مهدی مطهرنیا در گفتوگو با صلح خبر با اشاره به سند همکاری 25 ساله ایران و چین که تحلیلها و انتقادات زیادی را در جامعه به همراه داشته است، گفت: بعد از انقلاب اسلامی گزارههایی مطرح شد که به صورت یک پارادایم در عرصه سیاست خارجی در جهان زیست ایران جای گرفت و بر سردر وزارت خارجه ایران نوشته شده است “نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی”.
وی ادامه داد: البته نه اینکه با دیگر کشورها ارتباط نداشته باشیم، اما این معنا برتافته از قاعده “نفی سبیل” بود که میگوید، هر گونه ارتباطی با کشورهایی که حتی ظن و چیرگی و سلطه آنها باشد، باید منتفی شود. چین جزو قدرتهای بزرگ جهانی است و در پی رو در رویی با آمریکا معرفی میشود که خواهان جایگزینی آمریکا در سطح بینالمللی است و در هندسه آینده قدرت جهانی، جای آمریکا را می گیرد و درحال تبدیل شدن به ابرقدرت است و چون می تواند قدرت فعلی یعنی آمریکا را از متن به حاشیه براند باید در کنار او باشیم.
این کارشناس مسایل بینالملل اظهار کرد: پیشنویس ارایه شده از سند همکاری ایران و چین که در میان جامعه از طریق شبکههای اجتماعی منتشر شده، هنوز رسمی نیست و هنوز پیشنویس است و یک تفاهم نامه اولیه در مسیر امضا است و هنوز نمیتوان به عنوان یک امر توافق شده یا پایان یافته قلمدادش کرد، اما شیوه بیان و ارایه آن برای افکار عمومی مهم است و به نظرم خارج از نوعی دیپلماسی آشکار در نظام ایران مطرح شده است. وزارت امور خارجه ایران فقط به بیان این مساله اکتفا کرده است که یک قرارداد بین تهران و پکن در حال شکل گیری است و پیش نویسی رد و بدل شده است.
وی با بیان این عقیده که این که ما به دنبال افزایش سطح همکاری با کشورهای مختلف باشیم یک امر عادی است اما افزایش سطح همکاری نیازمند یک قرارداد 25 ساله لزوما نیست و چرا با کشورهای دیگر از این نوع قراردادها نداریم، ادامه داد: اگر می خواهیم بین ایران و چین گسترش روابط در همه حوزهها دهیم، می تواند در یک حرکت سازنده در زمان حاضر برای حداکثر پنج سال این همکاری در نظر گرفته شود.
به اعتقاد وی حرکت 25 ساله و تعهدات احتمالی در بلندمدت می تواند موجبات چیرگی بر منافع و ایجاد فضای تسلط احتمالی را در پی داشته باشد.
مطهرنیا افزود: حامیان این سند همکاری معتقدند، اینکه چین سابقه استعماری ندارد و ارتباط تهران و پکن ارتباط تسلط و چیرگی نبوده است برای اطمینان یافتن به این سند و همکاری بلندمدت کافی است، اما چین نسبت به محیط پیرامونی خود مثل هنگ کنگ ادعای تسلط دارد.
این کارشناس مسایل بین الملل معتقد است: باور دارم ایران باید با همه کشورهای جهان به ویژه قدرت های بزرگ تعامل داشته باشد، با روسیه، چین، فرانسه، کانادا، استرالیا و آمریکا. نباید نسبت به چین حساسیت داشت و ارتباط با آن نفی یا اثبات شود. باید تکلیف خود را با دستگاه سیاست خارجی مان روشن کنیم. اینکه بگوییم چون آمریکا و چین در رقابت با هم هستند و با تکیه بر چین مقابله با آمریکا را داشته باشیم، اشتباه است. چین در رو در رویی با آمریکا جدیت ندارد و همواره در این سالها این مساله را نشان داده است اما در رقابت با آن در زمینه های مختلف جدی است. رقابتها میان آمریکا و چین در چارچوب نوعی دیپلماسی “پینگ پنگی” و برای گرفتن امتیازات متقابل بوده است. از این رو باید بدانیم و بر این اساس هر نوع قراردادی را پیش ببریم که منافع کشورها حرف اول را می زند و هر کشوری متعهد به منافع خود و ملتش است.
این استاد دانشگاه با اشاره به رایزنی بر سر این سند همکاری در شرایطی که آمریکا تحریم فلج کننده وفشار حداکثری به ایران وارد کرده است گفت: این نگرانی وجود دارد که این همکاری مقدمهای برای بهرهبرداری چین از همکاری با ایران به نفع خودش باشد. باید تاکید کرد که چین متعهد به ملت خودش است و دولتمردان ایران هم باید مراقب ایجاد تسلط کشورها بر منافع شان باشند. مسئولان می گویند این همکاری مبتنی بر بازی برد برد است اما چه اندازه امتیاز گرفتن و امتیاز دادن مهم است.
وی معتقد است: چین یا هر کشوری میتواند با ایران تعامل پایدار داشته باشد و جهتگیری ایران هم باید مثبت باشد. اگر امروز میتوانیم با چین به تعامل برسیم و ترس چیرگی آینده پکن بر منافع مان را نداشته باشیم، چطور نگران چیرگی کشورهای دیگر هستیم؟ تمایزی بین پکن و واشنگتن یا پاریس نیست. نظام بینالملل عرصه رقابت و افزایش و حفظ قدرت است و آنهایی برنده هستند که بسیار زیرکانه در این محیط بازی خود را انجام دهند و از رو در رویی خود را کنار بکشند و از فضای بازی به نفع خود استفاده کنند نه آنکه برای مقابله با یکی به امتیاز دادن به دیگری بپردازند.
انتهای پیام