میزبان دختران نینجا بودیم؛ دخترانی سیاهپوش که برخلاف رشتهشان خشن نیستند و از همان ابتدای ورود نشان دادند که میتوان کنارشان شاد بود. بیشترشان بچههای مدرسهای بودند که به جای روپوش سفید و قلم به دست گرفتن، پشتک میزدند و حرکات آکروباتیک اجرا میکردند. هرچند که به گفته فریبا فرجیپور مربیشان از دانشآموزان خوب مدرسه هستند اما عشقشان به نینجوتسو آنها را به عضویت گروه دختران نینجا درآورده است. شیطنتهای خود را داشتند و از روشن شدن میکروفنهای سالن کنفرانس خندهشان میگرفت. همکلامشان شدیم. آنها از انتخاب این رشته، تفریحات و خاطرههایشان گفتند. هرچند که بچههای نینجا کم حرف بودند و مربیشان بیشتر پاسخگوی سوالات بود.
درادامه گفتوگوی صلح خبر را با گروه دختران نینجا میخوانید.
برای شروع گفتوگو، در مورد رشته نینجوتسو و زمان ورود آن به ایران صحبت کنید.
نینجوسو هنری رزمی است که ریشه در کشور ژاپن دارد. ماساکی هاتسومی سی و چهارمین و آخرین استاد بزرگ این رشته در ژاپن است که استاد فرجی، بنیانگذار نینجوتسوی ایران زیر نظر او آموزش دیده است. آقای فرجی در ادامه این تعلیمات را در ایران ارائه میدهد و از سال ۱۳۶۹ نینجوتسو وارد ایران شد. نینجوسو مجموعهای از کار با سلاح، هنر دفاع شخصی، هنر آکربات و تکنیکهایی است که در رشتههای دیگر وجود دارد.
از چه زمانی در این رشته فعالیت میکنید و ماهیت گروهتان چیست؟
از سال ۱۳۸۴ نینجوتسو کار میکنم و از ۱۳۹۰ مربیگری را آغاز کردم. تیممان تیمی رزمی است. قبلا فقط یک بار در برنامه بهترین باش شبکه دو کار نمایشی انجام داده بودیم اما امسال با شرکت در یک برنامه تلویزیونی و درخشش دختران گروه، کار نمایشیمان را هم آغاز کردیم. ما تکنیک های واقعی و مبازرات را هم کار میکنیم ولی الان مسئولیت دیگری هم پیدا کردیم و از آنجایی که روی استیج اجرا داشتیم، مردم انتظار دارند کارهای نمایشی هم انجام دهیم.
به جز مربیگری در این رشته درآمد دیگری هم دارید؟
شغل دیگری ندارم و درآمدم از کلاسهای نینجاست که در چند سانس برگزار میشود. ۲۵۰ نفر هنرجو در باشگاهی که خودم در کرج کرایه کردم حضور دارند. علاوه بر آن ۲۵۰ هنرجوی دیگر هم در باشگاه منطقه کمال شهر دارم.
شاید دختران دوست داشته باشد رشتههای به اصطلاح نرم تری بازی کنند. رشته نینجوتسو چه ویژگیای داشته که انتخابش کردید؟
تینا عسگرتبار: از کار آکروبات و سلاح این رشته خوشم آمد و آن را انتخاب کردم.
مهدیه معصومی: رشتههای رزمی مختلفی را از نزدیک دیدم و به نظرم نینجوتسو جذابترین رشته است چون همه کارهایی که رشتههای دیگر انجام میدادند، در نینجوتسو بود.
ملیسا عباسی: این رشته تنوع زیادی دارد و به همین دلیل آن را انتخاب کردم.
سمانه معصومی: خیلی اتفاقی با این رشته آشنا شدم چون خانهمان بالای باشگاه بود و به ورزش علاقه داشتم اتفاقی این رشته را انتخاب کردم اما علاقهمند شدم.
مهدیه پویان: به نظرم هرچه رشتههای دیگر دارند در نینجوسو جمع شده و به همین دلیل از این رشته خوشم میآید.
فاطیماشریفی: رشته نینجوسو کلیت رشتههای دیگر را دارد، علاوه بر این روی اخلاق و روش زندگیمان تاثیر گذاشته البته برخلاف تصور خشن نشدیم و روی روحیهمان تاثیر منفی نداشته.
شادی نوروزی: به دلیل جذابیت ظاهری و تفاوت این رشته، جذب آن شدم و دیگر نتوانستم رهایش کنم.
فریبا فرجیپور: از کودکی هنرهای رزمی را دوست داشتم اما هیچ کدام را تجربه نکرده بودم تا اینکه در ۱۴ سالگی برای اولینبار یک گروه نینجای بانوان برای اجرا به مدرسهمان آمدند، از نوع پوشش، لباس مشکی، نوع کفش، ماسک و در کل ظاهرشان خوشم آمد. وقتی تکنیکها را اجرا کردند، بیشتر علاقه مند شدم و این رشته را انتخاب کردم. شاید اوایل به خاطر تخلیه هیجانات نوجوانی و انتخاب یک ورزش رزمی فعالیتم را شروع کردم اما در ادامه متوجه شدم نینجوسو فقط یک ورزش نیست بلکه هنر خوب زندگی کردن است. این رشته روی نظم، احترام و صبوری بچهها کار میکند به همین دلیل روی اخلاقمان هم تاثیر گذاشته است.
شاید در جامعه برخی فعالیت دختران در چنین ورزشهای را قبول نکنند، نگاه خانواده و اطرافیان شما در این مورد چگونه بود؟
این تفکر که دختر را چه به ورزش رزمی، مربوط به گذشته است. امروزه خانوادهها از این ورزش استقبال میکنند و از دخترانشان انتظار قهرمانی دارند. البته من با این مشکل مواجه بودم و میگفتند چرا دختر باید ورزش رزمی انتخاب کند اما در ادامه مسیر و با دیدن موفقیتهایم، همراهیام کردند. الان فکر نمیکنم چنین مشکلاتی وجود داشته باشد چون دختران راحتتر کار میکنند و خانوادهها همراهشان هستند.
در تلویزیون دیدیم که برخی از اعضای گروه متاهل هستند، همسران آنها با این رشته مخالفتی ندارند؟
دو نفر از هنرجوهایم متاهل هستند و خوشبختانه همسرانشان با رشته آنها مشکلی ندارند. حتی همسر یکی از اعضای تیم که در اجرای فینال آسیب دید خیلی همراهمان بود. در روزهایی هم که به خاطر برنامه تا دیروقت در باشگاه تمرین میکردیم و به کارهای خانهداری نمیرسید، همسرش همراهش بود و هیچ گلایهای نمیکرد. حتی به او انگیزه میداد تا در تمرینات قویتر کار کند.
وضعیت مصدومیت همگروهیتان چگونه است؟
خوشبختانه این برنامه همه ما را بیمه کرده است. بعد از مصدومیت او به بهترین پزشکها مراجعه کردیم و آنها کمک میکنند تا مژگان روند درمانیاش را طی کند
در یک جمله بگویید هدف اصلی این رشته چیست؟
شعار نمیدهیم اما هدف اصلی نینجوتسو بهتر زندگی کردن است.
بعد از حضور در تلویزیون رفتار و سبک کارتان تغییر کرده است، معروف شدهاید و توقعاتی از شما شکل گرفته در مورد این تجربه و تفاوت آن با گذشته صحبت کنید.
شهرت خیلی قشنگ و حساس است و بار مسئولیت روی دوشمان می گذارد. انگار که همه جا یک دوربین همراهمان است به همین دلیل خیلی بیشتر از سابق حواسمان به رفتارمان با مردم است چون توسط مردم و با رای آنها بالا آمدیم. این محبوبیت حفظ و حراست میخواهد و امیدوارم از پس آن بربیایم.
با توجه به محدودیتهایی که تلویزیون دارد، تا چه اندازه در اجرازی تکنیکهایتان آزادی عمل داشتید؟
همه از مقررات و قوانین تلویزیون ایران آگاه هستیم اما خوشبختانه نوع پوششمان مطابق با قوانین ایران بود و از این جهت مشکلی در پخش اجرایمان نداشتیم. جا دارد از مسئولان تلویزیون و آقای عیلخانی تشکر کنم چون بعد از سالها برای اولین بار ورزش نمایشی دختران ایران پخش شد و انگیزهای برای سایر دختران رشتههای ورزشی ایجاد کرد.
بعد از حضور موفقی که در تلویزیون داشتید، استقبال از رشته نینجوتسو بیشتر شد؟
بله. تماسهای خیلی زیادی از طرف علاقهمندان داشتیم. به گونهای که تصمیم گرفتم برای خط شخصیام منشی بگذارم تا پاسخ آنها را بدهد و راهنماییشان کند. آمار دقیقی از متقاضیان ندارم چون جز من از طریق سایت و دفتر نینجوتسو هم این متقاضیان ساماندهی میشوند.
جالبترین واکنشی که از طرف مردم، بعد از حضور در تلویزیون داشتید چه بود؟
یک روز ماشینم خراب شده بود و با ماشین برادرم به محل ضبط برنامه میرفتیم. در راه یک خانم ما را دید و گفت” به به دختران نینجا ماشین شاسی بلند سوار میشوید. تلویزیون رفتید و پولدار شدهاید ” اما خبر نداشت که ماشینم ترمز بریده و در بدترین شرایط بودیم.
بیرون از باشگاه هم لباس فرم میپوشید؟ مردم با دیدنتان چه واکنشی نشان میدهند؟
بیرون لباس فرم نمی پوشیم مگر برنامهای داشته باشیم. قبلا گاهی از نوع لباس هایمان سوال میکردند اما الان همه ما را میشناسند حتی در همین خیابان محل کار شما خیلیها برایمان دست تکان دادند و تبریک گفتند.
در سالهایی که با یکدیگر کار کردید، آیا پیش آمده که با هم دعوا کنید و درگیری داشته باشید؟
خیر خوشبختانه هیچ وقت چنین اختلافی با هم نداشتیم. به خاطر ظاهر خشن رشتهمان بقیه فکر میکنند خودمان هم آنگونه هستیم اما اگر همراهمان باشید، میبینیند که آنقدر با هم میخندیم که هیچکس باورش نمیشود اینها همان کسانی هستند که در اجرا آنقدر قوی و باجذبه کار میکنند.
بیرون از باشگاه و درخیایان هم با کسی درگیری نداشتید؟
خیر ما خیلی متواضع هستیم. در شروع آموزش هایمان به هنرجوها تاکید میکنم که شما علاوه بر جنگجو بودن در حال یادگرفتن هنر هستید. در جامعهای که امنیت و صلح خبر وجود دارد و نیازی به درگیری نیست. به آنها میگویم حتی اگر کسی متلک میاندازد یا قصد اذیت کردنتان را دارد، با صبر و صلح خبر از کنارش بگذرید چون وقتی میتوان با صلح خبر کار کرد لزومی ندارد که از این هنر استفاده کنید و درگیر شوید.
البته خودم یک مورد برایم پیش آمده بود که در تلویزیون تعریف کردم اما برخی این را خیلی بزرگ کردند و گفتند که مربیشان با افتخار از زدن یک آدم حرف زده است در حالی که با افتخار نگفتم. این برایم خیلی ناراحت کننده است که یک مرد به خودش اجازه میدهد که مزاحم یک خانم شود. آیا چنین فردی دوست دارد با همسر، دختر و مادرش هم اینگونه رفتار شود. وقتی چنین موردی برایم پیش آمد از این هنر استفاده کردم. در تلویزیون صادقانه در این مورد حرف زدم و گفتم که از این درگیری اصلا خوشحال نیستم.
از اینکه این خاطره را مطرح کردهای پشیمان هستی؟
بله. دختران استقبال کردند اما یکسری از مردان فکر کردند خودنمایی میکنم درحالی که اینگونه نبود.
با توجه به اینکه پشیمان شدهای، اگر دوباره به عقب برگردی حاضری باز هم این خاطره را تعریف کنی؟
من صادق و رک هستم. مردم می توانند حتی از یک حرف مثبت برداشتهای مختلفی داشته باشند و نمی توانیم به آنها جهت بدهیم به همین دلیل اگر به گذشته برگردم رفتار طبیعی خودم را داشتم و سعی نمیکردم فرد دیگری باشم.
در شبکههای اجتماعی حضور دارید؟
بله از این فضا استفاده میکنیم. بیشترین دنبال کننده را پیج اینستاگرامی تیممان دارد و بعد از آن دنبالکنندههای پیچ خودم بیشتر هستند. از این فضا برای ترویج و گسترش کارمان استفاده میکنیم و از پیجهایی که فعالیت ورزشی خوبی دارند هم استقبال میکنیم. به نظرم انتشار غذاها و تفریحاتم اصلا تصویر قشنگی نیست و حتی در این مورد حدیثی شنیدم که نباید از چیزهایی که میخورید و تفریحاتی که دارید، برای مردم تعریف کنید.
حامی مالی دارید؟
فعلا نداریم اما پیشنهادهایی شده است که هنوز بررسی نکردم.
با این وجود دخل و خرجتان با هم میخواند یا مشکل دارید؟
با در آمد خودم به عنوان مربی امورات زندگیام را میگذراننم و مشکلی ندارم اما این درآمد با توجه به اهدافم کافی نیست چون باید کارم را گسترش بدهم.
از مسئولان ورزشی کشور کسی با شما تماس گرفت و حمایتتان کرد؟
با آقای غفرانی مدیرکل ورزش و جوانان استان البرز در ارتباط هستیم. او تلاش میکند تا باشگاهمان را تعویض کنیم. باشگاهمان با در نظر گرفتن راهرو و …، حدود ۱۸۰ متر است. سقف باشگاه کوتاه است و مناسب اجرای حرکات نمایشی و کار با سلاح نیست. علاوه بر این تهویه مناسبی ندارد و وقتی آقای غفرانی از نزدیک وضعیتمان را دید، گفت “اینجا اصلا هوا ندارد، چگونه تمرین میکنید؟ ” به همین دلیل تصمیم گرفت کمکمان کند تا باشگاه را تعویض کنیم.
شما کار مربیگری انجام میدهید از هر هنرجو چقدر هزینه میگیرید؟
ماهیانه ۶۰هزار تومان از هنرجوهایم میگیرم. با توجه به منطقه ما، این رقم مناسب است. آموزش هایمان هم فقط برای بانوان است و هنرجوهای خوبی داریم.
اوقات فراغت و تفریحاتتان چگونه است؟
بزرگترین تفریحمان ورزش کردن است. وقتی نارحت هستیم و مشکلی داریم تا در باشگاه همدیگر را میبینیم، مشکلات و غصههایمان از بین میرود. کنار هم خوشحال هستیم اما گاهی به تفریحات دیگری نیاز داریم و باهم به کوه، سینما و یا رستوران میرویم.
با توجه به وضعیت درسی اعضای گروهتان در ایام تحصیلی مشکلی برای تمرین کردن یا وضعیت درسی آنها پیش نمیآید؟
در مرحله اول همین مشکل را داشتیم چون بچهها به مدرسه میرفتند. به همین دلیل با مدیر مدرسهشان صحبت کردم. واقعا دخترانی که اینگونه تا سه شب تمرین کنند و ۷ صبح هم به مدرسه بروند و درسهایشان را بخوانند، کم پیدا میشود. آنها تجربه خودم را دیدند و الگوبرداری کردند چون برای امتحانات دانشگاهم به قزوین میرفتم، بعد از آن در محل فیلمبرداری حاضر میشدم و کلاسهایم را هم اداره میکردم. تقریبا دو هفته اینگونه سپری شد و در روز شاید دو ساعت میخوابیدم. آنها هم سختکوشی میکنند و نتیجه اش را هم دیدند چون وضعیت درسیشان خیلی خوب است. خودم هم به مدرسه سر میزنم و وضعیت درسیشان را پیگیری میکنم، خوشبختانه این بچهها از دانش آموزان با استعداد و نخبه مدرسه هستند.
این را هم بگویم که چند نفر از هنرجوهایم از نظر درسی ضعیف بودند و به همین دلیل خانواده هایشان به آنها اجازه حضور در باشگاه را نمیدادند اما با اصرار من، تمریناتشان را دنبال کردند و بعد از دو سال شاهد پیشرفت تحصیلیشان بودیم. نمیدانم به خاطر علاقه به باشگاه درس خواندند یا تمرینات نینجوتسو روی ذهنشان تاثیر گذاشت.
شادی تو امسال به دانشگاه میروی، دوست داری در آینده چه شغلی داشته باشی؟
رشته حسابداری میخوانم و معدلم ۱۹ و ۱۲ صدم است. دوست دارم در آینده مربیگری را ادامه بدهم و در کنارش حسابداری را هم دنبال کنم.
و حرف پایانی؟
حرف پایانیام این است که با هنرجوهای رزمی مثل گذشته سنتی و خشن برخورد نکنید چون دختران از ورزش زده می شوند. دختران امروزی مثل گذشته نیستند که آنها را با خشونت کنار خودتان نگه دارید. همان گونه که در مدارس شیوههای آموزشی عوض شده، در باشگاههای ورزشی هم تغییر کنند. باید با دخترها رفیق باشید تا خوب پرورش پیدا کنند. اگر هدف فقط تعلیم ورزش و بخش قهرمانی باشد از اخلاق دور میشوند در حالی که هدف اصلی سلامتی و اخلاق است.
انتهای پیام