امروز: پنجشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الخميس 27 جماد أول 1446 | 2024-11-28
کد خبر: 158726 |
تاریخ انتشار : 28 خرداد 1396 - 18:31 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اجتماعی صلح خبر فقر تنها دلیل بوجود آمدن کودکان کار نیست، اما مهمترین است ۴۰۰هزار کودک در شهرها مشغول به اشتغال هستند | بازگشت ۱۰درصد کودکان کار به مدرسه امید کریمی: تعداد کودکان کار سرچهارراه ها زیاد شده است؟ احتمال پاسخ بیشتر شهروندان به این سوال مثبت است. و البته بسیاری هم می گویند […]

به گزارش مجله اجتماعی صلح خبر

فقر تنها دلیل بوجود آمدن کودکان کار نیست، اما مهمترین است

۴۰۰هزار کودک در شهرها مشغول به اشتغال هستند | بازگشت ۱۰درصد کودکان کار به مدرسه

امید کریمی: تعداد کودکان کار سرچهارراه ها زیاد شده است؟ احتمال پاسخ بیشتر شهروندان به این سوال مثبت است. و البته بسیاری هم می گویند این کودکان، مهاجرانی هستند که از کشورهای دیگر به ایران آمده اند. اما مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه چنین چیزی را قبول ندارد: «البته ما آنچه که مردم می‌بینند را انکار نمی‌کنیم.»
به مناسب روز جهانی کودک کار با دکتر روزبه کردونی، مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی تعاون، کار و وزارت رفاه در کافه خبر درباره تعداد کودکان کار، برنامه های دولت برای ساماندهی کودکان کار و همچنین برنامه های به سرانجام رسیده دولت یازدهم دراین باره، گفتگو کردیم.

مشروح گفتگوی خبرآنلاین با مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه را در ادامه می‌خوانید؛

چقدر کودکان کار بومی و چقدر کودکان کار وارداتی داریم؟

ما در بحث کودکان اول باید تفکیک تعریفی داشته باشیم. چهار تعریف را در حوزه کار کودکان باید بپذیریم. اولین آن تعریف کودک در اشتغال است که این به معنی کاری است که کودک انجام می‌دهد ولی برای او مضر نیست‌ و بسیاری از فعالیت‌های کودکان را شامل می‌شود که پاره وقت یا دائم همراه با دستمزد یا بدون دستمزد باشد. نه اینکه کار کودک در همه کشورها مجاز باشد ولی آن چیزی که راجع به آن کنوانسیون تشکیل شده و روزی را برای آن در تقویم در نظر گرفته باشد، مفهوم کودک کار است که اشاره به استخدام کودک برای کار دارد، به طوری که از کودکی خودشان محروم شوند، به مدرسه نروند و به لحاظ ذهنی، جسمی، اجتماعی و اخلاقی کار برای آنها مضر باشد. یعنی ممکن است که اشتغالی داشته باشند که برای آنها ضرر بالایی نداشته باشد. نه اینکه این نوع کاری که ضرری به کودک نزند مورد تایید است ولی آن چیزی که به طور جدی علیه آن کنوانسیون تشکیل شده و همه متفق هستند که نباید وجود داشته باشد کودک کار است.


کودک کار و کودک در اشتغال چه تفاوتی با هم دارند؟

در تعریف کودک کار به کودک از لحاظ جسمی، اجتماعی، ذهنی و اخلاقی آسیب وارد می‌شود و این کار مانع تحصیل او می‌شود. ولی در اشتغال کودک این آسیب‌ها به او وارد نمی‌شود. به طور مثال ممکن است همه ما در کودکی در مغازه پدر و در کنار او کار کرده باشیم. کار در مفهوم بین الملل اگر در چهار بعد ذهنی،روانی، اخلاقی و جسمی آسیب زننده نباشد و مانع تحصیل نشود مفهوم کودک کار را نمی‌دهد.

پس کودک کار زیرمجموعه کودک در اشتغال است؟

بله. اما اتفاقی که در ایران افتاده چیست؟ این دو مفهوم در ایران تحت عنوان کودک کار ترجمه شده است در حالی که ما باید از لحاظ مفهومی بین این دو تفکیک قائل شویم. موضوع دیگری که بسیار مهم است، شناخت مفهوم کودک خیابانی و تفکیک آن از کودک در خیابان است. کودکان خیابانی، کودکانی هستند که در خیابان زندگی می‌‌کنند، بی‌خانمان هستند و کارتن خوابی می‌کنند ولی کودک در خیابان، کودکی است که روزها در خیابان کار می‌کند ولی شب به خانه‌اش باز می‌گردد و سرپناهی دارد. ما در ایران با پدیده دوم روبه‌رو هستیم.

چند کودک کار در ایران داریم؟

ارقام مربوط به کودکان کار متفاوت است. کودک در اشتغال در دنیا۲۷۰ میلیون نفر است. و کودک کار ۱۶۷ میلیون نفر است. گروه سنی کودک اشتغال بین ۵ تا ۱۴ سال ۱۴۴میلیون نفر در دنیا و بین ۵ تا ۱۴ سال ۱۲۰ میلیون نفر و بین ۱۵ تا ۱۷ سال ۴۷میلیون نفر است. تعداد کودک در اشتغال در سنین ۵ تا ۱۴ سال بیشترین تعداد را به خود اختصاص می‌دهد چراکه در سنین کودکی بیشتر امکان بردگی کشیدن وجود دارد. این آمار نشان می‌دهد که هدف اول برای مبارزه با کار کودک سنین ۵ تا ۱۴ سال است. طبق آخرین سرشماری سال ۹۰، شاغلان ۱۰ تا ۱۴ ساله در ایران ۶۸ هزار و ۵۵۵ نفر بوده‌اند. شاغلان ۱۵ تا ۱۹ ساله ایرانی ۶۹۰ هزار نفر بوده‌‌اند. نزدیک به ۷۶۵ هزار نفر کودک در اشتغال در سنین بین۱۰ تا ۱۹ ساله را در شهرها و روستا‌های ایران وجود دارند. بعضا آمار ۷ میلیون نفری کودک کار در ایران اعلام شده است. براساس آماری که آی ال او (سازمان بین المللی کار) ارائه کرده است، در کل خاورمیانه و شمال آفریقا ۶ میلیون کودک کار داریم. بحث کار کودک بسیار مهم است اما باید دو موضوع را مورد توجه قرار دهیم نه آمار آن را انکار کنیم و نه بزرگنمایی و سیاه‌نمایی کنیم. معمولا در بحث کار کودک بر روی شهرها تمرکز و تاکید می‌کنند که این تاکید به معنی این نیست که در روستاها کار کودک وجود ندارد اما کار کودک در شهرها آسیب زننده‌تر است. ۲۳هزار نفر کودک در اشتغال در سنین ۱۰ تا ۱۴ سال و ۳۲۰ هزار نفر در سنین ۱۵ تا ۱۹ سال در نقاط شهری ایران وجود دارد. براساس آمار تحقیقی سازمان بهزیستی و دانشگاه علوم بهزیستی در سال ۹۲ در تهران ۶۲ درصد از کودک در اشتغال ایرانی و ۳۸ درصد غیر ایرانی بوده‌اند.

مردم سر چهار راه کودک کار افغانستانی، پاکستانی و … را می‌بینند و می‌گویند که تهران پر از کودک کار شده است. آماری هست که از نظر شما درست است اما از سوی دیگر مردم چیز دیگری را لمس می‌کنند.

ما آنچه که مردم می‌بینند را انکار نمی‌کنیم. اما توجه داشته باشید که در ایام پیش از دولت یازدهم در گفت‌وگو با رسانه‌ها به صراحت اعلام می شد که کودک کار رسمی در ایران وجود ندارد و یا عالی ترین شورایی که سال ۸۴ از طرف هیات دولت مسئولیت سامان دهی کودکان کار و خیابانی را بر عهده داشته 8 سال تعطیل بود و حتی یک جلسه هم تشکیل نداد و این ها به این معنا بود که کودک کار و خیابان در آن ایام مسئله سیاست‌گذار نیست. اما اولین و مهم‌ترین اقدامی که دولت یازدهم در بحث کودکان کار انجام داد، به رسمیت شناختن این کودکان و ایجاد حساسیت برای رسانه‌ها و مردم بود. یکی از اتفاقات مهمی که به واسطه این به رسمیت شناختن افتاده است ایجاد مطالبه‌گری برای سامان‌دهی این کودکان است.

طبق آمار درگاه ملی آمار ۴۰۰ هزار نفر در شهرها در سنین ۱۰ تا ۱۹ سال مشغول به اشتغال هستند. برآورد ما از کودکان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی در ابتدای دولت یازدهم ۱۷۰ هزار نفر بوده است که با اجرای سیاست های حمایتی آموزشی کاهش قابل توجهی یافته است. اگر ما این فرض را بپذیریم که همه کودکان بازمانده از تحصیل را جزو کودکان کار محاسبه کنیم، از لحاظ عدد و رقم به یک تصویر می‌رسیم. در سیاست‌گذاری حوزه کودک کار و خیابان هیچ وقت نمی‌توانید عدد و رقم مطلقی بیان کنید. وقتی یونیسف درباره عدد و رقم کودک خیابانی و کار سخن می‌گوید به آن افسانه عدد می‌گوید. یکی از دلایل بازماندگی از تحصیل کودکان مهاجرت و کوچ نشینی است و شما در این حوزه نمی‌توانید به عدد ثابتی دست پیدا کنید ولی می‌توانید آن را تخمین بزنید.

کودکی که سر چهار‌راه فال می‌فروشد را در زمره کدام کودکان قرار می‌دهید؟

باید به تعریفمان بازگردیم. اگر این کودک به مدرسه نمی‌رود و این کار به او آسیب می‌زند می‌تواند هم کار کودک و کودک خیابانی باشد. ما باید به تعاریف چهارگانه پایبند باشیم تا بتوانیم براساس آن سیاست‌گذاری کنیم. چرا که برای برگرداندن کودکی به مدرسه که برای تامین خانواده‌اش کار می‌کند باید سیاست متفاوتی را در پیش بگیرد. رسانه‌ها و شهروندان حق دارند تفسیر خود از تعداد کودکان کار را رائه دهند اما ما به عنوان یک سیاست‌گذار باید براساس یک منطق سیاست‌گذاری کنیم.

فکر می‌کنید می‌توانید که این ۵۰۰ هزار کودک را به نیم برسانید؟

پیش از پاسخ به این سوال باید توضیح دهم که عوامل تولید‌کننده کار کودک چیست؟ قطعا فقر یکی از مهم‌ترین دلایل کار کودکان در ایران است. در برخی مواقع ناآگاهی والدین، عدم دسترسی آسان به مدرسه است.

در جامعه ایران که پوشش مدرسه (ابتدایی) بالای ۹۸ درصد است. آیا ناآگاهی باز هم معنی می‌دهد؟ فارغ از اینکه در فرهنگ ایرانی بیگاری کشیدن از کودکان معنی ندارد.حتی در دور افتاده‌ترین منطقه ایران چنین طرز تفکری وجود ندارد مگر اینکه خانواده محتاج باشند. بنابراین به عنوان یک فرد بیرونی می‌توان نتیجه گرفت که فقر تنها دلیل تولید کودکان کار در ایران است.

اما فقر دلیل قطعی در ایران نیست. وقتی که برای مواجهه با کاهش کار کودک در ایران اقدام کردیم تمرکز ویژه‌ای بر علت تولید کار کودک داشتیم. نتیجه نشست‌های متعددی که با موسسات خیریه و ان‌جی‌اوها، مطالعات بین‌المللی و دعوتی که از تیم‌های خارجی داشتیم این بود که بازماندگی از تحصیلی یکی از علل تولید کار کودک دانسته شده است. احتمال کار کودک با نرفتن به مدرسه بالا می‌رود. بنابراین برای اینکه جلوی کار کودک را بگیریم یکی از اقدامات مهم این است که بازماندگی از تحصیل کودکان کنترل و کاهش یابد.

پوشش آموزش و پرورش در ایران در چه سطحی است؟

رسما در ابتدای دولت در شورای عالی رفاه اعلام شد که ۱۷۰ هزار نفر در مقطع ابتدایی بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد. بازماندگی از تحصیل در دختران بیشتر است اما بیشترین تعداد کودکان را پسران تشکیل می‌دهد.

پس وقتی که بیشترین تعداد کودکان را پسران تشکیل می‌دهد، باز علت اصلی فقر است نه فرهنگ؟ مثلا تنها فقر عامل تولید کارگر جنسی نیست. اما بازماندگی از تحصیل مگر تا چه اندازه می‌تواند در تولید کودک کار موثر باشد؟ پس نباید به فکر این باشیم که این کودکان را فقط با فرستادن به مدرسه ساماندهی کنیم.

من با این موضوع موافق نیستم. اصلی‌ترین سیاستی‌ که در وزارت رفاه بر آن ایستادگی کردیم، اولویت بخشیدن به کمک به بازگرداندن کودکانی بوده که به دلیل فقر از تحصیل بازمانده‌اند. در حالی که کودکانی را داریم که به دلیل معلولیت به مدرسه نمی‌روند. در میان ۱۷۰ هزار کودکی که از تحصیل بازمانده‌اند فقر تنها دلیل نبوده است. در میان دلایل بازماندگی از تحصیل فقر درآمدی خانواده، معلولیت، دوری از مدرسه، عدم ‌علاقه کودک به مدرسه، کوچ‌نشینی، تحصیل در مدارس، آسیب‌های اجتماعی وجود داشته است. با این حال در دنیا فقر گرچه مهم‌ترین علل است اما تنها دلیل تولید کار کودک نیست. ولی سیاست‌گذاری ما بیشتر متوجه فقر است.

برای توانمندسازی خانواده کودکان کار و بازمانده از تحصیل چه کرده‌اید؟

مهم‌ترین برنامه دولت برای کاهش کار کودک کمک به بازگشت به تحصیل کودکانی بود که به دلایل فقر به مدرسه نمی‌روند. تمام تجارب بین‌المللی این موضوع را تایید می‌کند. تجارب بین‌المللی نشان می‌دهد که ظرف ۷ تا ۸ سال با برنامه‌ریزی روی کاهش فقر می‌توان ۱۰ تا ۱۴ درصد کار کودک را کاهش داد. ما نمی‌توانیم رویاپردازی و ادعا کنیم یک شبه همه کودکان بازمانده از تحصیل را به مدرسه بازمي‌گردانیم. اولین مسیر برای شروع این کار این بود که کودکان را شناسایی کنیم. ما حتی نمی‌دانستیم این کودکان چند نفر و کجا هستند؟ اگر اطلاعاتی در مورد این دو مولفه وجود نداشته باشد اصولا نمی‌توان کاری کرد چرا که همه سیاست‌گذاری‌ها هدر خواهد رفت. بنابراین اولین اقدام ما شناسایی کودکان بود که این اتفاق افتاد و ما به یک تصویر نسبتا دقیق رسیدیم.

سه سال پیش که با شما مصاحبه کردیم گفتید که هیچ آماری از کودکان کار نمی‌دهم چون باید بررسی‌ها انجام شود. حالا که دولت یازدهم رو به پایان است، بررسی‌ها باید به اتمام رسیده باشد. همه منتظر ارايه گزارش اقدامات شما در این رابطه هستند. از بررسی‌هایتان به چه نتیجه‌ای رسیده‌اید؟

ما امروز می‌توانیم اعلام کنیم که در مقطع ابتدایی تصویر بسیار نزدیک به واقعیت از بازماندگی تحصیل این کودکان داریم. این کودکان شناسایی شده‌اند مشخص است کجا زندگی‌ می‌کنند و سرپرست آنها چه کسانی‌ است. ما حتی دلایل بازماندگی آنها را نیز به دست آوردیم. با خانواده‌ آنها تماس گرفته شد و هویت و مشخصات هویتی آنها احصاء شد و دلایل به مدرسه نرفتن کودکان از آنها بدست آمده است. برخی از خانواده‌ها در ابتدا باور نمی‌کردند که بخاطر عدم حضور کودکانشان در مدرسه با انها تماس گرفته‌ایم. گام اول در حوزه بازماندگی از تحصیل کار بسیار مهمی بود. در ابتدای کار این دولت بیش از ۱۹ مصاحبه مختلف از مسئولان درباره تعداد کودکان بازمانده از تحصیل جمع‌آوری شده بود که نشان دهنده آشفتگی سیاست گذاران بود. اما الان نه تنها عدد بازماندگی از تحصیل کودکان تقریبا مشخص است بلکه مکان زندگی و دلیل بازماندگی آنها هم تعیین شده است که پیشرفت و دستاورد قابل توجهی است.

الان تعداد کودکان بازمانده از تحصیل چقدر است؟

برآورد ما این است که در این فاصله حدود ۱۰ درصد از کودکان را فقط با اعتبارات وزارت رفاه به مدرسه بازگردانده‌ایم که این بر کنترل و کاهش تعداد کودکان کار نیز تاثیرگذار بوده است. این کودکان کد دارند و در چارت ما هستند تا با پیگیری حمایت اجتماعی دوباره از تحصیل باز نگردند. ما با یک مدل جلو رفتیم. شما در گام اول سیاست‌گذاری باید بپرسید که جامعه هدف‌ سیاستگذار کیست و کجا هستند؟ بعد از مشخص شدن این دو فاکتور مهم باید بدانی که به چه علت مدرسه نمی‌روند؟ بعد از پاسخ‌گویی به این سوال باید براساس هر علت یک نوع سیاست پیاده کنید. مثلا کسی که هزینه رفتن به مدرسه را ندارد یک نوع سیاست را می‌طلبد، کسی که معلول است و کسی که کوچ‌نشین است، کسی که به دلیل آزار و اذیت از مدرسه سر باز می‌زند نیز یک سیاست می‌خواهد. اشتباه مهم تحلیلی این است که ما یک فرمول برای همه بدهیم.

چه برنامه‌ای اجرا شد که این ۱۰ درصد از کودکان کار کم شد؟

اجرای برنامه بازگرداندن کودکان بازمانده از تحصیل به مدرسه یکی از پروژه‌ها بود. پروژه مهم دیگر همکاری با موسسات خیریه و ان‌جی‌اوها بود. در بحث کاهش کار کودک مهم‌ترین بحث این است که این کودکان شناسایی شوند و بعد برای آنها سیاست داشته باشید. دولت نمی‌توانست عامل شناسایی کننده باشد بلکه این کار از موسسات خیریه و ان‌جی‌اوها که کارهای میدانی می‌کردند بر می‌آمد. موفق در ایجاد حساسیت درباره کودکان کار و کاهش تعداد کودکان کار اولین افتخار برای موسسات خیریه و ان‌جی‌اوها است. چون عمل‌کننده این موسسات مردم نهاد بودند.

دولت یازدهم بسیار بر افزایش مشارکت مردمی تاکید داشت. در این دولت ان‌جی‌اوهایی که برای بهبود وضعیت کودکان کار تلاش کنند چند درصد افزایش داشت؟ چقدر فعال تر شدند؟

من نمی‌توانم در مورد فعال‌تر شدن این موسسات نظری دهم برای اینکه آنها باید خودشان گزارشی از عملکردشان ارائه کنند.

برنامه‌ای برای تربیت این موسسات نداشتید؟

قطعا داشته‌ایم. در تمام طول این مسیر این موسسات و ان‌جی‌اوها همکاران ما بوده‌اند. دلیل اینکه چرا ما روی بازماندگی کودکان از تحصیل ایستادگی کردیم و چرا این سیاست را پیاده‌کردیم، به خاطر آن چیزی بوده که از دل گفت‌وگو‌های مشخص با ان‌جی‌اوها بیرون آمد. چون آنها تجربه میدانی داشتند. جلسات متعددی با این موسسات برگزار کردیم. هم اکنون نیز ما در ۵ استان در طرح تقسیم کار ملی کشور پروژه را با موسسات خیریه ادامه می‌دهیم.

یکی از اصلی‌ترین سوالات مردم این است که وقتی کودک کار را سر چهارراه می‌بینند با او چه کنند، چه واکنشی نشان دهد؟ به آنها بی‌توجهی کنند یا به آنها کمک کنند؟

اگر بخواهم احساسی پاسخ دهم یک جواب به سوال شما می‌دهم و اگر بخواهم با دید سیاست‌گذارانه به سوال بنگرم پاسخ دیگری خواهم داد. به طور کل اما آنقدر باید سیستم حمایت اجتماعی‌مان را قوی کنیم که بلافاصله بعد از تماس با مراکز اروژانس اجتماعی کودکان جمع‌‌آوری و سامان‌دهی شوند. واقعا سوال سختی است. فکر می‌کنم مواجهه‌ای که می‌تواند ما را از لحاظ وجدانی ارضا کند و هم به کودکان کمک کند و امکان سوء استفاده را کم کند این است که ما مشکل او را حل کنیم.گاهی اوقات وقتی که با اینگونه کودکان مواجه می‌شوم تا انتها که با آنها حرف می‌زنم خودشان از گرفتن کمک مالی از من منصرف می‌شوند. از آنها می‌‌پرسم که پول را برای چه می‌خواهی؟ می‌گوید می خواهم بروم مدرسه یا مادرم را به بیمارستان ببرم. می‌گویم که آدرس خانه‌ات را بده تا مادرت را به بیمارستان ببرم یا مدیر مدرسه‌ات را به من معرفی کن. وقتی این جملات را می‌شوند از کمک مالی منصرف می‌شود.

با این سوال و جواب کردن مشکل حل می‌شود؟

ببینيد شما می خواهید کمک کنید و می‌بینید که او می‌خواهد که به مدرسه برود. با این پرسش‌ها کودکانی که سازمان‌دهی شده‌ هستند از کودکان نیازمند جدا می‌شوند. اصل موضوع این است که اگر بلافاصله به آنها پول ندهیم و کمی پرسش و جوی بیشتر کنیم بهتر باشد. باید با آنها گفت‌وگو کنیم و نخواهیم که موضوع را با دادن ۱۰۰ هزار یا ۵۰ هزار تومان حل و فصل کنیم. باید با این پدیده درگیرتر شویم. این کاری است که خودم وقتی در دفعات مختلف انجام دادم جواب‌های مختلفی دریافت کرده‌ام.

۱۲۳ چقدر کمک می‌کند؟

نمی‌گویم این سامانه بی نقص است اما به خوبی توانسته است به ما کمک کند.

تجربه بین المللی داریم که توانسته باشد تعداد زیادی از کودکان کار را در کوتاه‌ترین زمان سامان‌دهی کرده باشد؟

برزیل.

روش آنها چند درصد توانسته از آمار کودکان کار کم کند؟

کشور برزیل توانسته در مدت ۶ سال حدود ۱۰ درصد از آمار کودکان کار را کاهش دهد. فقط کاهش کار کودک نیست. ما باید آسیب‌های کار کودک را نیز کاهش دهیم. این اشتباه بزرگی است که فقط بر روی کاهش کار کودک تمرکز کرد. باید آگاهی‌های جنسی او افزایش پیدا کند و دیگر معتاد نباشد و ایدز نگیرد. تجربه نشان می‌دهد که آمار تجربه جنسی کودکان کار بالاست. ما در طلاق نیز نباید تنها به کاهش آن فکر کنیم، بلکه به کاهش آسیب‌های آن نیز باید توجه کنیم. در کار کودک بر روی بیمه کودکان نیز اقداماتی انجام داده‌ایم.

تا کنون چند کودک کار و بازمانده از تحصیل بیمه شده‌اند؟

برآورد ما این است که تقریبا ۷4 درصد این کودکان تحت پوشش بیمه هستند.

برزیل که در امر سامان‌دهی کودکان کار موفق بوده تنها توانسته ۱۰ درصد از آنها را کاهش دهد. این کشور در کاهش آسیب‌های کودکان کار چقدر موفق بود؟

پروژه برزیل از این لحاظ موفق بود که چندبعدی به پدیده کار کودک پرداختند. کاهش فقر خانواده‌ها و افزایش توانمندی خانواده‌ها از طریق آگاهی اجتماعی بخشی از طرح حمایتی آنها بود. هرچند که این پروژه، پروژه موفقی بود اما اطلاعات آماری از کاهش آسیب‌های ناشی از کار کودکان ارائه نشده است. در کالیفرنیا تجربه کاهش جرایم و آسیب‌ها در منطقه‌ای با استفاده از روش داده هوشمند کاهش داده‌اند. چرا این تجربه مهم است؟ تا زمانی که ندانید که کودکان کار کجا هستند و چه تعدادی هستند نمی‌توانید کاهش دهید. یکی از مشکلات ما همپوشانی دستگاه‌هایی مانند شهرداری است که در زمینه کودکان کار فعالیت می‌کنند. داده هوشمند به این معناست که براساس این مشخصات می‌فهمید که کدام یک از کودکان فقیر است. این کاری بود که ما در سرشماری بازماندگان از تحصیل بدست آوردیم. یعنی تصویر خانواده کودک را بدست آوردیم. وقتی از آسیب‌های اجتماعی حرف می‌زنیم یک مفهوم انتزاعی دارد. وقتی از آسیب‌ها حرف می‌زنیم باید گفتمان ما جزئی‌تر شود تا بتوانیم برای آن سیاست و راه‌کار تعریف کنیم.

۲۷۰ میلیون کودک در اشتغال در دنیا هستند. چند درصد از این آمار را در منطقه به خود اختصاص داده‌اند؟

در خاورمیانه مصر، عراق، سوریه و یمن را داریم که درگیر با بحث کودکان کار است. در خاورمیانه بعد از بحران‌های اخیر مسئله کار کودک نسبت به قبل متفاوت‌تر شده است. براساس آخرین خبری که از خاورمیانه و شمال آفریقا رسما منتشر شده است، ۷ میلیون کودک از مدرسه بازمانده است. ایران اما در خاورمیانه وضعیت بدی ندارد. شاخص‌های مختلفی در این رابطه وجود دارد. مثلا ایران در نسبت ثبت نام کودکان بزرگ‌تر در آموزش ابتدایی جزو کشورهای خوب است. جزو معدود کشورهایی هستیم که سیاست‌های خوبی برای سامان‌دهی کودکان کار داريم.

آیا ماجرای کودکان کار به جلساتی که با رهبری دارید نیز کشیده شده؟

خروجی جلسات با رهبری تقسیم کار ملی است. به پیشنهاد وزیر رفاه تولی‌گری آسیب‌های اجتماعی کودکان به این وزارتخانه داده شد و بر همین اساس نیز این کار را پیش بردیم. تهران تنها شهر هدف نبوده و استان‌های آذربایجان غربی، خوزستان، کرمان، سیستان و بلوچستان و تهران به عنوان ۵ استانی که در بحث بازماندگی در تحصیل جزو آمارهای بالا بودند، در طرح اولیه قرار دارند.
ولی مهم‌ترین موضوع این است که مبارزه با کار کودک موضوعی نیست که برای امروز و دیروز باشد و تصور کنیم یک شبه به پایان می‌رسد. باید با تلاش مداوم، تسهیل حضور فعالین مدنی ، تصحیح سیاست‌ها و اجرای برنامه‌های کارآمد به سمت مبارزه دائمی با کار کودک پیش رویم.

می‌توانیم پیش‌بینی داشته باشیم که با توجه به سیاست‌گذاری‌هایی که داریم در سال‌های آینده تعداد کودکان کارمان افزایش یا کاهش پیدا می‌کنند؟

اگر بتوانیم با همین اهتمامی که توانستیم ۱۰ درصد از کودکان کار بازمانده از تحصیل را کاهش دهیم مسیر را ادامه دهیم قطعا شاهد کاهش چشم‌گیر آنها خواهیم بود.

آیا می‌توانیم جلوی بازتولید کودکان کار را بگیريم؟

باید آرمان‌مان طوری باشد که هیچ کودکی کار نکند و آرمان‌مان این باشد که همه کودکان رویای کودکی‌شان محقق شود. اگر موفق شویم که شعار رئیس جمهور مبنی بر ریشه‌کن کردن فقر محقق کنیم و اگر به دنبال آن هیچ کودکی به دلیل فقر از تحصیل بازنماند می‌توانیم بگوییم که ز تولید کودک کار جلوگیری كرده‌ايم. فراموش نکنید که ایران یکی از مهاجر‌نشین‌ترین کشورهای دنیا است که ۴۰ درصد از کودکان کارش غیر ایرانی است. دستور رهبری مبنی بر تحصیل کودکان افغان حتی بدون کارت اقامت اتفاق بسیار مهمی بود.  اخیرا استاندار خوزستان اعلام کرده است که در این استان باید به گونه‌ای عمل شود که هیچ کودکی بدلیل فقر از تحصیل بازنماند و همه ارگانها وصنایع ملی را موظف کرده است در این مسیر همکاری کنند. اگر بتوانیم یک ائتلاف فراگیر ایجاد کنیم، که نشانه‌های خوبی از شكل‌گیری آن وجود دارد، و مدیران منطقه‌ای نیز اهتمام جدی داشته باشند می‌توان با امیدواری اعلام کرد که اتفاقات خوبی در حمایت اجتماعی از کودکان پدید می‌آید.

عکس‌ها: زاوش محمدی

47234

Let’s block ads! (Why?)

RSS

اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.

خبریار صلح خبر

قوانین خبریار صلح خبر

  1. در صورت تمایل اعلام نمایید تا اخبار و گزارش ها با نام خود شما منتشر گردد.
  2. شما می توانید از بخش خبریار صلح خبر، اخبار و گزارش های خود را ارسال نمایید.
  3. شما می توانید اخبار و گزارش ها را به ایمیل solhkhabar@yahoo.com ارسال نمایید.
  4. لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
  5. از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی اکیدا خودداری فرمایید.
  6. از ارسال کاریکاتورهای توهین آمیز یا تصاویر موهن اکیدا خودداری فرمایید.
  7. رعایت کپی رایت در مطالب ارسالی الزامی است.
  8. در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربر خاطی بلافاصله حذف می گردد.

گروه وبگردی و خبریار صلح خبر

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید