امروز: سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 25 جماد أول 1446 | 2024-11-26
کد خبر: 124350 |
تاریخ انتشار : 19 آذر 1395 - 2:52 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛ پلاك 1 رسم پرستش تو در عصر پنج‌شنبه کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزه‌ای > مسیحا راد:قُل اِنِّی اُمِرتُ اَن اَعبُدَ اللهَ مُخلِصاً لَهُ الدِّینَ بگو من فرمان گرفته‌ام که خدا را، با اخلاص در دین، بپرستم. (سوره‌ی زمر، آیه‌ی ۱۱) هوا برف-بارانی بود. یک لحظه فکر […]

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛

پلاك 1

رسم پرستش تو در عصر پنج‌شنبه

کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – خانه فیروزه‌ای > مسیحا راد:
قُل اِنِّی اُمِرتُ اَن اَعبُدَ اللهَ مُخلِصاً لَهُ الدِّینَ

بگو من فرمان گرفته‌ام که خدا را، با اخلاص در دین، بپرستم. (سوره‌ی زمر، آیه‌ی ۱۱)

هوا برف-بارانی بود. یک لحظه فکر کردم چه‌قدر خوب است دبیرمان بگوید کلاس تعطیل است. یک لحظه دلم خواست کتابم را ببندم و از کلاس بیرون بروم. معجزه‌ی هیجان‌انگیزی داشت در حیاط رخ مي‌داد. دوست داشتم بدون دغدغه‌ی درس و امتحان به بازی دانه‌های برف فکر کنم.

وقتی رؤیاباف باشی، رؤیاها بی‌مقدمه سراغت می‌آیند، در سرت می‌چرخند، می‌خندند و ذهنت را به خیال‌های تازه باز می‌کنند.

پاییز، در‌هم‌آمیختگی‌اش زیباست. برف-باران‌هایش، زرد-نارنجی ها و سرما-آفتاب‌هایش. درست برعکس زمستان که یک‌دست‌بودن‌هایش زیباست.

عصرهای پنج‌شنبه‌ها به این تداخل‌ها فکر می‌کنم. این وقت روز ساعت خوبی برای فکرکردن است. فکرها مرا از دنیایی به دنیای دیگر می‌برند. انگار در ذهنم کسی دستم را گرفته باشد و از این پله و آن پله بالا ببرد.

عصرها همین حالت تکرار می‌شود. از دنیای روز راهی دنیای شب می‌شوم. انقلاب‌های درونی‌ام شروع می‌شوند و به هزار جهانی فکر می‌کنم که می‌توانند حاکم دنیایم باشند.

گاهی همین زمان‌هایی که خودم را به دست تداخل‌ها می‌سپارم، به یک‌دست‌بودن‌ها فکر می‌کنم. برف را از باران جدا می‌کنم، زرد را از نارنجی. آفتاب را از سرما جدا می‌کنم و هر ماجرا را از بُعد خودش تماشا می‌کنم.

دوست داشتن، یکی از این ماجراهای یک‌دست است. هیچ توقع و کینه‌ای، هیچ دلخوری و قهری آن را آشفته نمی‌کند. تو را دوست دارم و هیچ خلوصی زیباتر از این اخلاص نیست.

دوباره عصر پنج‌شنبه است. انگار تمام جهان را به حال خودش گذاشته‌ام و تا این لحظه آمده‌ام که به دوست داشتن تو فکر کنم. دین، ساده‌ترین راه برای دوست‌داشتن تو است. من این حس فوق‌العاده را از هر دلخوری و قهری پاک کرده‌ام تا طعم واقعی‌اش را بچشم.

فنجان چای را نزدیک پنجره گذاشته‌ام تا همراه با نسیم، عطر چای هم در خانه پراکنده شود. چای زبان مرا باز می‌کند و رازهای قلبم را برملا. راستی چه‌قدر با هم حالمان خوب است. به‌گمانم دوست داشتن واقعی همین حال خوب باشد که نامش را دین گذاشته‌ای و بی‌شک این چای جلوه‌ای از بی‌نهایت جلوه‌های لبخند توست که گرمایش مرا یاد دوست‌داشتنت می‌اندازد.

هر بُعدی از ماجراهای این عصر مرا یاد آیین مهربانی‌ات می‌اندازد. فرصت فکر‌کردن به تو، فرصت فکر‌کردن به داستان دوست‌داشتن، به این‌که تو را فقط به‌خاطر خوبی‌های والایت و به سبک خالصانه‌ای که در قلبم قرار داده‌ای دوست دارم، هركدام از اين‌ها بعدي از ابعاد ماجرای مهربانی‌ات را منعكس مي‌كند.

سپاس‌گزار چای و مهربانی هستم و این سپاس‌گزاری، رسم پرستش تو در عصر پنج‌شنبه است.

Let’s block ads! (Why?)

RSS

اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.

خبریار صلح خبر

قوانین خبریار صلح خبر

  1. لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
  2. از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
  3. در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.

گروه وبگردی صلح خبر 

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید