رضا سیاه منصور در گفت و گو با صلح خبر آتشسوزی و تخریب در جنگلها را از عوامل موثر در وقوع سیل ، زلزله، تغییر اقلیم، آلودگی هوا، تشکیل کانون تولید ریزگرد، فرسایش ژنتیک و خاک و… دانست و اظهار کرد: صفحات تکتونیک زمین بهجز در کمربندهای آتشفشانی بهدلیل وزن و تمرکز مکانی نیرویی که بر آنها وارد میشود، شکل تقریبا پایداری دارد و ممکن است هر چند سال یا چند صد سال یک بار دچار جابهجایی و بیثباتی شوند اما زمانیکه آتشسوزی در عرصههای طبیعی رخ میدهد و بهدنبال آن فرسایش خاک، تغییرات اقلیمی، گرمایش زمین، ذوب شدن یخهای قطبی، تغییر در نوع بارشها و افزایش دمای خاک پیشآید، نظم موجود بر نیروی وارده بر صفحات تکتونیک زمین برهم میخورد و میتواند منجربه وقوع زمینلرزه شود بنابراین نباید تصور کنیم که آتشسوزی در رویشگاههای زاگرس سطحی است و اهمیتی ندارد.
وی همچنین گفت: سیلهای متعددی که در سال ۹۸ در استانهای لرستان، خوزستان، ایلام، مازندران، کرمانشاه و سایر نقاط کشور رخ داد نتیجه نوع مدیریت و نگرش ما نسبت به عرصههای طبیعی کشور از جمله جنگلها بود.
سیاه منصور با بیان اینکه آتشسوزیهای جنگلی از گذشته در تمام دنیا اتفاق میافتاد اما اکنون بهدلیل وجود پدیده تغییرات اقلیمی سطح آتشسوزیهای جنگلی بسیار گستردهتر شده و به سطوح چند میلیون هکتاری رسیده است، گفت: اکنون آتشسوزی در استرالیا بیش از یک و نیم ماه ادامه پیدا میکند و در آمازون (ریههای زمین) سیبری ،آمریکا، فرانسه، اسپانیا و… شاهد آتشسوزیهای مهیبی در سطح وسیع هستیم.
وی ادامه داد: سطح آتشسوزیها در جنگلهای ایران نسبت به بسیاری از کشورها بهدلیل تفاوت در پوشش گیاهی، شرایط اقلیمی و … گستردگی کمتری دارد اما منابع طبیعی کشور محدود است وغالبا این منابع دستخورده یا تخریب شدهاند بنابراین آتشسوزی در سطح کم نیز یک فاجعه برای رویشگاههای کشور محسوب میشود.
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات لرستان ضمن انتقاد از دیدگاههای برخی مسئولان در زمینه آتشسوزی عرصههای طبیعی گفت: برخی دستاندرکاران که در بحث آتشسوزی دخیل هستند دیدگاههای خوبی در زمینه آتشسوزی ندارند و معتقدند آتشسوزی در جنگلهای خشک مانند زاگرس، سطحی است و زیاد اهمیتی ندارد و رسانهها و کارشناسان با بزرگنمایی این مسئله را بیان میکنند، در صورتی که حساس بودن و شکننده بودن این اکوسیستمها اهمیت آتشسوزی در این مناطق را دوچندان میکند.
ضرورت اجرای برنامه مدیریتی برای اطفای بهموقع آتشسوزی جنگلها
مجری ملی طرح تحقیقاتی آتشسوزی در کشور درپاسخ به این پرسش صلح خبر که آتشسوزیهای رویشگاههای زاگرس برای چه کسانی زنگ خطر بود، گفت: آتشسوزیهای زاگرس در وهله اول برای مردم و ساکنان حوزههای آبخیز و مدیران ملی و منطقهای زنگ خطری بود تا آگاه باشند که باید سلامت و معیشت مردم و ساکنان این مناطق را فراهم کنند و ضمن طرح یک برنامه مدیریتی برای اطفای بهموقع حریق همچنین احیای جنگلهای سوخته را در دستور کار خود قرار دهند.
سیاهمنصور درباره آتشسوزیهایی که بهصورت عمدی رخ میدهد، گفت: ایجاد آتشسوزی عمدی در عرصههای طبیعی جنایت علیه بشریت محسوب میشود چرا که مسئله بحث نفس کشیدن انسانها چه الان و چه در نسلهای آینده است، همچنین آتشسوزی در رویشگاههای طبیعی باعث میشود تا یخهای قطب بیشتر آب شود یعنی آتشسوزی که در ایران یا هرجای دیگر دنیا رخ میدهد دقیقا بر اقلیم جهانی نیز اثر خواهد گذاشت. اما متاسفانه هنوز در ایران این دسته اقدامات را در رده جرایم دسته اول قرار ندادهایم و مقداری ضعف در پشتوانه قانونی، اجرایی و ضعف در قوانینی که منجربه پشتیبانی از مجریان زیست محیطی میشود، مشکلاتی را در این زمینه به وجود آورده است که گریبان همه را خواهد گرفت.
این عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور درباره تاثیر اکوسیستم در میزان خسارات ناشی از حریق در جنگلها ازجمله جنگلهای هیرکانی گفت: آتشسوزی کلمهای مرکب است که در همه جا و برای هر نوع حریقی به کار برده میشود اما آتش در محیطها و اکوسیستمهایی با تیپهای گیاهی متفاوت رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهد. اگر آتشسوزی در جنگلهای هیرکانی زمانی رخ دهد که در آن منطقه بادهای خشک و گرم بوزد یا بهدلیل پدیده تغییرات اقلیمی در دوره خشکسالی قرار داشته باشیم، با توجه به مواد تجمع یافته قابل احتراق در جنگلهای شمال کشور و هیرکانی، آتشسوزی در این جنگلها بسیار مهیب خواهد بود.
وی ادامه داد: آتشسوزی در برخی اکوسیستمها پوشش گیاهی را در سطح محدودی از بین میبرد که در صورت مدیریت درست میتوان این اکوسیستمها را پس از گذشت چند سال تا حدودی احیا کرد اما اگر جنگلهای هیرکانی دچار حریق شوند ممکن است در برخی مناطق آن تا عمق یک متر «بلوک سوخته خاک» ایجاد شود که با توجه به میزان بارندگی در جنگلهای هیرکانی میتواند فرسایش شدید و از بین رفتن مواد غذایی خاک را بههمراه داشته باشد. در نتیجه اگر جنگلهای هیرکانی دچار حریق شوند ترکیب و تیپ گیاهی آن منطقه تغییر خواهد کرد و تغییر اقلیم در آن مناطق قطعی خواهد بود بنابراین نباید نسبت به آتشسوزیهای جنگلی در این منطقه سهل انگاری کرد.
سیاه منصور درباره بلوک سوخته خاک توضیح داد و گفت: زمانی که آتشسوزی در رویشگاههای طبیعی رخ میدهد، بسته به شدت و مدت آتشسوزی و میزان رطوبت خاک، دمای خاک افزایش پیدا میکند و میتواند باعث آسیب به خاک و موجودات زنده در آن شود. اگر شدت و سطح آتشسوزی کم باشد یعنی گیاهان یکساله غیر متراکم دچار حریق شوند، ممکن است دما تا عمق چند میلیمتر اولیه خاک افزایش پیدا کند اما اگر آتش سوزی مهیبی در جنگلهای انبوه مانند هیرکانی که چندین سال «لاشبرگ» ( لایه تیره رنگی که در نتیجه پوسیدگی برگهای تازه یا خشک و ساقه های جوان افتاده روی خاک جنگل به وجود می آید) و چوب در سطح خاک متراکم شده است، رخ دهد باعث میشود آتش و زغالی که تا مدت زیادی در سطح خاک باقی میماند مثلا تا عمق یک متری خاک را آنقدر داغ کند که هیچ موجود زندهای در آن باقی نماند.
وی ادامه داد: براساس یک اصل علمی، بهجز استثنائاتی مانند برخی گونههای آبزی که در دمای ۹۰ درجه سانتیگراد چشمههای گرم آتشفشانی زنده میمانند، بهطور کلی آنزیمهایی که در بدن تمام موجودات زنده حتی انسان وجود دارند در دمای ۵۵ درجه سانتیگراد تجزیه میشوند و این یعنی مرگ هر موجودی که در آن دما قرار میگیرد بنابراین زمانیکه که دمای مناطق طبیعی بر اثر آتشسوزی به مدت و شدت زیادی افزایش پیدا میکند میتواند تا عمق یک متر از خاک را بسوزاند و کل موجودات داخل خاک همچنین بانک ژن بذر موجود در آن را از بین ببرد و خاک را تبدیل به یک خاک سترون و عقیم کند که احیای آن در مناطق کوهستانی که بارندگی زیاد و سطح زمین شیبدار است عملا امکان پذیر نخواهد بود.
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات لرستان با بیان اینکه فرسایش خاک شامل سه مرحله کنده شدن، حمل و رسوبگذاری است، گفت: زمانیکه خاک مناطقی مانند زاگرس را تحت اثر عامل آتشسوزی عاری از پوشش گیاهی باقی میگذاریم، با آغاز بارندگیهای سال آینده و با توجه به توپوگرافیها و عوارض نامنظم پستی و بلندی متفاوت روی اراضی ناحیه رویشی زاگرس با «فرسایش پاشمانی» که قدم اول کنده شدن خاک است روبه رو خواهیم شد؛ یعنی فازهای اول فرسایش خاک را خواهیم داشت.
هنوز آمار دقیقی از حیوانات تلف شده در آتشسوزیهای زاگرس اعلام نشده است
سیاه منصور در پاسخ به این پرسش که آیا گزارشهایی مبنی بر اینکه هیچ حیوانی درپی آتشسوزیهای زاگرس از بین نرفته است را تایید میکند، گفت: هنوز آمار دقیقی از تعداد حیواناتی که بر اثر آتشسوزی تلف شدهاند وجود ندارد و سازمان محیط زیست هیچ برآوردی از حیوانات سوخته شده در آتشسوزیهای اخیر زاگرس نداشته است اما اگر آماری نیز در این زمینه موجود باشند، سازمانهای متولی آن را اعلام نمیکنند اما در نهایت این یک واقعیت است که نه تنها حیواناتی که در آتش گیر افتاده بودند و نمیتوانستند فرار کنند سوختند و از بین رفتند بلکه گیاهان مناطقی که دچار حریق شده بودند نیز دچار همین سرنوشت شدند که برخی از آنها جزو گونههای اندمیک و نادر کشور بودند مانند کرفس کوهی که رویشگاه آن تنها در مناطق محدودی از زاگرس است و در صورت وقوع مکرر این نوع آتشسوزیها در مناطق رویشگاهی آن برای همیشه از بین خواهند رفت.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اکثر آتش سوزیهایی که در عرصههای طبیعی کشور رخ میدهد منشا انسانی دارد و حیوانات و گیاهان زیادی بر اثر این آتشسوزیها از بین میروند، گفت: هنوز یک پرونده اطلاعرسانی شده در کشور وجود ندارد که سازمان حفاظت محیط زیست در پیگیری اعمال قانون متخلفان آتشسوزی با سازمان جنگلها مشارکت کرده و بهای خسارت حیوانات سوخته را مطالبه یا آماری از تلفات حیات وحش در آتشسوزیها اعلام کرده باشد.
مجری ملی طرح تحقیقاتی آتشسوزی در کشور ضمن انتقاد از انفعال سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه اطفای حریق گفت: خوشبختانه به تازگی اختیارات لازم جهت اطفای حریق به سازمان جنگلها و وزارت دفاع داده شد اما مسئله اساسی این است که ما برنامه مدیریتی پس از وقوع و اطفای حریق در عرصههای طبیعی نداریم، من به یاد ندارم که سازمان حفاظت محیط زیست قلمرو حیواناتی که بر اثر آتشسوزی از بین رفتهاند را بررسی کرده یا برنامهای را اجرا کرده باشد تا حیوانات جدیدی را به منطقه منتقل کنند یا حیواناتی را که از حریق فرار کرده بودند را به منطقه بازگرداند و در آنجا مستقر کند. ما در مدیریت بعد از آتشسوزی کاملا ضعیف عمل کردهایم و اینها نقاط کور در چالش آتشسوزی است.
سیاه منصور در پایان صحبتهای خود تاکید کرد: سازمانهای متولی باید تغییراتی در برنامههای مدیریتی خود ایجاد کنند و تمامی سازمانهای متولی لازم است ارائه شفاف آمار خسارتهای ناشی از آتشسوزیهای عرصههای طبیعی را در دستور کار خود قرار دهند.
انتهای پیام