کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش25 عنوان کتاب : کلیله و دمنه نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی تصحیح و توضیح مجتبی مینوی طهرانی و ميان من و تو راه محبت بچه تاويل گشاده تواند بود ؟ که من طعمه تام و اهرکگز از طمع تو ايمن نتوانم زيست . زاغ گفت :بعقل خود […]
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش25
عنوان کتاب : کلیله و دمنه
نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی
تصحیح و توضیح مجتبی مینوی طهرانی
و ميان من و تو راه محبت بچه تاويل گشاده تواند بود ؟ که من طعمه تام و اهرکگز از طمع تو ايمن نتوانم زيست . زاغ گفت :بعقل خود رجوع کن و نيکو بيند يش فکه مرا درايذای تو چه فايده و از خوردن تو چه سيری ، و بقای ذات و حصول مودت تو مرا در حوادث روزگار دست گير ، و کرم عهد و لطف طبع تو در نوايب زمانه پای مرد . و از مروت نسزد که چون در طلب مقاربت تو راه دور پس پشت کنم روی از من بگردانی و دست رد بر سينه من نهی که حسن سيرت و پاکيزگی سريرت تو گردش ايام بمن نمود . و هنر خود هرگز پنهان نماند اگر چه نمايش زيادت نرود ، چون نسيم مشک که بهيچ تاويل نتوان پوشانيد و هرچند در مستور داشتن آن جد رود آخر راه جويد و جهان معطر گرداند
بد توان از خلق متواری شدن ، پس برملا
مشعله دردست و مشک اندر گريبان داشتن
و در محاسن اخلاق تو در نخورد که حق هجرت من ضايع گذاری و مرا نوميد از اين در بازگردانی و از ميامن دوستی خود محروم کنی . موش گفت هيچ دشمنايگی را آن اثر نيست که عداوت ذاتی را ازيرا که چون دو تن را با يک ديگر دشمنايگی افتاده باشد ، و بروزگار از هر دو جانب تمکن يافته و قديم و حديث آن بهم پيوسته و سوابق بلواحق مقرون شده ، پيش از سپری گشتن ايشان انقطاع آن صورت نبندد ، و عدم آن به انعدام ذاتها متعلق باشد . و آن دشمنايگی بر دو نوع است : اول چنانکه ازان شير و پيل ، که ملاقات ايشان بی محاربت ممکن نباشد ، و اين هم شايد بود که مرهم پذيرد ، که نصرت دران يک جانب را مقرر نيست و هزيمت بر يک جانب مقصور نه ، گاه شير ظفر يابد و گاه پيل پيروز آيد . و اين جنس چنان متاصل نگردد که قلع آن در امکان نيايد ، و آخر بحيلت بلا بندی توان کرد و گربه شانی در ميان ارود . ودو م چنانکه ازان موش و گربه ، و زاغ و غليواژ و غير آنست ، که دران مجاملت هرگز ستوده نيامده است ، و جايی که قصد جان و طمع نفس ازيک جانب معلوم شد ، بی از آنچه از ديگر جانب آن را در گذشته سابقه ای توان شناخت يا در مستقبل صورت کند ، مصالحت بچه تاويل دل پذير تواند بود ؟ و بحقيقت ببايد دانست که اين باب قوی تر باشد و هرروز تازه تر ، که نه گردش روزگار طراوت آن را بتواند ستد و نه اختلاف شب وروز عقده آن را واهی تواند گردانيد ، که مضرت و مشقت يک جانب را براطلاق متعين است و راحت و منفعت ديگر را متوجه
و جايی که عداوت حقيقی چنين تقرير افتاد ثابت گشت صلح خبر در وهم نگنجد ، و اگر تکلفی رود در حال نظام آن گسلد و بقرار اصل باز رود . و فريفته شدن بدان از عيبی خالی نماند ، و هرگز ثقت خردمند بتاکيد بنلاد آن مستحکم نگردد ، که آب اگر چه خالی نماند ، دير بماند تا بوی و طعم بگرداندن چون برآتش ريخته شود از کشتن آن عاجز نيايد . و مصالحت دشمن چون مصاحبت مار است ، خاصه که از آستين سله کرده آيد . و عاقل را بر دشمن زيرک چون الف تواند بود ؟
زاغ گفت :شنودن سخنی که از منبع حکمت زايد از فوايد خالی نباشد ، لکن بکرم و سيادت و مردمی و مروت آن لايق تر که بر قضيت حريت خويش بروی و سخن مرا باور داری ، و اين کار در دل خويش بزرگ نگردانی و ازاين حديث که «ميان ما طريق مواصلت نامسلوکست.» درگذری ، وبدنی که شرط مکرمت آنست که بهره نيکيی راه جسته آيد . و حکما گويند که دوستی ميان ما ابرار و مصلح خبران زود استحکام پذيرد و دير منقطع گردد ، و چون آوندی که از زر پاک کنند ،دير شکند و زود راست شود ، و باز ميان مفسدان و اشرار دير موکد گردد زود فتور بدو راه يابد ، چون آوند سفالين که زود شکند و هرگز مرمت نپذيرد ، و کريم به يکساعته ديدار و يک روزه معرفت انواع دل جويی و شفقت واجب دارد ، دوستی و بذاذری را بغايت ببلطف و نهايت يگانپگی رساند ، و باز لئيم را اگرچه صحبت و محبت قديم موکد باشد ازو ملاطفت چشم نتوان داشت ، مگر در يوبه اميد و هراس بيم باشد . و آثار کرم تو ظاهر است و من بدوستی تو محتاج ، و اين در را لازم گرفته ام و البته بازنگردم و هيچ طعام و شراب نچشم تا مرا بصحبت خويش عزيز نگردانی . موش گفت: موالات و مواخات ترا بجان خريدارم ، و اين مدافعت در ابتدای سخن بدان کردم تا اگر غدری انديشی من باری بنزديک خويش معذور باشم ، و بتوهم نگويی که او را سهل القياد و سست عناد يافتم.والا در مذهب من منع سائل ، خاصه که دوستی من برسبيل تبرع اختيار کرده باشد ، محظور است
پس بيرون آمد و بر در سوراخ بيستاد.زاغ گفت :چه مانع می باشد از آنچه در صحرا آئی و بديدار من موانست طلبی ؟ مگر هنوز ريبتی باقی است ؟ موش گفت : اهل دنيا هرگاه که محرمی جويند و نفسهای عزيز و جانهای خطير فدای آن صحبت کنند ، تا فوايد و عوايد آن ايشان را شامل گردد و برکات و ميامن آن بر وجه روزگار باقی ماند ، ايشان دوستان بحق و برادارن بصدق باشند ، و آن طايفه که ملاطفت برای مجازات حال و مراعات وقت واجب بينند و مصالح کارهای دنياوی اندران برعايت رسانند مانند صيادانند که دانه برای سود خويش پراگنند نه برای سيری مرغ.و هر که در دوستی کسی نفس بذل کند درجه او عالی ترازان باشد که مال فدا دارد
و پوشيده نماند که قبول موالات گشادن راه مواخات و ملاقات با تو مرا خطر جانی است ، و اگر بدگمانيی صورت بستی هرگز اين رغبت نيفادی . لکمن بدوستی تو واثق گشته ام و صدق تو در تحری مصداقت من از محل شبهت گذشته است ، و از جانب من آن را باضعاف مقابله می باشد .اما ترا طارانند که جوهر ايشان در مخالفت من چون جوهر توست ، و رای ايشان در مخالصت من موافق رای تو نيست . ترسم که کسی ازيشان مرا بيند قصدی انديشد .
نظرات و تجربیات شما
-
سایت کامل و خوبی دارین.
-
با تشکر از مطلب خوبتان
-
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش۲۵ خوبه!!!
-
آخه بابا این یعنی چی… کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش۲۵… 🙁
-
جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
-
matlab khobi bood…moafagh bashid
-
جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
-
عالی بود 🙂
-
امید را به خانه بیاور کسی در این نزدیکی منتظرش نشسته است… خسته نباشید
-
سایت باید جامع و فراگیر باشه هنوز کار زیاده و امیدوارم تا آخر همین طور ادامه بدین :دی
-
جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
-
جالب بود :دی
-
مطالب خوبی دارید. ان شاء الله همین سیاست کاری را ادامه دهید.
-
از زحماتی که می کشید ممنون ><
-
تلاشتان قابل تقدیر و سپاس است. اما جای کار زیادی دارد.
-
کارتون خوبه … اگر همینطور ادامه دهید … 🙂
-
عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
از زحماتتان متشکرم.