به گزارش صلح خبر، حجت الاسلام والمسلمین حسینی بوشهری در مراسم صدمین سالگرد ولادت استاد شهید مطهری که عصر امروز(یکشنبه) در محل فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، متن پیام آیت الله جوادی آملی را به این شرح قرائت کرد:
«أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیما خاتم الأنبیاء و خاتم الأوصیاء علیهما آلاف الجنیه و الثناء بهم نتوئی و من أعدائهم نتبرا إلی الله.
مقدم شما فرهیختگان، نخبگان، مسئولان محترم و علاقمندان و ارادتمندان قرآن و عترت را به همایش یکصدمین سال روز میلاد استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله علیه ارج مینهیم. اعیاد فجر پیروزی انقلاب اسلامی، که یادآور مجاهدتهای شهید مطهری در همراهی با حضرت امام خمینی قدس سره شریف است را تهنیت عرض میکنیم و از همه بزرگوارانی که در اقامه این همایش تلاش و کوشش کرده و میکنند، حق شناسی میکنم. سعی همه – إن شاء الله – مشکور و مورد عنایت پروردگار باشد!
علم از آن جهت که نور است و سازنده عالم و معلوم است از بهترین ره آورد انبیای الهی است آنچه که عالم را میسازد علم است، آنچه که باعث تحول در معلوم است علم است. عالم وقتی جهان را خوب بشناسد جهان را خوب اداره میکند. در کتابهای فلسفی و منطقی اصطلاح ارسطو را معلم اول میگفتند و فارابی را معلم ثانی ولی مرحوم صدرالمتالهین در بخشهای اصول کافی و مفاتیح الغیب و این کتابهای نهایه ایشان میفرمایند معلم اول وجود مبارک پیغمبر (صلوات الله علیه) است و معلم ثانی وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین (علیهما آلاف التحیۃ والثناء) است؛ اینها هستند که جهان را خوب تفسیر کردند. یک، انسان را خوب تبیین کردند، دو، رابطه انسان و جهان را هم خوب تشریح کردند، سه، لذا هم ذات اقدس الهی وجود مبارک پیامبر را به عنوان معلم کتاب و حکمت معرفی کرد و فرمود: «هو الذی بعث فی الأمیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکم» و هم خود پیامبر (علیه وعلی آله آلاف التحیة والثناء) فرمود: «آنا مدینة العلم و علی بابها» و باز از آن جهت که علم، نور است از بین نمی رود و به تناسب مختصات محل قرارگیری ما از منبع نورانی از آن بهره مند یا بی نصیب خواهیم بود.
وجود مبارک استاد شهید مطهری، آیینهای بود که نور علم، حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم و علی آلهم آلاف التحیه و الثناء) در آن تابید و منعکس شد و چون این نور نوری ازلی است پس محدود به زمانه ما نیست و بهره مندی ما از وجود ایشان به مختصات زمانهایی که ایستادهایم یک صد سال از سال تولد ایشان است ولی این نور علم تا قیامت پابرجاست.
این ویژگی در بین تعداد معدودی از علما و شهدای غیر معصوم وجود داشته و خواهد داشت و در وجود مبارک شهید مطهری در غایت آن تبلور یافته است به چندین دلیل که بیان خواهد شد:
معلمان قوی
خصیصه شاخص شهید مطهری (ره) این است که: علمه شدید القوی. این معلمانی داشت که واقعا شدیدالقوی بودند. در دوران تحصیل از یک سو امام راحل (ره) بود که او در حد خود واقعا در این عصر شدیدالقوی بود، یکی هم علامه طباطبائی بود که او هم شدیدالقوی بود. قوای علمی و عملی اینها در کمال شدت فعال بود.
مرحوم علامه طباطبایی(ره) معتقد بود که وقتی کسی حرف معقولی دارد و مقبولیت اجتماعی دارد، این باید در دو سطح یا سه سطح حرف بزند. بعضی از این بزرگان ما؛ چه در فقه، چه در فلسفه، اینها دارای یک سطحیاند. یعنی مثلا بزرگان قبلی؛ حکیم سبزواری، حکیم آقا علی نوری، بالاتر مرحوم صدرالمتألهین، اینها یک قلمه اند. اینها فقط برای خواص چیزی می نویسند.
اما مرحوم علامه طباطبائی اینچنین نبود. هم المیزان و تعلیقات اسفار و مانند آن مینوشت، هم آموزش دین بچههای مدرسه، این کار آسانی نیست اینکه آدم بتواند مطالب عقلی عمیق را رقیق کند تا بچه بفهمد خیلی سخت است. هم کار، کار سختی است، هم تنزل دادن از آن، مستصعب و سختتر این کار را مرحوم علامه کرده بود. شهید مطهری هم شاگرد این علمه شدیدالقوی بود. یاد گرفت چگونه قلم بزند. هم آن مطالب عمیق نوشتند، هم کتاب رقیق داستان راستان! کسی نیست که داستان راستان را بخواند و نفهمد. برای همه قابل فهم است. این دو سطح یا سه سطح سخن گفتن از همان جا گرفته شده.
اصلا خاصیت شهید مطهری عزیز این است که برای سرزمین تحریر است این خواجه نصیر سرزمین تحریر است، آنچه نوشت تحریر اقلیدوس، یک آدمی که آزادمنش نباشد نمیتواند تحریر بنویسد، مرحوم علامه از ایشان یاد گرفته که تحریر نوشته، کسی شرح مینویسد، مثل صاحب جواهر که شرح کرده، شرح چیز دیگر است تحریر چیز دیگر است، تحریر آن هنر است دست و بال مطلب را باز کند این کار هر کسی نیست تا خود آدم حر نباشد آن عرضه را ندارد که دست و بال مطلب را باز کند شما میبینید ایشان هر جا وارد شد دست و بال مطلب را باز کرد این تحریر برای سرزمین خراسان است. غالب نوشتههای خواجه، تحریر اقلیدوس: شرح اشارات هم در حقیقت تحریر است دست و بال مطلب را باز کردن کار هر کسی نیست، مطلب که باز بشود دلپذیر است. منشأ این توان هم از نظر قرآن کریم، شرح صدر است. انسانی که دارای شرح صدر است چشم و دلش بیناست، وقتی که چشم و دل بینا بود نقطه کوری نمیماند. شهید مطهری برای متن عالم، شارح خوبی بود و برای متن جهان، مفسر خوبی.
خون پرثمر
وجود مبارک حضرت امیر یک وقتی فرمود: العلماء باقون ما بقی الدهر که قبلا علماء را در خطبه شقشقیه معرفی کرد که: لو لا … ما أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم. این عالمانی که تعهد سپرده اند و جلوی ظلم را می گیرند؛ با قلمشان، بیانشان هم جلوی ظلم سیاسی را می گیرند، هم جلوی ظلم اجتماعی را می گیرند، هم جلوی ظلم اقتصادی را می گیرند که این بزرگوار در هر سه بخش کار کرده است؛ این عالمان، این العلماء در پایان نهج البلاغه می شود العلماء باقون ما بقی الدهره. وگرنه آن جمله، تزیین اعلامیه برگ فوت است!! شما کمتر اعلامیه ای می بینید که مال عالمان دین باشد و این لقب در آن نباشد، اما کدام علماء؟ آن عالمانی که تعهد سپردند.
اینکه وجود مبارک حضرت امیر فرمود: علماء متعهداند جلوی ظلم را اعم از ظلم سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی بگیرند. شهید مطهری هم در برابر ظلم سیاسی مبارزه کرده، زندان رفته؛ هم در برابر ظلم اجتماعی مبارزه کرده هم در برابر ظلم فرهنگی مبارزه کرده، هم در برابر ظلم اقتصادی مبارزه با ظلم اقتصادی به این نیست که یکی را بگیری، یکی را ببندی! بلکه طرح اقتصادی دادن، جلوی ظلم اقتصادی را گرفتن است حرف عالمانه زدن، اخلاق اقتصادی را گسترش دادن، و راه حل نشان دادن است. شما با این سرمایه و با این راه حل علمی می توانید جلوی کظه ظالم و سغب مظلوم را بگیرید. اینگونه از علماء که تعهد الهی را عمل کرده اند؛ در پایان نهج البلاغه مشمول آن بزرگداشت حضرت امیر (ع) هستند که العلماء باقون ما بقی الدهر. بنابراین لو لا .. ما أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم؛ این علماء می شوند العلماء باقون ما بقی الدهر که از مصادیق روشن و شفاف این دو تعبیر، شهید بزرگوارمان، شهید مطهری (ره) است.
منشأ این توان هم از نظر قرآن کریم، شرح صدر است. انسانی که دارای شرح صدر است چشم و دلش بیناست، وقتی که چشم و دل بینا بود نقطه کوری نمی ماند. شهید مطهری برای متن عالم، شارح خوبی بود و برای متن جهان، مفسر خوبی.
هنر فلسفی استاد مطهری
هنر فلسفی شهید مطهری نه تنها این بود که توانست فلسفه ملاصدرا را از اساتید بنام بفهمد یا فلسفه غرب را با مطالعه عمیق ادراک کند، بلکه هنر اصلی او این بود که در حوزه فلسفه صاحب نظر بود. ایشان می توانست بین آنچه که از غرب به شرق آمده است و آنچه در خود شرق ذخیره است، داوری کند و در پرتو آن تحلیل عمیق، اوج فلسفه شرق را با حضیض فلسفه غرب بررسی کند و درست تحلیل کند. مرحوم مطهری می کوشید با برهان ثابت کند که فلسفه شرق از مدیریت علمی و برهانی برخوردار است. آنچه را که استاد علامه طباطبایی در خصوص خلاصه افکار اندیشمندان غرب و تسلط حکمت شرق در جلسات خصوصی بیان می کرد، مرحوم مطهری خوب می یافت و به قلم خوب تقریر می کرد. حضور شهید مطهری در جلسات خصوصی درس استاد علامه برای همه ما تازگی داشت. شبی که استاد مطهری برای شرکت در جلسات خصوصی به قم می آمدند، آن جلسه پربارتر و پربرکت تر بود، زیرا سؤالهای عمیقی طرح می کردند که در قبال آن، همه از استاد علامه جواب عمیقی دریافت میکردند و ایشان مایه برکت سؤال بود.
در پایان به نسل حاضر و آیندگان توصیه میکنم برای شناخت خاستگاه و حقیقت انقلاب اسلامی به مطالعه کتابهای شهید مطهری همت گماشته و ابعاد شخصیت والای این عالم فرزانه به عنوان یکی از مهم ترین نظریه پردازان حکمت اسلامی در عصر جدید را مورد مطالعه قرار دهند.
امیدواریم ذات اقدس الهی روح او را با روح شهدا و صلح خبرا و صدیقین محشور کند و بازماندگان معظم و مکرمشان را صبر جزیل و أجر جمیل مرحمت کند و نظام، یک نظام الهی است و انشاءالله با حفظ وحدت رهبری و حمایت از رهبر و حمایت از دولت و ملت و حمایت از اقتصاد سالم، امنیت سالم، امانت سالم، آسایش سالم کشور به مقصد والایش می رسد.
امیدواریم خدای سبحان این نظام را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر گزندی محافظت بفرماید؛ و هر خطری هست به استکبار و صهیونیست برگرداند. من مجددأ مقدم همه مسئولان و دست اندرکاران و برگزار کنندگان این محفل وزین حق شناسی می کنم و از ذات اقدس الهی سعادت و سیادت دنیا و آخرت همه شما را مسئلت میکنم.
«غفر الله لنا ولکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته».
انتهای پیام