صلح خبر- گروه فرهنگ: رمضان سال ۱۳۶۹، یک طلبه جوان و خوشآتیه خراسانی که پیگیر برگزاری و اجرای کنگره شعری برای طلاب شاعر سراسر کشور است، با سماجت معروف طلاب جوان پایه گذار جریانی میشود که بعدها نقشه راه ادبیات و شعر کشور در طول سال را ترسیم می کند. نام حجت الاسلام سید عبدالله حسینی؛ در تاریخ ادبیات ایرانی نامی گمشده و مغفول است.اما تاثیرات این سماجت او هم اکنون به وضوح قابل مشاهده است. عبدالله حسینی طلبه جوان آن روزها و شاعر و فعال فرهنگی این روزها این ماجرا را چنین روایت میکند: از سال ۶۳-۶۴ آقا که هر سال مشهد میآمدند یکی از برنامههایشان دیدار با شاعران مشهد بود وقتی ایشان رهبر شدند ما با همین دید خدمت آقای محمدی گلپایگانی رئیس دفتر آقا رفتیم و به ایشان گفتیم ما امسال چه زمانی شاعران را بیاوریم. ایشان گفتند که آقای خامنهای رهبر شدهاند و سرشان به شدت شلوغ است. ما هم گفتیم چون رئیس دفتر آقا میگویند، حتما نیست دیگر… در آن جلسه صحبت آقای محمدی گلپایگانی را قبول کردیم و هیچ نگفتیم. تا این که فردای این جلسه فضلای مشهد و نخبگان حوزه مشهد را خدمت آقا بردند و در آن دیدار هم من حضور داشتم و ایشان ایستاده بودند و بقیه هم در صف بودند تا آنان ملاقات کنند. تا چشم ایشان به من افتاد، فرمودند جلسه دیدار با شاعران امسال چه شبی است؟ من صحبت آقای گلپایگانی را گفتم. آقا ایشان را صدا کردند و گفتند آقای گلپایگانی! جلسه دیدار با شعرای امسال چه زمانی است؟ آقای گلپایگانی جواب دادند: آقا! من فکر کردم شما دیگر تمایل به برگزاری این جلسات ندارید، به همین دلیل ما برای آن برنامهریزی نکردیم. آقا فرمودند :.. حتما این جلسه را بگذارید. بعد از آن جلسه ما مجددا خدمت آقای گلپایگانی رفتیم و جلسات را پیگیری کردیم و آقای گلپایگانی به شوخی میگفتند که آقای حسینی این جلسات برگزار نمیشود، چون ادخال الدار منالباب شده است! یعنی از در وارد نشدهاید واز پنجره آمدهاید! البته شوخی میکردند و جلسه برگزار شد. در سال ۶۹ کنگره شعر طلاب برگزار شد و از مقام معظم رهبری خواهش کردیم که شاعران برگزیده را به حضور بپذیرند که ایشان قبول کردند و یک وقت دیدار برای آن تعیین شد که زمان آن ۱۵ رمضان بود. در آن دیدار آقای زم و دوستان حوزه هنری نیز حضور داشتند که بعد از آن دیدار من به آفریقای جنوبی رفتم و حوزه هنری خودش پیگیر این قضیه شد و ماجرا ادامه یافت.
و به این ترتیب جلسات مشهور رمضانیه رهبر انقلاب با شعرا بنیان نهاده میشود و این ماجرای دنبالهداری است که هر سال با شوق فراوانتری دنبال میشود.
نشستی برای تحویل سال ادبیات
جلسات شب شعر پانزده رمضان در محضر رهبر انقلاب اسلامی امسال به بیست و هفتمین دوره برگزاری خود وارد میشود؛ جلساتی که میتوان از آن به عنوان نشست تبیین نقشه راه ادبی انقلاب برای مواجهه با بسیاری از پدیدههای اجتماعی سیاسی و فرهنگی جامعه یاد کرد و از قضا در زمره طولانیترین نشستهای سالانه رهبر انقلاب اسلامی با اقشار مختلف جامعه نیز هست.
این جلسه به طور معمول ساعاتی پیش از نماز مغرب و با حضور شاعران در حیاط مشرف به حسینیه امام خمینی(ره) شروع میشود و مطلع آن حضور رهبر انقلاب در صف نماز جماعت مغرب و عشا و پیش از آن تقدیم تازهترین کتابهای شعرا به معظمله است. پس از افطار اما مهمترین بخش جلسه آغاز میشود که شامل شعرخوانی شاعران در محضر رهبر انقلاب و پس از آن استماع بیانات ایشان درباره دغدغههایشان درباره شعر و ادبیات میشود و اینگونه است که شبهای مشرف به نیمه ماه مبارک رمضان و میلاد کریم اهل بیت(ع) به یکی از پربرکتترین اتفاقات ادبی هر ساله کشور مبدل میشود.
در خلال سالهای گذشته در این نشست موضوعات مختلفی از زبان رهبر انقلاب اسلامی به عنوان رسالت و مسئولیت شعر و شاعران در این نشست عنوان شده است که شاید مرور برخی از مهمترین آنها بتواند مسیری که ایشان در نزدیک به سی سال گذشته انتظار داشتهاند که شعر و شاعر فارسی در آن طی طریق کند را پیش رو ترسیم کند و از چنین رهگذری است که میتوان به راههای نرفته شعر فارسی در سالهای اخیر مشرف و برای طی طریق در این مسیرهای ناآزموده و کم آزموده برنامه ریزی کرد.
شعر فارسی در قله موفقیت
رهبر انقلاب اسلامی در سالهای گذشته و در خلال بیانات خود در دیدار با شعرای کشور برخی از موفقیتهای جریان شعر فارسی در سالهای اخیر را در موارد زیر برشمردهاند:
۱- رویش شاعران جوان و پرنشاط در کشور
این جوانهایی که دارم میبینم، حقیقتاً من را شگفتزده میکنند. شعرای جوان بعضی از شهرستانها که می آیند اینجا و شعر میخوانند، وقتی من اینها را با شعرای آن شهر – در دورهی جوانی خود من – مقایسه میکنم، میبینم اینها از آنها بهترند؛ با اینکه آنها بعضاً نامهای معروف و شعرای معروف و صاحبنامی هم بودند؛ اما وقتی من نگاه میکنم، میبینم اینها بهتر از آنها شعر میگویند… . بنابراین این یک آزمونی است برای شعر انقلاب؛ شعر انقلاب یک حرکت مستمرِ رو به جلوی دارای اوج داشته(دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۸۸)
۲- شعر؛ رویش دهنده حکمت در جامعه
این شعری که شما برای بحرین میگویید، یا برای یمن میگویید، یا برای لبنان میگویید، یا برای غزّه میگویید، برای فلسطین میگویید، برای سوریه میگویید، هر شعری که شما برای اهداف امّت اسلامی میگویید، در هر نقطهای این شعر کاربرد دارد و از آن استفاده میشود. این شعر اگرچنانچه در این جهتها به راه بیفتد، آنوقت «انَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِکمَه» (۵) دربارهی شعر شما صدق میکند، که حتماً شعر حکمت است. (دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۹۴)
۳- شعر ابزار موقعیت شناسی
از جملهی کارهایی که خیلی خوب است در کشور ما که بحمدالله در این جلسه هم آثارش دیده شد و قبلاً هم دیده شد و من خیلی از این راضی هستم، واکنش سریعی است که شعرای جوان ما به حوادث نشان میدهند، این خیلی با ارزش است، این خیلی خوب است. مبادا کسی خیال کند که این چیز منفی است؛ نه، این بسیار مثبت است. ما در طول تاریخ و در زمان معاصرِ نزدیک به خودمان هم داشتیم مواردی را که همین واکنشهای سریع بهترین آثار را بهوجود آورد. (دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۹۴)
۴- شعر؛ زبان گویای جامعه
امروز زبان شاعران ما، زبان گویائی است؛ حقایق خوبی هم با این زبان دارد بیان میشود. اگر بخواهیم امروز را با مثلاً ده سال قبل – که همین جلسه هر سال در همین شب یا شبیه این شب تشکیل میشده – مقایسه کنیم، واقعاً حرکت به جلو کاری کرده که امشب با آن شبهائی که ما داشتیم، قابل مقایسه نیست؛ یعنی حقاً و انصافاً شعر انقلاب ما، شعر جوانهای ما، شعر عزیزان شاعر متعهد و مسئول ما، شعر پیشکسوتهای ما، شعر کسانی که در میدان تربیت جوانها حضور دارند و نقش ایفا میکنند، به نظر من خیلی پیشرفتهای خوبی کرده(دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۹۲)
۵- تبدیل شعر به ثروتی ملی
شکی نیست که شعر یک ثروت ملی است. اگر کسی در این تردید بکند، در یکی از بدیهیترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت برای هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمری است. اولاً باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود. ثالثاً باید از آن برای نیازهای کشور استفادهی بهتر و عالی کرد. (دیدار با شاعران در ماه رمضان ۱۳۸۷)
۶- قرار گرفتن در دوره اوج
من دو شباهت مییابم بین شعر امروز کشورمان و شعر فارسیِ یک دورهی دویست سالهی بسیار مهم و برجسته، یعنی دورهی رواج و شکوفائی سبک هندی؛ که از اواسط قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم، شعر سبک هندی رواج داشته و گسترش پیدا کرده و اوج گرفته… ه. یک شباهت امروز ما با آن دوره، همین کمیت است. تعداد شاعری که امروز در کشور ما هست، در هیچ دورهای – حالا آن دوره که خود ما بودیم و دیدیم و با شعرا هم مرتبط بودیم، و همچنین آنچه که از گذشته شنیدیم – سابقه ندارد. امروز تعداد شاعران ما در کشور، از لحاظ کمیت، شبیه همان دورهی دویست ساله است. البته این به برکت انقلاب است… ت. شباهت دوم بین این دوره و آن دورهی دویست ساله، نوآوری در مضمون است. در هیچ دورهی دیگری اینجور سابقه ندارد که این همه مضامین نو و حرفهای تازه در شعر راه پیدا کند؛ که وقتی مضمون نو آمد، به تبع وجود مضمون نو، ترکیب نو هم میآید. (دیدار با شاعران در ماه رمضان ۱۳۹۰)
تولد سبک شعر انقلاب اسلامی
یکی از مهمترین ایدههای رهبرانقلاب درباره فضای ادبی کشور اشاره ایشان به تولد سبک شعری جدید در تاریخ ادبیات ایران بعد از انقلاب است. این سبک شعر با ویژگی های خاصی از سوی ایشان تعریف می شود.از خلال چنین بیاناتی است که میتوان دریافت رهبر معظم انقلاب اسلامی به جریان شعر جوان و تولید اثر ادبی شاعرانه در فضای انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بسیار امیدوار و حرکت آن را حرکتی مترقی و روبه جلو میپندارند. در کنار این مساله حرکت هوشمند به سمت خلق سبک ادبی انقلاب اسلامی در شعر و توان کمی و کیفی بالای شعر امروز فارسی که میتوان آن را با دورههای درخشان تاریخی آن مقایسه کرد و نیز درایت این جریان در زمان شناسی و خلق شعر نه صرفا شخصی که متعهد و اجتماعی در زمره مهمترین حرکتهای شکلگرفته در بطن جریان شعر انقلاب اسلامی است. در کنار این موضوع رهبر معظم انقلاب اسلامی در بسیاری از فرازهای بیانات خود در دیدار با شعرای کشور در این جسله سالانه برخی از مهمترین راههای پیش روی جریان شعر انقلاب نیز اشاراتی داشته و از شاعران جوان کشور خواستهاند تا برای رسیدن به افق مطلوب به مواردی از این دست توجه نشان دهند.
رهبر انقلاب درباره این سبک میگویند:
سبک جدیدی در شعر پدید آمده که غالباً هر کدام از دوستان که شعر میخوانند، انسان میبیند که همان سبکِ برخاسته یا نشأت گرفتهی از شرائط روزگار – که شاید به این آسانی هم کسی نتواند این شرائط را بشناسد و بشمرد – کم و بیش در همهی این اشعاری که خوانده میشود، مشترکاتش دیده میشود. تّی من میبینم گاهی بعضی از شعرای ورزیدهی قدیمی خودمان که سبک کارشان مشخص و معلوم است و سالهای متمادی با آن سبک شعر گفتهاند، این اواخر دارند گرایش پیدا میکنند به همین سبک شعری که امروز وجود دارد؛ من این را توی اشعار بعضی از رفقای قدیمی خودمان که شعرای برجستهی خوبی هستند، مشاهده میکنم.(دیدار با شاعران در ماه رمضان سال ۱۳۸۹)
۱- شعر در خدمت مفاهیم انقلاب
انقلاب یک مجموعهای از ستارههای درخشان آرمانی را بالای سر ما قرار داده و ما را به حرکت و پرواز و جهش به سمت این نقاط نورانی دعوت کرده… بسیاری از این آرمانها هنوز بالای سر ماست؛ ما باید حرکت کنیم: به سمت عدالت باید برویم، به سمت اخلاق باید برویم، به سمت استقلالِ به معنای حقیقی کلمه – شامل استقلال فرهنگی که از همه عمیقتر و دشوارتر است – باید برویم، به سمت بازیابی حقیقی هویت اسلامی- ایرانی خودمان باید برویم. (دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۸۸)
۲- شناخت صحیح شعر انقلاب
مقصود من از شعر انقلاب شعری نیست که در دوران انقلاب گفته میشود ولو ضدّ انقلاب، این مراد از شعر انقلاب نیست. بعضیها خیال میکنند شعر جنگ آن شعری است که دربارهی جنگ گفته شده است ولو ضدّ جنگ! این شعر جنگ نیست، این شعر ضدّ جنگ است. شعر انقلاب یعنی آن شعری که در خدمت هدفهای انقلاب است؛ این شعر انقلاب است، نه شعر دوران انقلاب؛ این منظورم نیست. منظورم از شعر انقلاب شعری است که در خدمت اهداف انقلاب است. در خدمت عدالت، در خدمت انسانیّت، در خدمت دین، در خدمت وحدت، در خدمت رفعت ملّی، در خدمت پیشرفت همهجانبهی کشور، در خدمت انسانسازیِ به معنای واقعی کلمه در کشور؛ این میشود شعر انقلاب که در جهت اهداف انقلاب است. (دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۹۴)
۳- دشمنشناسی و آگاهی شاعر
مهمترین وظیفه (شاعر) تبلیغ و تبیین است… . حقیقتی را که درک میکنید، آن را تبیین کنید. کسی انتظار ندارد برخلاف آنچه که میفهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که میفهمید، بگوئید. البته برای اینکه آنچه میفهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنهگون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است. اگر بنا باشد یک شاعر هم مثل دیگران گول بخورد، فریب بخورد و بیبصیرتی به سراغش بیاید، این خیلی دون شأن یک انسان هنری و یک انسان فرهنگی است. پس باید حقیقت را فهمید؛ بعد هم باید همان حقیقت را تبلیغ کرد. نمیشود با شیوههای سیاسی – شیوههای سیاستگران و سیاستمداران – در عالم فرهنگ حرکت کرد، این خلاف شأن فرهنگ است. در عالم فرهنگ بایستی گرهگشائی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گرههای ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد(دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۸۸)
۴- توجه به مسئولیتآوری شعر
شعر نقش برانگیزاننده دارد، در جایی که جای برانگیختن است؛ نقش راهنما دارد، نقش خطدهنده دارد، نقش جهتدهنده دارد به مستمع و به کسی که شعر را برای خودش میخواند؛ خب این میشود مسئولیّتآور. وقتی شما یک ثروتی، یک امکانی در اختیار دارید که از آن میتوان برای کارهای بزرگ استفاده کرد، اگر استفاده نکردید، خلاف مسئولیّت عمل کردید، خلاف تعهّد رفتار کردید. (دیدار با شعرا در ماه رمضان سال ۱۳۹۴)
۵- شاعر بیطرف نیست
شاعر نمیتواند در جنگ حق و باطل بیطرف باشد. اگرچنانچه شاعر، ستاره بیطرف بود، تضییع نعمت خدا را کرده؛ اگر خدای نکرده طرف باطل را گرفت، آنوقت خیانت کرده، جنایت کرده؛ بحث اهمال دیگر نیست، بحث جنایت است. خب، شما ملّتتان مظلومیّتهای زیادی در این سالهای متمادی داشته، این مظلومیّتها گفتن دارد، این برای دنیا منعکس شدن دارد. (دیدار با شعرا در ماه رمضا سال ۱۳۹۴)
۶- تبیین مسائل انسانی و اسلامی برای کودکان با شعر
وجه به شعر کودک که متضمن مفاهیم حکمت اسلامی و حکمت سیاسی باشد، به نظر ما یکی از کارهای لازم است و امروز یک مقداری جایش خالی است. شعر کودک و کتاب کودک و نوجوان از جملهی بخشهای مهمی است که امروز مورد توجه است. شعرائی که توانائی دارند، زبان رسائی دارند، باید مفاهیم حکمتآمیز را، یعنی حکمت اسلامی و ایرانی را در شعرهای فارسی بگنجانند. (دیدار با شعرا در ماه رمضان سال ۱۳۹۲)
۷- مسئولیت پذیری شاعر
شما با شعر خودتان خلوت مخاطب را اشغال میکنید. انسانها خلوتی دارند این از ممیّزات انسان است، خلوتی دارند، درونی دارند، حیطهبندی اسراری دارند، خودی دارند؛ شما با شعرتان در این خلوت حضور پیدا میکنید، بر روی این خلوت اثر میگذارید، آن را غنی میکنید. این، یکی از مهمترین کارکردهای شعر است. میتوانید این خلوت را، این خصوصیترین لحظات یک انسان را که حالا مخاطب شما واقع شده است، این مرحله، سرمنزل، یا این جایگاه وجود انسانی را، با شعر خودتان تروتازه نگه دارید؛ منزّه، پاکیزه، لطیف، پر نشاط و پر امید نگه دارید؛ میتوانید به او فکر تغذیه کنید، میتوانید به او رهنمود بدهید؛ چون خلوت انسانها درواقع اتاق فکر شخصی انسان است. هر انسانی در درون خودش یک اتاق فکری دارد که شما با شعرتان – اگر چنانچه این شعر قدرتِ نفوذ پیدا کرد و توانست در خلوت ذهن انسانها و خلوت دل انسانها و مخاطبین حضور پیدا کند – پای ثابت اتاق فکر مخاطبتان هستید. این یکی از مهمترین کارکردهای شعر شما است. و این چیز مهمّی است؛ چون این خلوت، در واقع تأثیرگذار و سازندهی شکل جَلوَتها(۳) است. (دیدار با شعرا در ماه رمضان سال ۱۳۹۳)
۸- توجه به وظیفهای جز شاعری برای شعرا
شعر به عنوان یک هنر والا، یک هنر عالی، به عنوان یک نعمت بزرگ الهی، یک مسئولیتی دارد؛ وظیفهای هم دارد. غیر از بیان احساسات، شعر مسئولیتی هم دارد. به نظر من آن مسئولیت عبارت است از اینکه باید در خدمت دین و انقلاب و اخلاق و معرفت باشد. اگر چنانچه شعر این مسئولیت را انجام داد، حق تحقق پیدا کرده است؛ یعنی کاری بحق انجام گرفته، کاری عادلانه صورت گرفته. (دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۹۱)
۹- تزریق معرفت دینی دقیق در شعر فارسی
شاعر زمان ما با این ویژگیهائی که این زمان دارد، احتیاج دارد به معرفت دینیِ عمیق. امروز شما چه بخواهید، چه نخواهید، چه خودتان بدانید، چه ندانید، چه تصدیق بکنید یا نکنید، برای بسیاری از ملتها الگو و اسوه شدهاید. این بیداری اسلامی که مشاهده میکنید، چه بگوئیم، چه نگوئیم، چه به رو بیاوریم، چه نیاوریم، چه دیگران به رو بیاورند، چه نیاورند، اثرگرفتهی از حرکت عظیم ملت ایران است. این انقلاب عظیم … ملت ایران را به یک اسوه تبدیل کرد. شما اگر بخواهید به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل کنید، بایستی معرفت دینی و معرفت اسلامی خودتان را عمق ببخشید؛ و این در گذشتهی شعر ما وجود داشته. (دیدار با شعرا در ماه رمضان ۱۳۹۰)
توجه به شکل دهی به ایجاد انجمنهای ادبی
من چند سال پیش توی همین جلسهی شب نیمهی ماه رمضان گفتم و اصرار کردم که انجمن ادبی درست کنید. خبر نشدم که مثلاً یک عدد قابل توجهی انجمن ادبی درست شده باشد. خوب، میپرسیم چرا؟ میگویند پشتیبانی نکردند. کأنّه انتظار دارند که حالا حوزهی هنری و وزارت ارشاد و دستگاههای دولتی بیایند پشتیبانی کنند تا انجمن ادبی درست شود. تشکیل انجمن ادبی که اینجوری نیست. انجمن ادبی یعنی یک پنج نفر، ده نفر شاعر روی همان انگیزههای شعری دور هم جمع شوند، برای همدیگر شعر بخوانند، برای هم شعر بگویند؛ تدریجاً کسان دیگری اگر خواستند، به اینها ملحق شوند؛ نخواستند هم ملحق نشوند؛ این میشود یک انجمن ادبی … این که دیگر احتیاج به این ندارد که حالا فلان دستگاهها کمک کنند. البتّه اگر دستگاهها کمک کنند، بهتر است؛ اما کمک نکردن دستگاهها به هیچ وجه نباید بهانهای باشد به اینکه خود این انگیزهها به کار نیفتد. (دیدار با شاعران در ماه رمضان ۱۳۸۹)
هرچند که مرور این بیانات را نمیتوان منظومه کامل مورد توجه و انتظار معظمله از جریان شعر انقلاب اسلامی و شعرای آن به شمار آورد اما مرور این بیانات بار دیگر این مساله را در ذهن متبادر میسازد که جریان غالب در فضای ادبی کشور به ویژه در زمینه شعر تا چه اندازه در راستای پاسداشت میراث و اندیشههای انقلاب اسلامی در حال حرکت بوده و تا چه اندازه با رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد. شاید مهمترین خاصیت جلسه نیمه ماه مبارک شعرا با رهبر انقلاب اسلامی را بتوان مرور و تلنگری شاعرانه در این زمینه دید و شاید نسبت دادن عنوان تحویل سال نو شعر انقلاب اسلامی به این جلسه با توجه به طرح چنین مفاهیمی در آن و لزوم توجه به آن چندان بیربط نباشد.