چندي قبل مردی جوان در مغازه خود در شیراز نشسته بود كه ناگهان فردي با صورتي پوشيده وارد شد. فرد ناشناس يك بطري در دست داشت و در يك چشم برهم زدن محتويات آن را روي سر و صورت جوان مغازهدار ريخت و گريخت. محتويات بطري چيزي
نبود جز اسيد. جوان مغازه دار درحاليكه از شدت درد و سوختگي بهخود ميپيچيد، از رهگذران و كسبههاي محل درخواست كمك كرد و لحظاتي بعد توسط آنها به بيمارستان منتقل شد.
شكايت
هنوز مشخص نبود كه عامل اين اسيدپاشي چهكسي بوده تا اينكه مأموران بالاي سر مصدوم در بيمارستان حاضر شدند و به تحقيق از وي پرداختند.
او گفت كه اسيدپاش صورتش را پوشانده و وي نتوانسته شناسايياش كند. اما وقتي مأموران از او پرسيدند كه آيا با كسي خصومت دارد، جوان مصدوم چنين گفت: از مدت ها قبل زني در مغازه ام مشغول به کار بود و چندین بار همسرش به گمان اینکه من با او ارتباط دارم مرا تهدید کرده بود به نظرم این کار از سوی او انجام شده است.
وي گفت: او حتي چندينبار پيغام داده بود كه بالاخره زهرش را ميريزد و از من انتقام ميگيرد. البته همين كار را هم كرد. فكر ميكنم از من هم با اسيدپاشي انتقام گرفت.
يك سرنخ
اظهارات شاكي پرونده كافي بود تا مأموران اداره آگاهي شیراز تحقیقات خود را پیرامون این موضوع متمرکز کرده و با بررسی موضوع متوجه شوند که از زمان اسیدپاشی تنها مظنون این جنایت متواری شده است.
با فرار این مرد ظن ماموران به یقین تبدیل شد و مشخص شد که به طور حتم این مرد در اسیدپاشی نقش داشته است. از این رو ماموران تحقیقات خود را برای دستگیری همسر سابق تنها مظنون به اسیدپاشی آغاز کرده و پی بردند که وی نیز از زمان اسیدپاشی متواری شده است.
با انجام اقدامات گسترده سرنخهای دیگری در اختیار ماموران قرار گرفت و فاش شد که پس از این ماجرا مرد اسیدپاش و همسر سابقش بار دیگر باهم ازدواج کرده و از شیراز فرار کرده اند. این پرونده به صورت ویژه در دستور کار قرار گرفت و دستورات لازم از سوی محمدی دره شوری برای ردیابی این متهمان صادر شد تا اینکه پس از گذشت سه سال از این ماجرا در حالی سرنخ هایی به دست آمد كه هنوز وضعیت جسمانی قربانی اسیدپاشی همچنان
مناسب نبود.
دستگیری متهمان
با انجام تحقیقات پلیسی مشخص شد که مرد اسیدپاش و همسرش به شیراز برگشته اند از این رو ماموران برای دستگیری آنها وارد عمل شدند و هر دو را دستگیر کردند.
اعتراف به اسيدپاشي
متهم اصلي اسيدپاشي براي انجام تحقيق در اختیار ماموران قرار گرفت.وی در بازجویی ها مدعی شد که مدتی قبل از حادثه از همسرش جدا شده بود.
وی گفت: گمان می کردم مرد مغازه دار به همسرم نظر سوء دارد و همین موضوع باعث اختلاف بین ما و در نهایت جدایی شد از این رو دنبال فرصت مناسبی بودم که از او انتقام بگیرم.
روز حادثه با قصد و نیت قبلی به آنجا رفته و بر روی او اسید پاشیدم. بعد از این ماجرا بار دیگر با همسرم ازدواج کردم و از شیراز متواری شدیم.
اين مرد اسيدپاش و همسرش براي انجام تحقيقات در اختيار مأموران قرار گرفتند.