رضا ساکی
دور یک میز نشسته بودند و میخواستند مشکل را حل کنند.
یکی گفت: اگر درباره بوی گوگرد به توافق میرسید روی همین سناریو کار کنیم.
یکی گفت: تابلو نیست بوی شیرابه است؟
یکی گفت: مثلا میتوانیم بگوییم بوی شیرابه از فاصله دور مفید است و خواص عنبرنسا را دارد و در کتاب ابنسینا هم آمده است.
یکی گفت: بعد میفهمند در کتاب نبوده است، آبرویمان میرود.
یکی گفت: برادر کی کتاب میخواند؟ اگر هم خواند بگو در کتاب «تراوشات شُشیه» ابنسیناست در کتابخانه مرکزی مغولستان. زود باور میکنند.
یکی گفت: بگوییم بوی شیرابه است فردا باید برویم شیرابه را جمع کنیم. همان گوگرد خوب است.
یکی گفت: بگویم از کجا میآید؟
یکی گفت: از قله دماوند.
یکی گفت: دماوند خوب است. آتشفشان است و به ما مربوط نیست و مردم هم انتظار ندارند در کار هسته زمین دخالت کنیم یا بتوانیم مانع آن بشویم.
یکی گفت: اگر پرسیدند تا حالا چرا بوی گوگرد نمیآمد چه بگوییم؟
یکی گفت: میگوییم دماوند فعال شده است.
یکی گفت: بد نیست یکی دو نفر بروند در تلویزیون درباره خواص استشمام گوگرد حرف بزنند.
یکی گفت: بگوییم در طب سنتی هم آمده است و مردم تا همین ۱۰۰ سال پیش به دماوند میرفته و گوگرد نفس میکشیدهاند.
یکی گفت: البته میگوییم ما عاقبت شده تا ماگمای زمین برویم این موضوع را حل میکنیم ولی زمان میبرد و مردم باید صبور باشند.
یکی گفت: عالی است.
یکی گفت: درجه یکیم ما.
یکی گفت: خب برویم سر موضوع بعدی.
یکی گفت: به شما افتخار میکنم.
یکی گفت: امشب این شبکههای ماهوارهای از عصبانیت میمیرند. از تدبیر ما خشمگین میشوند.
همگی یک موز برداشتند و رفتند سراغ موضوع بعدی.
باقی بقایتان
انتهای پیام