سیاست > مجلس – پروانه مافی* مجلس دهم مدتی است که پا گرفته اما هنوز آنطور که از یک مجلس ایدهآل توقع میرود شاهد رفتارهای نمایندگان در چارچوب فراکسیونهایشان نیستیم. ما کار سیاسی حزبی و تشکیلاتی در کشور نکردهایم بهویژه کاری که طولانی مدت باشد و جزو رفتارهایمان شود. رفتارهای سیاسی سیاسیون ما هم گاهی قابل تعریف […]
سیاست > مجلس – پروانه مافی*
مجلس دهم مدتی است که پا گرفته اما هنوز آنطور که از یک مجلس ایدهآل توقع میرود شاهد رفتارهای نمایندگان در چارچوب فراکسیونهایشان نیستیم. ما کار سیاسی حزبی و تشکیلاتی در کشور نکردهایم بهویژه کاری که طولانی مدت باشد و جزو رفتارهایمان شود.
رفتارهای سیاسی سیاسیون ما هم گاهی قابل تعریف در یک چارچوب تشکیلاتی سیاسی نیست. اینکه بر پاگرفتن احزاب و فعال شدن آنها تاکید زیادی میشود، از همین روست. برای این است که احزاب آموزش دهند و کادرسازی کنند. اصلا احزاب با کادرسازی و آموزش است که قوام پیدا کرده و متکثر میشوند. آنها باید باید سمپات بگیرند و نیرو جذب کنند.
من رفتار فراکسیونی را مانند رفتار حزبی تحلیل میکنم؛ در همه جای دنیا اینگونه است که فرم سیاسی در احزاب به افراد داده میشود. رفتار فراکسیونی نمایندگان مجلس نیز باید در احزاب شکل بگیرد. کاندیداها یا نمایندگان بالقوه در حزب متبوعشان تربیت سیاسی شوند. در این شرایط آنها نسبت به حزب وفادار میمانند و مصمم پای آرمانهایشان خواهند بود.
حالا درست است که ما رفتار فراکسیونی قابل قبولی از برخی نمایندگان نمیبینیم اما نمیتوانیم به افراد ایرادی بگیریم، چراکه ما تربیت نشده و کلاسهای مرتبط را نگذراندهایم. این اتفاق باید در چارچوب احزاب قوی انجام شود. احزابی که آرمان دارند و بر اساس آرمانها، اساسنامه و مرامنامه حرکت میکنند و افراد با قبول آنها وارد حزب میشوند.
اگر چند حزب قوی در کشور برپا داشته باشیم و افرادی که گرایش به فعالیت سیاسی دارند، بر اساس علایق خود یکی از آنها را انتخاب کنند و جذب آنها شوند، تازه آن وقت است که رفتار حزبی تعریف میشود و وقتی انتخاباتی برگزار میشود احزاب از افراد عضو حزب خود حمایت میکنند. این افراد غیرممکن است که به آرمانهایی حزبیاش وفادار نباشد، اصلا نمیتواند خلاف آن عمل کند، چون درون حزبش هو میشود و حمایت آن را از دست میدهد.
حالا هم اگر شما این رفتارهای نامتجانس را میبینید برای این است که ما تربیت حزبی نداریم اما باید ایجاد کنیم و خوشبختانه دو سه سال است که فضا دارد به این سمت میرود. جوانهای علاقمندی هستند که سراغ احزاب سرشناس میروند. 10 سال پیش توده مردم علاقه ای به اینکه جذب تشکیلاتی شوند اما اکنون اوضاع فرق کرده و مردم دوست دارند در یک کانون یا قاعده حزبی فعال شوند و خود را متعلق به آن بدانند و از ثمرات حمایتی آن نیز بهره مند شوند که خواسته ای طبیعی است. البته در برابرش احزاب نیز باید برنامه داشته باشند. نمیشود که افراد بیایند و احزاب آنها را معطل نگاه دارند.
یکی از راهکارهایی که برای حل مشکل رفتارهای فراکسیونی نمایندگان در مجلس دهم پیشنهاد می شود شکل گیری و فعال شدن پارلمان در سایه است. چنین پارلمانی که جمعی از بزرگان جریان های بزرگ اصلاح طلبی یا اصولگرایی آن را هدایت کنند، تاحدی میتواند مشکل رفتارهای فراکسیونی را حل کند اما در این موضوع نیتها خیلی مهم است.
اگر نیت اصلاح رفتارها و نفع عموم باشد مثمرثمر است اما مطمئن نیستم که باطن کسانی که این ایده را مطرح میکنند همان باشد که میگویند. به نظر من نیتها خیلی مهم است. ما اگر بخواهیم به سمت تشکیلات حزبی درست حرکت کنیم ابتدا باید روی نفس خود پا بگذاریم. مخصوصا بزرگانی که اقدام به ایجاد اینگونه تشکیلاتی میکنند باید از خودشان عبور کنند و پایبند اهداف و مرام حزب باشند.
بنابراین شاید در کوتاه مدت بتوان با حرف زدن، تشویق و تقویت افراد تا حدی مشکل را حل کرد. اما انتظاری که ایدهآل است حاصل نمیشود مگر اینکه تشکیلات حزبی جای خود را در کشور باز کند و افراد معتقد به این تشکیلات وارد عرصه شوند.
* نماینده مردم تهران در مجلس
Let’s block ads! (Why?)
RSS