحث وسيع و پيچيده خواهد شد. به نظر جامعهشناسان […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش6
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش6 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی اکنون شرح بازگشتن خويش به جانب خانه به راه مکه حرسها الله تعالی من الافات از مصر بازگويم : در قاهره نماز عيد بکردم و سه شنبه چهاردهم ذی الحجه سنه احدی و اربعين و اربعمايه از مصر در کشتی نشستم […]
کتاب داستانهای زنان شوهر آمریکایی جلال آل احمد
عنوان کتاب : داستانهای زنان نویسنده : جلال آل احمد شوهر آمريکايی «…ودکا؟نه.متشکرم.تحمل ودکا را ندارم.اگر ويسکی باشد حرفی.فقط يک ته گيلاس قربان دستتان.نه.تحمل آب را هم ندارم.سودا داريد؟حيف.آخر اخلاق
کتاب داستانهای زنان زن زیادی جلال آل احمد
عنوان کتاب : داستانهای زنان نویسنده : جلال آل احمد زن زيادی …من ديگه چه طور می توانستم توی خانه پدرم بمانم ؟اصلا ديگر توی آن خانه که بودم انگار ديوارهايش را روی قلبم گذاشته اند.همين پريروز اين اتفاق افتاد .ولی
کتاب داستان های زنان گناه جلال آل احمد
عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد گناه شب روضه هفتگی مان بود.و من تا پشت بام خانه را آب و جارو کردم و رخت خواب ها را انداختم ، هوا تاريک شده بود.و مستعمعين روضه آمده بودند.
کتاب داستان های زنان بچه مردم جلال آل احمد
عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد بچه مردم خوب من چه می توانستم بکنم ؟ شوهرم حاضر نبود مرا با بچه نگه دارد.بچه که مال خودش نبود . مال شوهر قبلی ام بود ، که طلاقم داده بود، و حاضر هم نشده بود بچه را بگيرد.
کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد
عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد نفرین زمین 1 بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]