به گزارش صلح خبر، سرهنگ ستاد قاسم اکبریمقدم پژوهشگر سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش در یادداشتی به نقش بانوان کشورمان در راه دفاع از کشور و لزوم قدردانی از زحمات آنها پرداخته است:
در این یادداشت میخوانیم:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بانوان این سرزمین هنوز خستگی مبارزه طولانی با رژیم پهلوی را از تن بیرون نکرده بودند که بار دیگر بر خود تکلیف دیدند برای دفاع از انقلاب، به ایفای نقش در عرصههای جدیدتر بپردازند. نقشآفرینی برای خنثیسازی بحرانهای گوشه و کنار کشور، بهویژه در کردستان یکی از این عرصهها بود، ولی آنچه بعد از حدود یک سال و نیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان، همسران و مادران را به کمک و مساعدت بیشتر طلبید، هشت سال دفاع مقدس است که سرشار از رشادتهای زنان و مردان این مرز و بوم بود، بنابراین، و به علت گستردگی فداکاری زنان، مادران و همسران شهدا و ایثارگران در عرصه دفاع مقدس، احصاء همه آن ایثارگریها ممکن نیست، و در هر نوشتهای و در این نوشته تنها میتوان به بخش کوچکی از آن اشاره کرد.
اگر از همه مسائل و جنبههای مختلف جنگ، ایثار و فداکاریهای رزمندگان و سربازان سخن گفته شود و از نقش پراهمیت مادران و همسران آنها صحبتی به میان آورده نشود، قطعاً حق مطلب بهدرستی ادا نشده است، درست است که جنگ اصولاً یک فعالیت مردانه و خشن محسوب میگردد و قهور و بیباکی و شجاعت فراوانی را میطلبد که بدون این ویژگیها و صفات انسانی امکان درگیریها، پیروزیها و شکستها میسر نیست، اما باید توجه داشت که در پرورش این روحیه و خلقیات جنگی، زنان و همسران رزمندگان نقش اصلی را ایفا مینمایند..
اگرچه در تاریخ بیشتر بر جنبههای عاطفی و احساسی زنان تکیه شده است ولی زنان ایران زمین در طی حماسههای هشت سال دفاع مقدس دوشبهدوش رزمندگان دلیر و غیور این مرز و بوم دلیرانه ایستادند. مادران و همسران ایرانی در طی جنگ تحمیلی با پیروی از مکتب عاشورا و پیامرسان آن حضرت زینب کبری(س) حماسههای فراموش نشدنی آفریدند. در این دوران زنان آگاه، فعال و پرتوان کشورمان در فعالیتهای پرتحرک و فراوانی همچون مقاومت در صحنههای نبرد، امدادگری، خدمات پشتیبانی و ازدواج با جانبازان شرکت داشتند که به گوشه کوچکی از آنها اشاره میکنیم.
حضور در صحنه نبرد
زنان مسلمان ایرانی با الهام از تعالیم اسلامی با شجاعت و شهامت وصفناشدنی، درصحنههای مختلفی حتی در میدانهای رزم حضور یافتند.
اولین مسئولیتی که زنان در دفاع مقدس، بهصورت خودجوش و همپای مردان بر عهده گرفتند، جنگیدن با دشمن بعثی در جنوب و مزدوران داخلی در کردستان بود، حتی آنان، کوکتل مولوتف ساختند، تا به جنگ تانکهای عراقی بروند که قصد داشتند از مرز شلمچه بگذرند. البته تهیه و به کار بردن کوکتل مولوتف، ابتداییترین کار رزمی خواهران و زنان به شمار میآمد، بعدها آنها خود را به سلاح مجهز کردند تا مردانه با دشمن بجنگند.
زنان رزمنده در خرمشهر، کارهایی ازجمله حفاظت از انبار مهمات و رساندن آن به رزمندگان اسلام، کندن سنگر، تهیه و طبخ غذا برای رزمندگان مشغول شدند. زنان غیور و شجاع ایرانی گاه با دستخالی و یا چوبدستی مزدوران بعثی را به اسارت گرفتند. یک شیر زن سوسنگردی با چوبدستی خود چند سرباز رژیم بعثی عراقی را به اسارت گرفت و قهرمان دیگری تعدادی از آنان را در یک اتاق محبوس کرد و به رزمندگان ایرانی تحویل داد. آنان در شهرهای مرزی دلیرانه مقاومت کردند. گویی ترس را از یاد برده بودند و فقط بهحق میاندیشیدند و بس. زنان نقشهای اطلاعات رزمی فراوانی را انجام دادند. از روحیه مقاوم و بسیار بالایی برخوردار بودند.
پیکرهای مطهر پدران، برادران و دوستانشان را با دست خودشان به خاک میسپردند. جنگ علیرغم همه سختیها و مصیبتها نتوانسته بود روال معمول زندگی آنان را مختل سازد؛ آنها بیتوجه به حالت جنگی به کار و فعالیت عادی و روزانه زندگی مشغول بودند. زنان شجاع آن دوران، حماسهسازان گمنامی بودند که شجاعت را به مردان و فرزندان خود میآموختند و به وجود فرزندان فداکارشان افتخار میکردند. آنان آیینه تمام نمای ایثار و فداکاری و اسطورههای شهادت و شهامت بودند، فرار از دشمن برای ایشان مفهومی نداشت و بر این عقیده بودند که تا آخرین نفس نباید پشت به دشمن کرد. شیر زنان سلحشور ایرانی خاطره مجاهدات و فداکاریهای زنان مجاهد صدر اسلام را زنده کردند آنان تا سرحد جانبازی و شهادت پیش میرفتند و آرزوی شهادت داشتند که تعدادی از آنها شهید و حتی تعدادی در همان هجوم اولیه دشمن در شهرها و روستاهای مرزی اسیر شدند.
صحنههای رزم زنان و مادران، اگرچه اندک بود، ولی اولاً تا پایان دفاع مقدس ادامه یافت، و ثانیاً، تأثیر عمیقی بر روحیه رزمندگان داشت.
حمایت عاطفی
زنان در طول تاریخ با ترغیب و تشویق رزمندگان بهخصوص فرزندان و شوهران خودشان نقش عمدهای در جنگها ایفا کردند. بدیهی است وقتی رزمنده نگران اداره خانه و فرزندان خودش نیست با خیالی آسوده راهی میدان نبرد میشود و بدون دغدغه به جهاد میپردازد ولی اگر در خانه و پشت جبهه مشکلی او را رنج بدهد ممکن است وی را از عزیمت به میدان رزم بازدارد یا حداقل در هنگام رزمبخشی از ذهنیت، فکر و دغدغه او به عقبه جبهه توجه پیدا کند که این امر میتواند در کیفیت رزم رزمندگان تأثیر منفی بگذارد.
در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نقش پشتیبانی روانی و عاطفی جنگجویان را به زنان و مادران و همسران واگذار شد تا باروحیه دادن به سربازان، جنگ با موفقیت به پایان برسد. در جنگ تحمیلی نیز، زنان ایرانی، خودجوش وظیفه حمایت روحی از رزمندگان را به دوش گرفتند.
هنگام بروز جنگ و دفاع یک ملت در برابر حمله دشمن اعزام مردان به صحنه نبرد تنها ضامن پیروزی نخواهد بود، بلکه حمایت و پشتیبانی درنبرد، تهییج و تشویق مردان به حضور مداوم در جبهه، مراقبت از کودکان و حفظ کانون گرم خانواده، پرستاری از مجروحان و مداوای زخمیها، قبول مسئولیت و انجاموظیفه بهجای مردان و فراغت ایشان برای شرکت در جنگ، حفظ سنگرهای پشت جبهه و حتی تشکیل، اداره و توسعه نهضتهای مقاومت و بسیاری موارد دیگری که جزو وظایف زنان محسوب میگردند. ازجمله عوامل مهمی هستند که تأثیر مستقیمی بر روحیه رزمندگان و سرنوشت جنگ خواهد داشت.
همسر شهید سرلشکر مسعود منفردنیاکی در روزهای شروع عملیات بیتالمقدس در اردیبهشتماه سال۱۳۶۰ خبر فوت دختر دلبند خود را به همسر اعلام مینماید. از آنجایی که شهید به همسر خود بهعنوان یک مادر صبور و فداکار ایمان دارد هیچگونه خللی در روحیه این شهید بزرگوار به وجود نمیآید و پس از پایان عملیات بیتالمقدس و پس از ۴۰ روز از درگذشت فرزند بر سر مزار او حاضر میگردد.
همسران و مادران رزمندگان و بهخصوص مادران شهیدان دفاع مقدس نهتنها مانع از اعزام شوهران و فرزندان خودشان به مناطق عملیاتی نشدهاند بلکه بهترین یاوران و مربیان برای آنها بودهاند. آنان در غیاب همسران خود بهترین سرپرست خانواده بوده و به زیباترین شکل خانه را اداره کرده و فرزندان رزمنده و شهید را پرورش دادهاند.
نگهداری از فرزندان شهیدان و تربیت آنان کاری است بس سخت و طاقتفرسا، ولی همسران شهیدان، این وظیفه خطیر را به نحو احسن به انجام رساندهاند. عشق و علاقه مادر به فرزند وصفناپذیر است در عین حال مادران شهیدان که در مکتب والای حضرت زهرای اطهر و حضرت زینب کبری(س) تربیتشدهاند این تمایل فطری خودشان را فدای خواست و رضای حق کردند و با طیب خاطر و اشتیاق فرزندان خود را راهی جبهه نموده و شهادتنامه آنان را امضاء نمودند. زنان علاوه بر اینکه در ترغیب و تشویق رزمندگان و سرپرستی از خانه و فرزندان نقش عمده و مهمی داشتند و زمینه حضور رزمندگان را فراهم میکردند در ستادهای پشتیبانی نیز فعالانه حضور مییافتند و علاوه بر کمکهای مالی به ستادها، گاهی بهطور شبانهروزی در آنجا میماندند و به کار بستهبندی و آماده کردن وسایل موردنیاز جبههها میپرداختند. زنان مبارز ایرانی مساجد را به پایگاه پشتیبانی از جبهههای نبرد حق علیه باطل مبدل کرده بودند و در هرزمانی که از آنها برای کمک به جبههها درخواست میشد داوطلبانه خود را میرساندند و در این راه هیچ مانعی نمیتوانست مانع کارآنها بشود.
کمکهای امدادی و درمانی
با مطالعه تاریخ جنگهای صدر اسلام درمییابیم که مسئولیت بزرگ پرستاری از مجروحان جنگی بر عهده زنان بوده است. صفحات زرین تاریخ اسلام گواه وجود زیادی از زنان امدادگر در میدان جنگ است. زنان ایران اسلامی نیز با اقتدا به زنان صدر اسلام در سختترین شرایط جنگی، در این عرصه مقدس به خدمت مشغول شدند.
در دوران دفاع مقدس، بیمارستانها و سایر مراکز درمانی و پزشکی شاهد فداکاری و ایثارگریهای زنان شاغل در حرفه پزشکی و زنان داوطلبی بود که با گذراندن دورههای کوتاهمدت امدادگری با عشق و انگیزه به مجروحان و مصدومان جنگی، خدمت خداپسندانه مینمودند. آنها با ابتکار عمل مکانهای مناسب را به مراکز درمانی مبدل میساختند و در مناطق جنگزده و بیمارستانهای صحرایی به کار امدادگری مبادرت ورزیدند و بدون هیچگونه ترسی در شهرهایی که هرلحظه زیر آماج گلوله توپ و خمپاره بود مجروحان را مداوا میکردند.
زنان و مادران در دفاع سیوچهار روزه خرمشهر، کار امدادگری و رسیدگی به مجروحان را به دوش میکشیدند. آنان هر کاری نیاز بود و قادر بودند انجام میدادند؛ از تخلیه مجروح و پرستاری و کار در آشپزخانه گرفته تا نگهبانی از بیمارستان. تمام سعی و تلاش آن شیر زنان مؤمن برای امداد و کمکرسانی به رزمندگان بود و در این راه نه از اسارت بیم داشتند و نه از کشته شدن هراسی به دل راه میدادند.
آنها بهجز ایفای تکلیف شرعی دفاع از سرزمینهای اسلامی همهچیز را فراموش کرده بودند و قلبشان تنها برای رضای خدا و حراست از انقلاب اسلامی در سینه میتپید. در این صحنههای پرشور و حماسه به زنانی برمیخوریم که در عنفوان جوانی با جثهای ضعیف زیر باران گلولههای دشمن، زخمیها را به دوش میکشیدند و به بیمارستانها حمل مینمودند.
شواهد فراوانی از امدادرسانی زنان در دوران دفاع مقدس موجود است که حاکی از عزم و اراده خستگیناپذیر زنان غیور این مرز و بوم است. ولی متأسفانه فعالیت گسترده شیر زنان ایران اسلامی در این مراکز مکتوب نشده و تنها مواردی از آنان به رشته تحریر درآمده است.
نقش امدادرسانی مادران و خواهران همچون سندی جاودان در تاریخ دفاع مقدس حکشده است. اما تا جایی که مقدور است باید این تلاش را به تصویر کشید و همگان را از شکوه و دلاوری ایثار زن مسلمان ایرانی آگاه کرد. زنانی که ضمن رعایت حجاب، آداب و شئون اسلامی نقش خویش را به بهترین نحو ایفا نمودن سهم و قدر و منزلت این زنان مجاهد در دفاع مقدس و پرورش شهیدان کمتر از مردان رزمنده و شهید نیست، زیرا علاوه بر انجام مسئولیت خویش روحیه دلیرمردان عرصه نبرد را نیز تقویت میکردند.
تداوم زندگی با جانباز
در طیف گسترده زنان ایثارگر، همچنین زنانی قراردادند که بهعنوان “همسر جانباز ” مشغول انجام خدمتی الهی هستند و عاشقانه و عارفانه از مردان جانباز بعضاً بالای۷۰درصد جانبازی، قطع نخاعی و بهویژه جانبازان اعصاب و روان (دچار موج گرفتگی) پرستاری میکنند. اینان را باید در زمره ایثارگرانی دانست که گویی جنگ برای آنها هنوز پایان نیافتهاست. این گروه از زنان پس از سالها که از پایان جنگ میگذرد همچنان یادگارهای جنگ را در خانهدارند و ایثارگرانه به تیمارداری این زخمیان جنگ مشغولاند.
زنانی که زندگی با همسر جانبازشان را تداوم دادند، هرروز در اوج لحظات ایثار و فداکاری بوده و هستند. برای آنها جنگ پایان نیافته و هرروز خاطرات وداع با همسر و اعزام او و خاطرات دوران جنگ و نیز لحظه اطلاع از مجروح شدن و جانبازی وی مرور میشود.
بهراستیکه آنان هرلحظه در میدان دفاعی، مقدس و عظیماند. زنانی که آرام و استوار نهتنها از جانبازی همسر گله و شکایت نکردند، بلکه بر آن افتخار و مباهات کرده و باروحیه قوی و اراده پولادین بر مشکلات همسر صبر کردند. زنانی که به همسر جانبازشان در عین جراحت و زخمهای خونآلود عشق ورزیدند و مشتاقانه او را نگهداری کردند. آنها با همسر، پدر و برادر جانباز خویش درد کشیدند، گریه کردند، افتخار نمودند و با او آرزوی شهادت را بارها و بارها از درگاه حقتعالی مسئلت داشتند. زنانی که جانبازی همسر را مایه افتخار شمردند و خستگیناپذیر ، نستوه و مقاوم او را پذیرفتند. آنها بر این باور استوار ماندند که همسرشان نهتنها الگوی مقاومت و ایثار در خانواده و جامعه است ، بلکه سند مظلومیت و بیگناهی ملت ایران در جنگ ناجوانمردانه و نابرابر نیز میباشد.
دختران جوان و فداکار این کشور که در مکتب اسوه و مقتدای خودشان حضرت زهرا (س) پرورشیافته بودند علاوه بر اینکه در بحرانهای مهم خود را در معرض آسیب و خطر قراردادند و به یاری انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و رزمندگان سلحشور شتافتند با ایثار و فداکاری وصفناپذیری حاضر شدند با جانبازان و رزمندگان ازدواج کنند در حالی که میدانستند با قبول این علقه، مشقات و سختیهای فراوانی را باید تحمل کنند ولی با اشتیاق فراوان با ایثارگران ازدواج کردند. آنان با این عمل ایثارگرانه هم روحیه رزمندگان اسلام را تقویت کردند و هم برگهای زرینی بر تاریخ انسانیت این مرز و بوم افزودند.
همسران، مادران و خواهران جانبازان، هرروز زندگی سخت و دردآلود عزیزان خود را میبینند و در این بین بهویژه در نقش همسر جانباز و مادر فرزندان، با قامتی استوار ستون خانواده را پابرجا نگاه میدارند و نمیگذارند که گرمی کاشانه مهرشان در تلاطم طوفان زندگی به سردی گراید.
همسران “شهدا” شاید بیش از سایرین بر گردن جامعه و بازماندگان جنگ حقدارند. چهبسا زنانی که همسرانشان به شهادت رسیدند و آنها را با کودکانشان تنها نهادند و رسالت پدر بودن را نیز همپای وظیفه خطیر مادری بر دوش آنها نهادند.
ازنظر بسیاری از این زنان، جنگ ممکن است مدتهای مدید پس از پایان رسمی آن همچنان ادامه داشته باشد. تجربه واقعی از جنگ تنها گلولهباران و آتشباری دشمن نیست، آتش دشمن و بمباران هوایی مقطعی است و فقط بهمنزله لحظههایی گذرا به شمار میآیند.
سالهایی که باید در کنار یک همسر جانباز صبورانه زندگی کرد و بدون آنکه خم بر پیشانی آورد، شور و شوق زندگی را در دل وی و فرزندان بارور کرد و ترنم صفا و صمیمیت را در چارچوب خانه جاری و ساری کرد.
ایثار و فداکاری همچنان جاری است
زنان جانباز حماسهسازانی هستند که گمنام ماندهاند و غریبانهتر از مردان جانباز، سهمشان در اجتماع به فراموشی سپردهشده است. جمعیت ۶ هزارنفری زنان جانباز، شامل کسانی است که در بمبارانها، مبارزات انقلاب و سالهای دفاع مقدس به فیض جانبازی نائلآمدهاند و کمتر توانستهاند در جامعه و نزد افکار عمومی خود را مطرح و جایگاه واقعی خود را به دیگران بشناسانند، از این رو کمتر از آنان یاد میشود.
زنان “آزاده” را نیز فراموش نکنیم. زنانی که در دوران دفاع مقدس همچون برخی مردان رزمنده، به اسارت بعثیان درآمدند و حتی گاه در سلولهای انفرادی محبوس شدند و تحت آزار و شکنجه دژخیمان بعثی قرار گرفتند.
نقش زنان در حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس
در دوران پس از جنگ تحمیلی و بازسازی کشور نیز نقش مادران و همسران و زنان جامعه با کسب مدارج علمی و تقویت بنیه علمی کشور و شرکت در مجامع بینالمللی و کسب مقام و رتبههای علمی حائز اهمیت است. نقش مادران، همسران و دختران این دوران را در ترغیب مدافعین حریم اهلبیت(ع) نیز نباید از یاد ببریم. امروز در حقیقت با توجه به نقش حساس و حیاتی زنان در صحنههای گوناگون جامعه و با بهرهگیری از توان آنهاست که میتوان به پیشبرد اهداف برتر و مقدس نظام جمهوری اسلامی دستیافت.
زنان و بهخصوص مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا، جانبازان و اسرا، نقش به سزایی در ترویج ارزشها و فرهنگ روزهای آتش و خوندارند. انتشار نامههای خانواده رزمندگان در آن روزها، سخنرانیها، مراسم یادبود و… همگی در بزرگداشت یاد آن روزها اثرگذار هستند. گذشته از این، زنان در عرصه هنر و ادبیات نیز نقشآفرین بودهاند و در حال حاضر نیز میتوانند در ترویج فرهنگ و ادبیات پایداری نقشآفرین باشند.
اگر مادران، همسران و خواهران و دختران شهدا در بین ما نبودند و شاهد افتخار آنها بر شهادت عزیزانشان نبودیم، اینک بهطور قطع و یقین، فرهنگ ایثار و روحیهی شهادتطلبی در میان مردان، پسران، جوانان و آحاد ملت نبود و خیل عظیم مشتاقان دفاع از حریم اهلبیت(ع) را نداشتیم. پس ای خواهران عزیز! رسالت امروز شما بسی سنگینتر است! اگر دیروز، ما با تهاجمی نظامی دشمن مواجه بودیم، امروز با شبیخون فرهنگی او مواجه هستیم، که این برای هر جامعهایی، حربهای بس برندهتر است. از این رو خود را موظف و مکلف بدانیم تا با توکل به خدا و با سلاح ایمان، علم، عفت، پاکدامنی، ایثار، شجاعت و شهامت و با الگوپذیری از حضرت فاطمهی زهرا(س) و حضرت زینب کبری(س) و شیر زنان حاضر، و با اطاعت کامل و بیچون و چرا از ولایت مطلقهی فقیه، دشمنان قسمخوردهی اسلام و انقلاب را در رسیدن به هدفشان که همانا شکست انقلاب و نابودی اسلام است، ناکام گذاشته و با جدیت و تلاش، شاهد بالندگی و گسترش روزافزون اسلام و انقلاب بوده و زمینهی ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) را فراهم آوریم.
انتهای پیام