محمدعلی قره در گفتوگو با صلح خبر، در مورد ضعفهای اجرایی ورزش ایران در بخشهای مختلف اعم از عدم ثبات مدیریتی، مسائل مالی، ورزش پایه و… اظهارکرد: اگر مقوله مسابقه را از ورزش ایران فاکتور بگیریم به طور حتم ارزیابی بهتری نسبت به وضعیت موجود حوزه ورزش خواهیم داشت، متاسفانه طی ۴۰ سال پس از پیروزی انقلاب نتیجهگرایی، مسابقه و کسب مدال، فضایی را در ورزش ایجاد کرده است که به وسیله نتایج کسب شده توسط قهرمانان بتوانیم بر ضعفهای موجود و اساسی سرپوش بگذاریم.
کمتر از ۱۰ درصد مردم ایران ورزش میکنند!
وی ادامه داد: در حالی که طبق اعلام مسئولان ۵۱ درصد مردم ایران ورزش میکنند اما آنچه طی یک تحقیق به دست آمده این است که کمتر از ۱۰ درصد مردم ایران به ورزش کردن میپردازند.
این استاد رشته علوم ورزشی با اشاره به اینکه مسابقه و کسب مدال به عنوان “معیار انحرافی” ورزش ایران را تحت تاثیر قرار داده است، گفت: ورزش باید به یک مقوله همگانی در کشور تبدیل شود، جالب است بدانید جمعیت سوئد معادل ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است و آنها توانستهاند حدود ۴۹۴ مدال در المپیکهای تابستانی کسب کنند، این در حالی است که ایران بیش از ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد اما تعداد مدالهای المپیک تابستانی ورزشکاران ایرانی حدود ۶۹ است. در سوئد بالای بیش از ۵۰ درصد مردم ورزش میکنند در حالی که این میزان برای مردم ایران کمتر از ۱۰ درصد است.
جار و جنجالهای سطحی جای مباحث کلان را در ورزش گرفته است
قره با طرح این پرسش که چرا ورزش نکردن مردم به عنوان یک دغدغه برای مسئولان مطرح نیست؟ عنوان کرد: در ورزش ایران هدف، برنامه و سازماندهی منسجمی در حوزه مدیریتی وجود ندارد و متاسفانه رسانهها با شجاعت به تجزیه و تحلیل مباحث کلان در ورزش نمیپردازند و صرفا شاهد جار و جنجالهای سطحی در فضای ورزش کشور هستیم. بروید و بررسی کنید تا مشخص شود چند درصد رسانهها به ورزش همگانی و چند درصد به ورزش قهرمانی میپردازند؟ براساس یک تحقیق ۹۷ درصد رسانهها به ورزش قهرمانی به ویژه فوتبال میپردازند و صرفا سه درصد مطالب خود را به ورزش همگانی و بانوان اختصاص میدهند.
وی با تصریح اینکه تفکر سیستمی بر ورزش کشور حاکم نیست و تصمیمات به صورت جزیرهای اتخاذ میشود، اظهار کرد: متاسفانه در ورزش ایران هر مدیر و هر نهادی آنگونه که دوست دارد عمل میکند و شاهد وجود اهداف مشترک و یکپارچه در ورزش نیستیم، در حالی که باید دستگاهها و نهادهای مختلف براساس یک اندیشه واحد در حوزه ورزش عمل کند.
این استاد رشته علوم ورزشی با اشاره به اینکه یکی از دیگر مسائل چالشبرانگیز در ورزش ایران این است که دانشجویان علوم ورزشی توسط اساتید به منظور خدمترسانی به مردم تربیت نمیشوند، گفت: علاوه بر این واحدهای درسی لازم و کافی برای دانشاندوزی در راستای همگانی کردن ورزش وجود ندارد و هیچ آموزشی نیز در حوزه فلسفه رشته تربیت بدنی به دانشجویان داده نمیشود.
چه میزان از ورزش ایران به بانوان اختصاص دارد؟
قره با تاکید بر اینکه بانوان در ورزش ایران از اهمیت چندانی برخوردار نیستند، گفت: به طور حتم این بانوان هستند که میتوانند انگیزه ورزش کردن در کودکان ایجاد کنند و حدود نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص میدهند، اما آیا ۵۰ درصد بودجه و مشارکت در حوزه ورزش به این قشر اختصاص مییابد؟
وی با اشاره به اینکه ورزش با مقولههای مختلفی از جمله اقتصاد، بهداشت، سیاست، آموزش و پرورش، روابط اجتماعی، روابط خانوادگی و غیره در ارتباط است، اظهار کرد: اگر مقوله مسابقه و نتیجهگرایی را از ورزش حذف کنیم به جایگاه اصلی ورزش در ایران پی میبریم و متوجه میشوید تا چه میزان به این حوزه توجه داشتهایم و ضعفهای موجود به راحتی نمایان میشود.
حوزههای علمیه نیز باید به مقوله ورزش ورود کنند
این استاد رشته علوم ورزشی ادامه داد: ورزش فعالیتی فرهنگی با ابزاری بدنی و مهارتی است که تمام ابعاد بدنی انسان را در بر میگیرد حتی حوزههای علمیه نیز باید به مقوله ورزش ورود کنند و اگر تربیت روح درکنار تربیت جسم مورد توجه قرار نگیرد پیشرفت و پرورش لازم محقق نخواهد شد.
قره با تاکید بر نقش مجلس شورای اسلامی و دولت در ورزش کشور، گفت: رسانهها، دانشگاهها، وزارت ورزش و جوانان و حوزههای علمیه از ارکان مهم ورزش در کشور هستند و هر یک به نحوی مطلوب باید وظیفه خود را برای بهبود ورزش ایران ایفا کنند. ظاهرا اینکه چه تعداد از مردم ایران زیر چتر ورزش کشور فعالیت ورزشی میکنند برای مجلسیها مهم نیست. در حالی که وزیر ورزش و جوانان بارها و بارها برای مسائلی از جمله استقلال و پرسپولیس مورد سوال قرار گرفته است چرا نمایندگان مجلس از وزیر ورزش سوال نمیپرسند که چه سرانهای برای ورزش مردم اختصاص یافته است و به چه میزان از استانداردهای دنیا عقب هستیم.
وی با بیان اینکه ورزش همگانی زیربنای ورزش قهرمانی است و متاسفانه در ورزش ایران مردم گم شدهاند، گفت: متاسفانه اولین کلمهای که بر تصمیمات مسوولان ورزشی حاکم است مقوله “منبودن” است و به دلیل کوتاه بودن دوره مدیریتی و عدم اطمینان آنها از جایگاهشان باعث شده تا بدون برنامه پیش بروند و صرفا به نتایج توجه کنند، به همین دلیل نیز ورزش ایران به عدم برنامهریزی مبتلا شده است و به جای ورزش همگانی که اقشار مختلف جامعه را در بر میگیرد صرفا مسابقه، نتیجهگرایی و ورزش قهرمانی قد علم کرده است.
انتهای پیام