به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛ کارهای قالیباف در تهران نمایشی بود/ شورایشهر سیاسی است جاجرمی: احمدینژاد ناشی از عملکرد شورای اول است | میناییپور: مردم به نماینده عملگرا نیاز دارند فهیمه حسنمیری: اگرچه در هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری، موضوعی مانند معرفی کاندیداهای شورای شهر در حاشیه قرار گرفته، اما امسال به عنوان پنجمین دوره […]
به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛
کارهای قالیباف در تهران نمایشی بود/ شورایشهر سیاسی است
جاجرمی: احمدینژاد ناشی از عملکرد شورای اول است | میناییپور: مردم به نماینده عملگرا نیاز دارند
فهیمه حسنمیری: اگرچه در هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری، موضوعی مانند معرفی کاندیداهای شورای شهر در حاشیه قرار گرفته، اما امسال به عنوان پنجمین دوره انتخاب اعضای شورای شهر، این رویداد به نسبت دورههای قبل، بیشتر مورد توجه واقع شده. این اقبال، چه از سوی چهرههای مطرح برای ثبت نام و چه از سوی مردم برای مشارکت در این رویداد، علتهای گوناگونی میتواند داشته باشد که توجه به آن، میتواند راهگشای اعضای راه یافته به شورای شهر و همچنین برنامهریزان احزاب سیاسی و فعالان اجتماعی قرار بگیرد.
در گفتوگویی که با سه نفر از کاندیداهای این دوره شورای شهر انجام دادیم، به بررسی اهمیت این دوره شورای شهر، میزان توجه مردم به مسائل شهری، رویکرد دورههای قبلی شورای شهر به سیاست و فضاهای شهری و اجتماعی و آنچه باید اعضای جدید شورای شهر تهران به آن اهتمام داشته باشند، پرداختیم. نظرات دکتر حسین ایمانی جاجرمی جامعهشناس و رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، دکتر فرحناز میناییپور فعال حوزه زنان و عضو مجمع زنان اصلاح طلب و همچنین زهرا نژادبهرام، پژوهشگر و فعال حوزه زنان و اولین معاون فرماندار زن را در ادامه بخوانید.
این توضیح ضروری به نظر میرسد که این میزگرد پیش از اعلام لیست نهایی اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر پنجم برگزار شده است؛
در دورههای قبل شورای شهر، شاهد حضور افراد مختلفی بودیم اما اشخاصی كه با تخصص اجتماعی در این پارلمان شهری حضور داشته باشند تعداد كمی بودند، بنابراین این انتقاد مطرح میشود كه نگاه سازهای و در عین حال نگاه سیاسی در شوراها حاكم بود. تحلیل شما به عنوان یك جامعهشناس شهری نسبت به این موضوع چیست؟ عملكرد شوراها در چهار دوره قبل برای رسیدن شهروندان به شهری برای برآوردن نیازهای مختلف اجتماعی و فرهنگی را چطور ارزیابی میكنید؟
ایمانی جاجرمی: من فكر میكنم برای پاسخ به این سوال باید كمی به عقب برگردیم. شهرداری در ایران از نظر تحول تاریخی برخلاف كشورهای توسعهیافته، پایههای مدنی قدرتمند نداشته است. انجمنهای شهری همیشه از طرف گروههای مردمی به خصوص طبقه متوسط شكل گرفته و آنها بودهاند كه دستور كار شهرداری را تعیین میكردهاند و توجه به مسائل آموزشی و فرهنگی در شهرداریها جایگاه مهمی داشته است. به عنوان مثال در شهرهای كشورهای اروپایی، شهرداریها نسبت به حفظ میراث تاریخی اهتمام ویژهای دارند و از خطوط قرمزی است كه وجود دارد و حتی اجازه نمیدهند كه یك آجر هم از این بناها جابجا شود. اما در ایران، شهرداری هیچگاه پایههای مدنی قدرتمند نداشته و یك شعبه غیررسمی از وزارت كشور بوده بنابراین ارتباطی با مردم نداشتهاند. درست است تلاشهایی شد مثل انجمن بلدیه و مواردی از این قبیل، ولی اینها هیچگاه ماهیت واقعی مردمی نداشتهاند. بنابراین میراثی داریم از دستگاهی كه به شدت دولتی و سازهای است. شاید بتوانیم بگوییم از دهه 70 بوده كه زمان آقای كرباسچی، شهرداری به حوزه فرهنگی ورود كرد و فرهنگسراها را احداث كرد؛ البته آنها هم درجای خودش قابل نقد است، باید دید مراكزی بودند كه توسعه فرهنگی ایجاد كنند یا دستگاههای ایدئولوژیك بودند كه نگاه حاكم شهرداران را دنبال میكردند. بنابراین خیلی بستری برای دستور كارهای فرهنگی در شهرداری وجود نداشته است. اما از زمان تاسیس شوراها بود كه اتفاقات خوبی در این حوزه افتاد ولی آنها هم تحت تاثیر تسلط گفتمان سازهای و تكنیكی است كه بر شهرداری حاكم است. شهرداری حاضر است هزاران میلیارد برای سازههایی مثل پل صدر و ساختن برج میلاد انجام دهد اما دریغ از هزینه برای حفظ میراث تاریخی، مدارس و دانشگاهها. اگر هم كاری شده كارهای نمایشی بوده.
اعضای شورا چرا در این چهار دوره پیگیر مطالبات مردم از شهرداری نبودند؟
ایمانی جاجرمی: كم و بیش افرادی را داشتهایم، مثلا آقای مسجدجامعی برای تاریخ تهران اهمیت زیادی قائل بود، به محلههای تهران میرفت و بر حفظ میراث فرهنگی تاكید میكرد. اما این كارها چون انفرادی بود نتیجه چندانی نداشت. ایشان تكصدایی بود كه در هیاهوی سیاستزدگی و دعواهای جناحی كه بر شورای شهر حاكم بود، صدایش شنیده نشد. بنابراین احساس ضرورت زیادی وجود دارد كه افرادی با نگاه اجتماعی در شورای شهر حضور داشته باشند كه بتوانند مطالبات مردم را پیگیری كنند.
شما به عنوان یك جامعهشناس، با همین احساس ضرورت برای ورود به شورای شهر كاندید شدید؟
ایمانی جاجرمی: بله، هدفم بیشتر توجه دادن افكار عمومی به اهمیت مسائل اجتماعی و فرهنگی بوده است. ما بحرانهای فرهنگی، خانوادگی و جوانان داریم، شاهد از دست رفتن فضاهای عمومی برای استفاده كودكان، معلولان، زنان و كهنسالان هستیم. بنابراین فكر میكنم در دوره جدید، لازم است هر كسی وارد شورا میشود بداند مسائل اجتماعی و فرهنگی یك دغدغه مهم است كه باید به آن بپردازد و حتی آنها را در صدر قرار دهد. پروژه اجرا كردن شاید صدها سال قبل خیلی مهم بود، اما الان بخش خصوصی به راحتی میتواند این كار را انجام دهد بنابراین وظیفه دولت و شهرداری رفتن به سمت كارهای سازهای نیست، باید مدیریت شهری را انجام دهند. الان میبینیم كه از مدیریت شهری حرف میزنند اما معنای آن درك نشده است. بخش مهمی از فلسفه مدیریت شهری، مسائل اجتماعی و فرهنگی است كه در اسناد بینالمللی هم به آنها اشاره شده است.
نژادبهرام: من فكر میكنم در مسائل شهر باید بازنگری داشته باشیم. شهر ما معضلات متعددی دارد كه به این دلیل است كه مدیریت شهری بر انسان تمركز نداشته است و هم شورای شهر و هم شهرداری كالبدمحور بودهاند. به همین دلیل است كه شاهد كودكان خیابانی، افراد كارتنخواب، دستفروشیهای غیرمتعارف، ترافیك و حملونقل نامناسب شهری هستیم و میبینیم كه گروههای مختلف قادر نیستند از فضای شهری به طور متناسب و در شان انسانی خودشان استفاده كنند، ظاهرا این شهر فقط برای مردان بالغ و سالم طراحی شده كه در آن زنان باردار، كودكان، سالمندان و معلولین مغفولند. ما چه تمهیداتی برای معلولان طراحی كردهایم؟ فقط توجه شده كه معابر شهری تمیز باشد و در سطح استانداردهایی قرار بگیرد كه بتوان گفت این یك كلانشهر است، اما جایگاه انسان در این شهر كجاست؟ اگر به انسان توجه نكنیم، این در و دیوار به چه دردی میخورد؟
البته آقای قالیباف در مناظره اشاره میكردند كه در حوزههای فرهنگی وارد شدهاند، از كمك به خانه موسیقی و خانه سینما و … نام بردند.
نژادبهرام: بله آقای قالیباف مدعی است شهرداری نهادی اجتماعی است ولی من فكر میكنم شاید تلاش داشته این كار را بكند ولی به دلیل حاكمیت رویكرد سازهای محور و كالبدمحور هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده. اتفاقاتی مثل كمك به خانه هنرمندان، خانه سینما، فرهنگسرا و مانند آنها هم با یك بینش اجتماعی و انسانمحور انجام نگرفته بلكه در جهت این بوده این كلانشهر، این نیازها را هم دارد و وقتی میخواهیم آن را به عنوان یك مگاشهر سازهای خوب معرفی كنیم حتما نیازمند این اماكن هم هست. این در حالی است كه در دنیای جدید پیوند انسان و شهر ناگسستنی است، شهر برای انسان محلی است برای آرامش، تربیت، اشتغال، تفریح و بسیاری از جنبههای دیگر زندگی. انسان شهری، انسانی است كه زمان زیادی از وقتش را بیرون از خانه و در شهر سپری میكند بنابراین شهر باید انسانمحور باشد نه سازهمحور؛ چیزی كه عملا اتفاق نیفتاده است.
ایمانی جاجرمی: كارهایی انجام شده ولی اینها بیشتر نمایشی و برای جلب توجه بوده است. در همین مدت خیلی از آثار تاریخی تهران هم از بین رفت، اما چرا درباره آنها واكنشی نشان داده نشد؟ من عضو شورایاری اكباتان هستم، در همین مدت 19.5 هكتار فضای عمومی از دست رفت كه میتوانست مورد استفاده مردم فارغ از توانایی مالیشان قرار بگیرد. این فضا به فضای خصوصی به اسم مگامال تبدیل شد. چرا از آنها حرفی نمیزند؟ یا بسیاری از باغهای تهران كه با مصوبه عجیب برج باغها از بین رفت و تهران ریههایش را از دست داد.
آقای دكتر به سیاستزدگی اشاره كردند. نظر شما درباره عملكرد شوراها در دورههای قبلی چیست؟ توانستهاند پاسخگوی نیازهای مردم باشند؟
میناییپور: شورای شهر جایگاهی است كه اساسا نمیتوانیم آن را از دیدگاههای سیاسی جدا كنیم. هر دیدگاه سیاسی برنامههایی مطرح میكند و ادعا میكند كه این برنامهها را اجرا میكند و برای رسیدن به شهر بهتر تلاش میكند. منظورم این است كه طبیعی است كه دیدگاههای سیاسی وجود داشته باشد اما مساله اینجاست كه چقدر تخصص هم وجود داشته باشد. لازم است وقتی گروههای سیاسی میخواهند برنامه ارائه كنند، به حضور افراد متخصص توجه داشته باشند چون درنهایت در پایان آن چهارسال، این طیف سیاسی است كه باید كارنامه عملكردش را ارائه كرده و بگوید من توانستم این كارها را انجام دهم یا این كه در این امور به این دلایل ناموفق بودم.
پس شما معتقدید كه شورای شهر اصولا جایگاه سیاسی دارد؟
میناییپور: بله، همینطور كه درباره شهرداری هم گفته میشود كه یك جایگاه سیاسی نیست اما در عمل میبینیم كه اینطور است و به عنوان یك سكوی پرش برای رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری از آن استفاده میشود. بنابراین باید در شوراها هم این را در نظر بگیریم كه تخصص باید در كنار سیاست وجود داشته باشد.
چقدر شاهد این تخصص به علاوه سیاست بودهایم؟
میناییپور: بیشتر سیاست غالب بوده. تاكنون بیشتر اصولگرایان حاكم بودهاند و آنها هستند كه الان باید گزارش بدهند كه چه كاری انجام دادهاند كه حالا دوباره میخواهند وارد شورای شهر شوند. به نظر من خیلی خوب كار نشده، شهرداری و اعضای شورای شهر وظایفشان را به خوبی انجام ندادهاند و رانتهای ثروت و قدرت بر انجام وظیفه غلبه داشته است. با این حال فكر میكنم در این دوره با لیستی كه از طرف اصلاحطلبها انجام میشود و با تاكیدی كه هم بر سیاست و هم بر تخصص دارند، در صورت ورود به شورای شهر میتوانند كارنامه خوبی را در پایان چهار سال ارائه كنند.
خانم نژادبهرام شما هم موافقید كه شورای شهر اصولا یك جایگاه سیاسی است؟
نژادبهرام: بله معتقدم كه شورای شهر در ادامه مجلس شورای اسلامی است چون دو وظیفه مشخص دارد؛ نظارت و قانونگذاری. بنابراین در سلسلهمراتب قدرت و نظام سیاسی، شورای شهر به شكل عمودی زیرمجموعه نهاد قانونگذار تعریف میشود. شورای شهر تنها نهادی است كه به جز دولت، این قابلیت را دارد كه لایحه به مجلس بفرستد و آن را به مفاد قانونی تبدیل كند. از این جهت حتما در ساختار سیاسی تعریف میشود اما این كه میزان سیاسی بودن یا نبودن آن چقدر باشد و تا چه میزان افراد سیاسی اما متخصص در آن حضور داشته باشند بحث دیگری است.
شما چهار دوره گذشته را چطور ارزیابی میكنید؟
نژادبهرام: تجربه نشان داده كه در چهار دوره گذشته متاسفانه هرجا اصلاحطلبها در اقلیت بودند، شهر دچار چالشهای جدی شده است. به عنوان مثال در مساله حسابرسی كه به دلیل این كه رییس شورا، از نظر جهتگیری سیاسی نزدیك به مواضع شهردار تهران بود، موضوع حسابرسی را جدی نگرفت، یا بودجهای كه باید در اختیار آتشنشانی قرار میگرفت اما محقق نشد و دیدیدم كه در پلاسكو چه فاجعهای رخ داد. جهتگیریهای سیاسی باعث شد كه این اتفاق از سوی شورای شهر آنطور كه لازم است جدی گرفته نشود.
عملكرد اصلاحطلبها چطور بوده؟
نژادبهرام: دوره اول كه اصلاحطلبها حضور داشتند، دوره آزمون و خطا بود. در آن دوره هیچكس با ظرفیت شوراها آشنایی نداشت و هویت و ماهیت شورا به درستی تحلیل نشده بود كه درنهایت منجر به انحلال این دوره شورا شد. این مساله دلایل كلانی دارد از جمله این كه ساختار اجتماعی شهر ما به شكلی است كه همه چیز را با رویكرد دولتمحور میبینیم. به شكل ارباب و رعیتی به مساله نگاه میكنیم كه حالا ارباب اینجا جایگاهش عوض شده و به دولت یا شهرداری تبدیل شده است. شاید دلیلش این باشد كه ما جوامع روستایی بودهایم و به این شیوه عادت داشتهایم كه همه انتظارات را از یك ارباب داشته باشیم، حالا دولت در اینجا تبدیل به نهاد حاكمیتی شده. این مساله عواقب خاص خودش را دارد. از جمله این عواقب این است كه شورای شهر یك پدیده جدید است و در قالب یك نهاد، تعریف خودش را پیدا نكرده است. وقتی اولین دوره انتخابات شوراها قرار بود به عنوان یك اصل مغفولمانده قانون اساسی برگزار شود، نتوانستیم نه شهروندان را با آن همراه كنیم و نه خود شورا توانست خودش را پیدا كند. هیچوقت شورای شهر احساس نكرد كه رییس شهرداری است، احساس كرد كه همسطح شهرداری و حتی پاسخگو به آن است.
حالا در این نگرش تغییری ایجاد شده؟
نژادبهرام: بله من احساس میكنم شورای دوره پنجم خیلی متفاوت از چهار دوره قبلی خواهد بود. هم چون یك تجربه چهاردورهای را پشت سر خودش دارد، هم به این دلیل كه انتظارات مردم متفاوتتر شده، رشدیافتگی و توسعهیافتگی هم در نهادهای اجتماعی صورت گرفته و هم در شهروندان. بنابراین مطالبات و میزان پاسخگویی متفاوت شده و دیگر فرهنگ گذشته كه همه چیز را از شهرداری یا شورا انتظار داشته باشیم تا حدود زیادی مرتفع شده و افراد نقش خودشان را به عنوان شهروندان پیدا كردهاند. شورای شهر هم هویت خودش را بازتعریف كرده و انتظاراتی كه از این جایگاه میرود را میشناسد. طیف افرادی كه برای ورود به شورای شهر ثبت نام كردهاند هم این موضوع را نشان میدهد؛ از وزرا و وكلا گرفته تا اساتید جامعهشناسی و آسیبشناسان اجتماعی و متخصصین كارآمدی اجتماعی مثل اهالی معماری و صنعت و … این كه افراد توانمندی در این صحنه حاضر شدهاند، نشان میدهد قرار است مدیریت شهری دچار تحول شود.
میناییپور: بله حالا دیگر مردم به شخصیتهایی نیاز دارند كه عملگرا باشند، مردم به برنامه رای میدهند همانطور كه در انتخابات ریاستجمهوری هم میبینیم كه مردم از نمایندگان برنامه طلب میكنند نه دعواهای سیاسی. مردم در شورای شهر پنجم به دنبال برنامهها هستند و مطمئنا این برنامهها را از آنهایی كه وارد شورا میشوند طلب میكنند. بنابراین فكر میكنم هر لیستی از هر جناحی كه بخواهد ارائه شود، بیشتر برنامهمحور است تا این كه بر چهرههای كاریزماتیك تاكید وجود داشته باشد.
همانطور كه اشاره كردید مردم دنبال برنامه كاندیداها هستند، اما احزاب هم به برنامهمحور بودن افراد توجه میكنند یا بر اساس لابیگریها چهرههایی را در لیست نهایی قرار میدهند؟
میناییپور: مطمئن باشید كه احزاب هم چنین دغدغهای دارند. ماههاست كه در شورای عالی اصلاحطلبان كارگروهی تشكیل شده كه برنامهها را تدوین میكند. احزاب مطمئنا در ارائه لیست نهایی به این مساله توجه نشان میدهند كه اگر فردی كه معرفی میكنند عملكرد درستی نداشته باشد، باید به مردم پاسخگو باشند بنابراین نهایت دقتشان را در انتخاب افراد به كار میگیرند.
تجربه تلخی هم در این زمینه وجود دارد.
میناییپور: بله مثلا درباره اتفاقی كه درباره خانم راستگو افتاد، حزب اسلامی كار از مردم عذرخواهی كرد. این خیلی مهم است كه افراد ریشهای داشته باشند، اگر ایشان یك ریشه سیاسی و وابستگی حزبی نداشت چه كسی میتوانست درباره عملكرد او اظهارنظر كند و پاسخگو باشد. به همین دلیل، احزاب حتی به این دلیل هم كه بتوانند اعتماد مردم را برای برنامههای آیندهشان جلب كنند، در لیستها افراد موثری را معرفی میكنند كه خوب كار كنند. من این دغدغهمندی را در اصلاحطلبان دیدهام و به همین دلیل توصیه میكنم مردم به لیستی كه ارائه میشود اعتماد كنند.
نژادبهرام: همینطور كه اشاره كردم شورا نهاد سیاسی است، در نهاد سیاسی هم افراد از ابزارهای سیاسی استفاده میكنند بنابراین اتفاق عجیبی نیست كه لابیگری صورت بگیرد. این لابیگریها هم ماهیت امر سیاسی است. اما مساله اینجاست كه نباید تعامل را فراموش كنیم. احزاب متكی به مردمی هستند كه میخواهند از آنها رای بگیرند و مردم هم به گروههای سیاسی بر اساس باورها و رویكردهایشان رو میآورند. این رابطه تعاملی میتواند در تولید برنامه اثربخش باشد. مردم انتظاراتشان را در قالب برنامه ارائه میكنند و احزاب هم چون میخواهند رای مردم را داشته باشند، به خواسته آنها توجه میكنند، درواقع در كنار این لابیگریهای سیاسی حواسشان به مخاطبان و مطالبتشان هست.
ایمانی جاجرمی: خیلی مهم است كه افراد تجربه كار مدنی داشته باشند. مهم است كه بتوانند انسجام شورا را حفظ كنند. كسی كه از سلسلهمراتب كار مدنی وارد شورا شده باشد، میداند كه چگونه باید برای یك كار جمعی تعامل داشته باشد. اگر افرادی وارد شورا شدند كه با همدیگر اختلاف داشتند، چه باید كرد؟ دوره دعواهای سیاسی تمام شده، باید برای مردم كاری انجام شود. احزاب باید نسبت به این مساله تضمین دهند. در انتخابات شورای دوم تهران، مشاركت مردم به دوازده درصد سقوط كرد، باید جواب داده شود كه چرا این اتفاق افتاد كه منجر شد به این كه جریان آبادگران برنده شود؟ احمدینژاد و چمران دستپخت شورای اول هستند چون اعضای دوره اول شورا باعث شدند مردم به شوراها اعتماد نكنند و بعد از مشاركت 60 درصدی در شورای اول، در انتخابات دوره دوم شركت نكنند. این نگرانی مهمی است، من فكر میكنم احزاب بهتر است به فكر لیست نباشند بلكه از همین الان به فكر شورای محله باشند، یكی از مشكلات ما این است كه فرد سیاسی باتجربه و پخته نداریم. در فرانسه میگویند شما نمیتوانی كاندیدای مجلس شوی مگر این كه قبل از آن عضو شورای استان باشی، نمیتوانی عضو شورای استان باشی مگر این كه قبل از آن عضو شورای شهر باشی، همینطور این سلسلهمراتب وجود دارد و افراد تجربه كسب میكنند. همانطور كه آقای جهانگیری در مناظره گفت، میدان سیاست، میدان كارآموزی نیست كه تازه یك نفر بیاید بخواهد در این مناصب كار یاد بگیرد، بلكه باید تجاربی كه دارد را به كار بگیرد.
یعنی معتقدید احزاب باید به فكر نهادهای كوچكتر هم باشند و اشخاصی را از مراحل پایینتر برای ورود به مراحل بالاتر آماده كنند؟
ایمانی جاجرمی: بله، بحث شوراها فقط به شورای شهر خلاصه نمیشود. یك برداشت اشتباهی كه جناحهای سیاسی دارند این است كه فكر میكنند با ورود تعدادی از افراد به شورای شهر بسیاری از مسائل حل میشود اما اگر نگاه واقعبینانه به شوراها داشته باشیم باید بگوییم شوراها ناقص هستند، مثلا شورای شهر تهران كه 21 نفر عضو دارد، قطعا نمیتواند كاری را پیش ببرد مخصوصا این كه حتی این تعداد با تعداد مناطق تهران هم سازگار نیست. آنچه مهم است این است كه اعضای شورا باید تعلق محلهای داشته باشند. پیوندهای محلهای بسیار مهم است، اگر همه قرار باشد ساكن مناطق بالاتر از میدان ونك باشند، چه دركی از مسائل مناطق پایینتر دارند؟
گفته میشود این مشكل را با كمك گرفتن از شورایاریها حل میكنند.
ایمانی جاجرمی: شورایاری مبنای قانونی ندارد. شورایاری، ابتكار دوره اول شورای شهر تهران بوده و همیشه هم محل درگیری بوده چون پشتوانه قانونی ندارد. شورایاری به استناد كدام قانون تاسیس شده؟ پس لازم است كه چند گام مهم برداشته شود یعنی كسانی كه وارد شورای شهر میشوند بدانند كه كارهای مهمی در پیش رو دارند و بستر آمادهای برایشان فراهم نیست. یكی از آنها این است كه پایههای محلهای شورا را محكم كنند، تكلیف شورایاریها باید مشخص شود. الان شورایاری یك نهاد فرعی حساب میشود، چون قسمت اجرایی كه باید دستورات شورایاری را اجرا كند وجود ندارد. بنابراین اگر بخواهیم مدیریت عقلانی، اصولی و موثری داشته باشیم، لازم است بتوانیم پایههای محلهای شورا را نهادینه كنیم. ضمن این كه شوراهای منطقهای داشته باشیم. اگر اینها را داشتیم انتخاب افراد كار راحتی بود چون قبلا این افراد سابقهشان مشخص بود، افراد باید كار مدنی و محلهای كرده باشند نه این كه مستقیم از پشت میزشان وارد شورای شهر شوند.
نژادبهرام: شورایاری به زمانی برمیگردد كه من خودم معاون فرماندار تهران بودم. این مساله مصوبه شورای اول بود اما عملیاتی نشد چون شورای اول اصلا منحل شد. اجرای آن از شورای دوم شكل گرفت كه با استفاده از یك تبصره كه «شورا میتواند كمیسیونهای تخصصی داشته باشد» ما توانستیم محمل قانونی برای شورایاری بگذاریم. اما این كه بتواند جایگاه خودش را داشته باشد و محلی برای ارتقای شورایاران باشد، ایجاد نشد. الان این شورایاریها در قالب كمیسیونهای تخصصی شورا تعریف میشوند این در حالی است كه این تحول باید درباره شورایاری و شورای عالی استانها صورت بگیرد و در قالب یك لایحه به مجلس شورای اسلامی داده شود كه این نهادها برای تكمیل سلسلهمراتب شوراها نیازمند هستند. این نقصی است كه لازم است احساس شود.
میناییپور: در كنار نواقصی كه دوستان گفتند، باید به این اشاره كنم كه موضوع دیگری هم كه به شدت مورد كمتوجهی قرار گرفته، بحث آموزش و پرورش است. ما شش هزار مدرسه در تهران داریم كه شامل یك میلیون و دویست هزار دانش آموز است، بنابراین دو میلیون و چهارصد هزار اولیای دانشآموز داریم. معلمها را هم كه به آنها اضافه كنیم یك گروه چهارمیلیونی شامل موضوعات آموزش و پرورش میشوند. آموزش و پرورش بسیار مهم است و میتواند با شهرداری تعاملات سازندهای داشته باشد اما هیچكس به آن اشاره نمیكند. همه افرادی كه میروند پایان كار بگیرند، باید پنج درصد از مبلغ را به حساب آموزش و پرورش واریز كنند؛ اما مساله اینجاست كه شهرداری این پول را به آموزش و پرورش میدهد یا نه؟ این مساله آنجا مهمتر میشود كه در تراكمفروشی، این پنج درصد هم وجود ندارد و سهمی به آموزش و پرورش تعلق نمیگیرد. در این صورت با این كه دو طبقه بیشتر ساخته شده، اما پولی به آموزش و پرورش داده نمیشود كه برای اعضای آن خانهها بتواند مدرسهای تخصیص دهد. آموزشهای شهروندی كه از طریق فرهنگسراها و سازمان زیباسازی انجام میشود و بودجههای كلان هم به آنها اختصاص داده میشود میتواند از طریق آموزش و پرورش انجام بگیرد. بنابراین معتقدم اعضای شورای شهر باید این تذكرات را به شهرداری بدهند و از آن غافل نباشند. مورد دیگری كه باید مورد توجه اعضای شورای شهر قرار بگیرد این است كه به ظرفیتهای تهران توجه كنند و برای تهران شیفت شب داشته باشیم. این كار هم باعث اشتغالزایی میشود، هم باعث شادی و تفریح شهروندان میشود، هم امنیت شبانه را به تهران برمیگرداند و هم باعث میشود این كلانشهر بتواند با كلانشهرهای دیگر رقابت كرده و توریستهای بیشتری را به خودش جذب كند.
عكسها: زاوش محمدی
۴۷۲۳۴</span>
Let’s block ads! (Why?)
اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.
قوانین خبریار صلح خبر
- لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
- از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
- در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.