حجت اله مرادخانی، پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در گفتوگو با صلح خبر درباره لزوم راهاندازی موزه صنایعدستی، اظهار کرد: از جمله کارکردهای مهم موزهها، جنبه آموزشی و تعامل مستقیم با مخاطبان است. ظرفیتی که بسیاری از جوامع برای ایجاد ارتباط میان نسلهای پایه و هویت فرهنگی و بومی خود، به طور ویژهای از آن استفاده میکنند. همچنین موزهها، جنبهها و کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی بسیاری در بطن خود داشته و بر همین مبنا امروزه در تمام عرصههای مختلف دانش، شاهد موزههای اختصاصی هستیم؛ چراکه این نهاد، از جایگاه معتبری در تاثیرگذاری بر افکار عمومی هر جامعهای برخوردار است.
او ادامه داد: در این میان عرصهای مانند هنر و فرهنگ از قابلیتهای بسیار زیادی برای ایجاد موزههای مختلف برخوردار است و سهم قابل توجهی از عناوین موزهها به این حوزه اختصاص دارد. در کشور ما نیز یکی از بارزترین و باظرفیتترین حوزههای هنر، صنایع دستی ایرانی است که با توجه به تنوع مثالزدنی رشتهها و محصولاتش، قابلیت بسیار ارزندهای برای احداث موزهای بزرگ در سطح ملی دارد. پدیدهای که وجود آن میتواند از یک سو بیانگر حس زیباییدوستی مردم ما باشد و از سوی دیگر فرصتی مغتنم برای ارتباط نسلهای جدید با پیشینه هنری این مرز و بوم محسوب شود و در عین حال موقعیتی ممتاز برای ارائه به گردشگران دیگر کشورها باشد.
این کارشناس حوزه صنایعدستی درباره ارزشهای وجودی و ضرورت یک موزه ملی صنایعدستی در ایران، خاطرنشان کرد: بدون اغراق میتوان ساعتها گفت و کتابها نوشت، اما با وجود این قابلیت ارزشمند، کشور ما از داشتن چنین موزهای محروم است. آن هم در کشوری که یکی از افتخاراتش همواره غنای محصولات هنری و فرهنگی بهویژه صنایع دستی است. این در حالی است که تلاش جدی برای گردآوری آثار هنرمندان برجسته و نامدار صنایعدستی، از اواسط دهه ۷۰ شمسی با تشکیل کارگروه متشکل از کارشناسان سازمان وقت صنایعدستی و صاحبنظران این حوزه آغاز شد.
مرداخانی ادامه داد: از همان زمان با تخصیص اعتبار سالانه به این منظور، مقرر شد تا این کارگروه به گردآوری آثار شاخص صنایعدستی بپردازند تا در ادامه این مجموعه تبدیل به موزه صنایعدستی معاصر ایران شود. سرانجام در همان دهه ۷۰ این مجموعه با حضور مرحوم حبیبی (معاون اول رئیس جمهور وقت) در محل ساختمان ولنجک (که آن زمان شهرداری تهران آن را در اختیار سازمان صنایع دستی قرار داد بود و در حال حاضر محل استقرار معاونت صنایع دستی استان تهران است)، افتتاح شد.
او یادآور شد: در آن دوره کتابی حاوی تصاویر بخشی از این آثار فاخر نیز تدوین و منتشر شد که از تجدید چاپ آن خبری در دست نیست. مجموعهای که به گفته کارشناسان یکی از جامعترین و منحصربهفردترین کلکسیون های آثار هنرمندان نامی صنایع دستی است؛ هنرمندانی که متاسفانه بسیاری از آنها دیگر در قید حیات نیستند.
این پژوهشگر اظهار کرد: پس از ادغام سازمان صنایعدستی، این مجموعه به یکی از کاخهای مجموعه تاریخی فرهنگی سعدآباد منتقل شد تا تبدیل به موزه صنایعدستی ایران شود. با این اوصاف ساختمان مذکور گنجایش نمایش همه آثار را نداشت و بخشی زیادی از آنها به انبار منتقل شد. پس از مدتی آن موزه هم به منظور انجام برخی تعمیرات تعطیل شد و تا به امروز هم خبری از افتتاح دوباره آن نیست. این در حالی است که میتوان متصور بود که شرایط نگهداری آن آثار فاخر نیز مناسب و مطلوب نبوده است و احتمالا به طور فشرده و بدون رعایت استاندارهای لازم برای اشیاء موزه ای انبار شدهاند و حسرت دیدن آن مجموعه منحصربهفرد برای علاقهمندان به صنایع دستی ایران باقی مانده است.
مرادخانی با بیان اینکه «راهاندازی موزه جامع صنایعدستی ایران نزدیک به دو دهه است که تبدیل به موضوع جلسات تشریفاتی معاونت صنایع دستی شده است»، افزود: وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از بدو تشکیل با انتقال نام صنایعدستی از وسط اسم وزارتخانه به انتهای آن به وضوح نشان داد که این حوزه در اولویت اصلی مدیرانش نبوده و چندان هم نمیتوان توقع داشت که آنها به فکر راهاندازی موزه صنایعدستی باشند.
این کارشناس با بیان اینکه نداشتن موزه صنایعدستی در دو وجه قابل بررسی است، اظهار کرد: نخست اینکه نگهداری و حفاظت از این مجموعه فاخر موضوعی مهم و حیاتی است؛ چراکه این آثار منحصربهفرد و کارِ دست گروهی از نامداران صنایعدستی معاصر ایران است و متاسفانه تنی چند از آنها دیگر در قید حیات نیستند و بهنوعی غیرقابل تکرار هستند؛ و دوم اینکه یکی از وظایف ذاتی معاونت صنایعدستی، توسعه و ترویج این حوزه است و چه نهادی موثرتر از یک موزه بزرگ صنایعدستی میتواند به تحقق این وظیفه منجر شود؟ مقولهای که اگر ارادهای برای انجام آن نزد متولی این حوزه یعنی وزاتخانه میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی وجود داشته باشد، دستاوردها فراوانی به دنبال خواهد داشت.
مرداخانی در پایان یادآور شد: در روز جهانی موزه امیدواریم که در آینده نزدیک اقدامی واقعی و عملی برای راهاندازی موزه ملی صنایع دستی صورت گیرد؛ تا شاید این اتفاق، پایانی بر دو دهه حسرت وجود این موزه برای علاقهمندان صنایع دستی ایران گردد.
انتهای پیام