کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش16 عنوان کتاب : کلیله و دمنه نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی تصحیح و توضیح مجتبی مینوی طهرانی باب الفحص عن امر دمنة رای گفت برهمن را :معلوم گشت داستان ساعی نمام که چگونه جمال يقين را بخيال شبهت بپوشانيد تا مروت شير مجروح شد و سمت نقض […]
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش16
عنوان کتاب : کلیله و دمنه
نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی
تصحیح و توضیح مجتبی مینوی طهرانی
باب الفحص عن امر دمنة
رای گفت برهمن را :معلوم گشت داستان ساعی نمام که چگونه جمال يقين را بخيال شبهت بپوشانيد تا مروت شير مجروح شد و سمت نقض عهد بدان پيوست و دشمنايگی در موضع دوستی و وحشت بجای الفت قرار گرفت و دستور ملک و گنجور او در سر آن شد .
اکنون اگر بيند عاقبت کار دمنه و کيفيت معذرتهای او پيش شير و وحوش بيان کند ، که شير در آن حادثه چون بعقل خود رجوع کرد و در دمنه بدگمان گشت تدارک آن ا زچه نوع فرمود ، و بر غدر او چگونه وقوف يافت ، و دمنه بچه حجت تمسک نمود ،و تخلص از چه جنس طلبيد ، و از کدام طريق گرد جستن پوزش آن درآمد.
برهمن گفت:خون هرگز نخسبد ، و بيدار کردن فتنه بهيچ تاويل مهنانماند ، و در تواريخ و اخبار چنان خوانده ام که چون شير از کارگاو بپرداخت از تعجيلی که دران کرده بود بسی پشيمانی خورد و سرانگشت ندامت خاييد
نيک برنج اندرم از خويشتن
گم شده تدبير و خطا کرده ظن
و بهروقت حقوق متاکد و سوالف مرضی او را ياد می کرد و فکرت و ضجرت زيادت استيلا و قوت می يافت ، که گرامی تر اصحاب و عزيزتر اتباع او بود ، و پيوسته می خواست که حديث او گويد و ذکر او شنود .و با هريک از وحوش خلوتها کردی و حکايتها خواستی.شبی پلنگ تا بيگاهی پيش او بود ، چون بازگشت برمسکن کليله و دمنه گذرش افتاد.کليله روی بدمنه آورده بود و آنچه از جهت او در حق گاو رفت باز می راند . پلنگ بيستاد و گوش داشت .سخن کليله آنجا رسيده بود که :هول ارتکابی کردی ، و اين غدر و غمزرا مدخلی نيک باريک جستی، و ملک را خيانت عظيم روا داشتی .و ايمن نتوان بود که ساعت بساعت بوبال آن ماخوذ شوی و تبعت آن بتو رسد و هيچکس از و حوش ترا دران معذور ندارد ، و در تخلص تو ازان معونت و مظاهرت روانبيند ، و همه برکشتن و مثله کردن تو يک کلمه شوند . و مرا بهمسايگی تو حاجت نيست از من دورباش و مواصلت و ملاطفت در توقف دار.دمنه گفت که :گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر برکه افگنم آن دل کجا برم؟
نيز کار گذشته تدبير را نشايد ، خيالات فاسد از دل بيرون کن و دست از نيک و بد بدار و روی بشادمانگی و فراغت آر ، که دشمن برافتاد و جهان مراد خالی و هوای آرزو صافی گشت
سرفراز و بفرخی بگراز
لهو جوی و بخرمی می خور
و ناخوبی موقع آن سعی در مروت و ديانت بر من پوشيده نبد ، و استيلای حرص و حسد مرا بران محرض آمد.
چون پلنگ اين فصول تمام بشنود بنزديک مادر شير رفت و از وی عهدی خواست که آنچه گويد مستور ماند.و پس از وثيقت و تاکيد آنچه ازيشان شنوده بود باز گفت ، و مواعظ کليله و اقرار دمنه مستوفی تقرير کرد . ديگر روز مادر شير بديوار پسر آمد ، او را چون غمناکی يافت . پرسيد که :موجب چيست؟ گفت :کشتن شنزبه و ياد کردن مقامات مشهور و مآثر مشکور که در خدمت من داشت . هرچند می کوشم ذکر وی از خاطر من دور نمی شود ، و هرگاه که در مصالح ملک تاملی کنم و از مخلص مشفق و ناصح واقف انديشم دل بدو رود و محاسن اخلاق او بر من شمرد
مادر شير گفت :شهادت هيچ کس برو مقنع تر از نفس او نيست . و سخن ملک دليل است برآنچه دل او بر بی گناهی شنزبه گواهی می دهد و هر ساعت قلقی تازه می گرداند و برخاطر می خواند که اين کار بی يقين صادق و برهان واضح کرده شده ست .و اگر در آنچه بملک رسانيدند تفکری رفتی و برخشم و نفس مالک و قادر توانستی بود و آن را بر رای و عقل خويش بازانداختی حقيقت حال شناخته گشتی ، که هيچ دليل در تاريکی شک چون رای انور و خاطر ازهر ملک نيست ، چه فراست ملوک جاسوس ضمير ملک و طليعه اسرار غيب باشد
گر ضميرت بخواهدی بی شک
از دل آسمان خبر کندی
نظرات و تجربیات شما
-
واقعا نوشته خوبییه. من همیشه سایتتون را چک میکنم.
-
با تشکر از مطلب خوبتان
-
زیبا بود !
-
جالب بود. عکسهای خبری سایت بسیار زیبا و در بیشتر مواقع نایاب هستند. موفق باشید.
-
مطلب قابل تاملی بود.
-
قالب و سایت قشنگیه موفق باشین.
-
سایت کامل و خوبی دارین.
-
مطالب خوبی دارید. ان شاء الله همین سیاست کاری را ادامه دهید.
-
جالب بود :دی
-
مطلب قابل تاملی بود.
-
زیبا بود !
مطالب قشنگیه