امروز: سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 14 ذو القعدة 1445 | 2024-05-21
کد خبر: 72584 |
تاریخ انتشار : 05 فروردین 1395 - 9:50 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

جهان > خلیج‌ فارس – بیشتر از نیم قرن است که آمریکا و عربستان در اتحادی بی‌چون و چرا بوده‌اند. درواقع آمریکایی‌ها برای منافع استراتژیک خود حاضر شده‌اند چشم‌شان را روی همه واقعیت‌های عربستان ببندند تا با تضمین انتقال نفت، امنیت خودشان را تضمین کنند.  بزرگ‌ترين صادر‌كننده نفت، جهان با همه مشكلاتش براي آنها تبديل به يك […]

جهان > خلیج‌ فارس – بیشتر از نیم قرن است که آمریکا و عربستان در اتحادی بی‌چون و چرا بوده‌اند. درواقع آمریکایی‌ها برای منافع استراتژیک خود حاضر شده‌اند چشم‌شان را روی همه واقعیت‌های عربستان ببندند تا با تضمین انتقال نفت، امنیت خودشان را تضمین کنند.

 بزرگ‌ترين صادر‌كننده نفت، جهان با همه مشكلاتش براي آنها تبديل به يك دوست صميمي شد. شايد همين عشق كور باعث شده حكومتي كه كارش در كنار نفت صادرات افكار افراطي وهابي به كشورهاي مختلف باشد درنظر آمريكايي‌ها رژيمي معتدل ناميده شود، نقض گسترده حقوق بشر در اين كشور ناديده گرفته شود و حتي مقامات واشنگتن سال‌ها عربستان را كشوري داراي ثبات سياسي و اقتصادي در منطقه تصور كنند. اما واقعيت دروني عربستان به كجا رسيده و چه روزهايي در انتظار اين كشور است؟

واقعيت اين است كه در وضعيت كنوني عربستان را حتي يك دولت نمي‌توان خواند. به دو شيوه مي‌توان عربستان را توصيف كرد: يك سازمان و نظام سياسي كه مدل تجاري خاص خود اما نامناسب دارد يا اگر بخواهيد واقعي‌تر نگاه كنيم يك سازمان اقتصادي داراي فساد گسترده كه در طول و عرض خود ايجاد گروه‌هاي جنايتكار مي‌كند.

مورد عربستان را از آنچه در كشورهاي ديگر سراغ داريم بايد جدا كرد. هر تعريفي كه از اين كشور داشته باشيم در نهايت فرقي در اصل ماجرا ندارد و دنيا فهميده است كه عربستان با اين وضعيت دوام نخواهد آورد.

نشريه آتلانتيك در گزارشي در اين رابطه به همين مسئله اشاره و اعلام كرده كه پس از نيم‌قرن رابطه نزديك با عربستان اكنون وقت آن رسيده كه واشنگتن خودش را براي سقوط رژيم سعودي آماده كند. در اين گزارش تأكيد شده كه آمريكا در همه زمينه‌ها از اقتصادي گرفته تا سياسي و نظامي بايد نقشه‌اي براي دوران جديد داشته باشد.

سلمان بن‌عبدالعزيز درواقع مديرعامل يك سازمان اقتصادي است كه در آن نفت تبديل به پول نقدي مي‌شود كه خرج خريد وفاداري مي‌گردد. در اين نظام اقتصادي يا پول نقد به شاهزاده‌هايي كه حمايت آنها مورد نياز است پرداخت مي‌شود يا به آنها امتيازات مالي و اقتصادي تعلق مي‌گيرد. همين مسئله حمايت بخش‌هاي مختلف خاندان سعودي است كه براي سلمان و حلقه اطرافيانش مهم است. اين تصور هم در عربستان وجود دارد كه هر نوع مخالفي را مي‌شود گردن زد يا با تسليحات آمريكايي كه با پول نفت خريداري شده سركوب كرد.

آمريكا هميشه روي ثروت آل‌سعود حساب باز كرده اما با كاهش شديد قيمت نفت، حالا كفگير پول هم به ته‌ديگ خورده است. با وجود كسري بودجه عربستان باز هم مقامات سعودي بر خريدهاي هنگفت نظامي براي ماجراجويي‌هاي خود ازجمله در يمن پافشاري می‌کنند و همين مسئله هر روز بيشتر صندوق مالي اين كشور را خالي مي‌كند.

براي دهه‌ها، خاندان پادشاهي از مزاياي ناشي از ثروت غني درآمدهاي نفت براي مردمش استفاده كرده و امكاناتي از قبيل آموزش و پرورش و خدمات درماني رايگان، يارانه‌هايي سخاوتمندانه در موضوعات انرژي و مشاغل دولتي برايشان فراهم كرده است. هيچ‌كس ماليات نمي‌داد و اگرچه حقوق سياسي در معادله جايي نداشت اما اين موضوع براي اكثر مردم موضوع مهمي نبود.

  • اميد به عربستان يك راهكار سياسي نيست

مقامات آمريكا طي يك سال گذشته و پس از مرگ ملک عبدالله همواره اميدوار بودند كه شرايط عربستان تغيير كند و اين كشور بار ديگر به مسير درست بازگردد. اما بسياري در آمريكا اين هشدار را داده‌اند كه در وضعيت كنوني نمي‌توان اميد را يك سياست تلقي كرد. درگيري‌هاي داخلي خاندان سعودي شايد به ديد عموم مردم نيايد اما مسئله‌اي نيست كه سياستمداران از آن غفلت كنند. شايد در گذشته هم جنگ قدرت پنهان در ميان سعودي‌ها وجود داشته اما اين بار پولي هم در صندوق هميشه متمول سعودي‌ها نيست كه با آن بتوانند مخالفان را آرام كنند. جنگ داخلي اين بار در كنار ماجراجويي‌هاي خارجي هزينه‌اي گزاف دارد كه حالا در عربستان با هيچ قيمتي نمي‌شود آن را محو كرد.

حالا مقامات اطلاعاتي و نظامي آمريكا در حال آماده كردن سناريوهاي مختلف درباره عربستان هستند. هيچ‌كس نمي‌تواند خطرات سقوط آل‌سعود را ناديده بگيرد و سياستمداران اين مسئله را مي‌دانند. مسئله‌اي كه دولت آمريكا اكنون به آن فكر مي‌كند نقشه جايگزين براي زمان يك تحول بزرگ است. درصورتي كه سلمان از قدرت كنار برود يك جنگ تمام عيار رخ خواهد داد. مقرن و احمد به‌عنوان فرزندان عبدالعزيز بن سعود و از نسل فرزندان او هنوز ادعاي قدرت دارند اما محمد بن نايف در جاي وليعهد نشسته است كه از نوه‌ها به‌حساب مي‌آيد. به‌صورت طبيعي بايد محمد بن نايف به قدرت برسد اما طي 63سال گذشته و از زمان مرگ عبدالعزيز بن سعود قدرت تنها ميان برادرهاي تني و ناتني چرخيده است.

Let’s block ads! (Why?)

RSS

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید