سید محمد طباطبایی حسینی در نوشتاری که در اختیار صلح خبر گذاشت، نوشت: «نه حالا که در محوطه بیرونی تئاترشهر تیراندازی شده است بلکه سالهاست درباره وضعیت محوطه بیرونی و اطراف تئاتر شهر گفته و نوشته شده است، در تمام دولتها و تمام دورههای مدیریتی مجموعه تئاتر شهر.
در واقع دغدغه رفع مشکلات محوطه بیرونی تئاتر شهر فصل مشترک در همه دورههای مدیریتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به دنبال آن تمام دورههای مدیرتی مجموعه تئاتر شهر بوده است. دغدغهای که هرگز رفع نشده و همچنان پابرجاست.
مساله نامناسب بودن وضعیت محوطه بیرونی مجموعه تئاتر شهر از زمانی دور و در دورههای متعدد همواره مطرح بوده است اما این مساله از زمانی بیشتر به چشم آمد که نردههایی که حکم حریم ساختمان تئاترشهر را داشت برداشته شد؛ اواسط دهه ۷۰ در زمان حضور غلامحسین کرباسچی در شهرداری تهران.
درست در دورهای که بر اساس یک نوع نگاه نردههای اطراف بیشتر بوستانهای شهری برداشته شد اما گویا مجریان آن نوع نگاه متوجه نبودند که ساختمان و مجموعه تئاتر شهر بر خلاف بوستانهای شهری یک مکان عمومی با ورود و خروج آزاد نیست. دلیل برداشته شدن نردههای حریم تئاترشهر البته در آن زمان برقرای ارتباط میان تئاتر و عموم جامعه عنوان شد و با همین دلیل و نیز تشویق و ترغیب ستاره ها به موافقت با برداشته شدن نردههای حریم تئاترشهر با دادن وعدههای متعدد مبنی بر کمک به تئاتر و حمایت شهرداری از این هنر انجام شد اما وعدهها همان وعده ماند و هرگز محقق نشد.
برداشتن نردهها در واقع برچیده شدن حریم تئاترشهر بود و بعد از برداشتن حریم ساختمان تاریخی مرکز پایتخت، تصمیم گیری برای محوطه بیرونی آن با رفت و آمد مدیران شهری از دورهای به دوره دیگر معطل ماند و نه تنها اینکه حتی تغییر سلایق در مدیریت شهری به مجموعه تئاترشهر آسیب رساند، برداشته شدن تابلوهای تبلیغی نمایشهای روی صحنه در سالنهای تئاترشهر یکی از همین آسیبها بود.
حالا مشکل نامناسب بودن فضای اطراف تئاتر شهر و آسیبهای ناشی از آن گویی غولی است که کمرش را به خاک مالیدن ممکن نیست یا گرهای کور که باز کردنش چنان سخت است که هیچکس را حوصله آن نباشد. حال آنکه نه غولی چنان بزرگ است و نه گرهای چنین کور. مشکلات محوطه بیرونی تئاترشهر یک معضل است که دو وجه دارد؛ یکی وجه اجتماعی و دیگری جنبه شهری که برای هر دو وجه چارههایی هست که متخصصان هر حوزه بهتر بر آن واقف هستند.
در جنبه شهری آن آنچه موجب شده تا این معضل در تمام این سالها حل نشود عدم توجه به آن و چاره جویی برای رفع مشکل به عنوان یک اولویت است. این در حالی است که در دورههای گوناگون مسئولان شهری در این باره چنان به طوری جدی اظهار نظر کردهاند گویا مساله در کوتاهترین زمان حل خواهد شد اما هرگز چنین نشده چرا که هراز گاهی به بهانهای یا در پی روی دادن اتفاقی مسئولانی اظهارنظر کردهاند و ماجرا در همان اظهار نظر مانده یا حداکثر در چند جلسه کاری تداوم یافته و سپس بایگانی شده است چرا که حل مشکلات محوطه بیرونی و اطراف ساختمان تئاترشهر در میان مسائل شهری هرگز اولویت نبوده است.
اینکه دستفروشهای اطراف تئاتر شهر ساماندهی و به مکانی دیگر منتقل شوند نباید چنان دشوار و پیچیده باشد که نتوان برای آن راه حلی مناسب پیدا کرد. اینکه اطراف ساختمان دایرهای تئاترشهر و فضای دایرهای آن باید حریم داشته باشد تا آن را از فضای عمومی و پر رفت و آمد بوستان دانشجو و نیز فضای باز مقابل تئاترشهر جدا کند نه خواستهای غیرمنطقی و عجیب است و نه انجامش چنان سخت و نشدنی که در تمام این سالها معطل مانده است. اینکه اجازه داده شود به جای میزبانی از برپایی بازارچههای مناسبتی پیادهراههای اطراف تئاتر شهر و بوستان دانشجو کمی نفس بکشند نباید چندان نشدنی باشد. اینکه در طراحی شهری فضای باز اطراف تئاترشهر، بوستان دانشجو و پیادهراههای اطراف آن از نمادها و تصاویر هنرهای نمایشی بهره گرفته شود آیا چنان سخت است؟ نه، هیچکدام اینها سخت و نشدنی نیست اما مشکل آنجاست که اینها الویت مدیریت شهری نیست.
وجه دیگر مشکل اما جنبه اجتماعی مساله است. تئاترشهر و اطراف آن بخشی از جامعه شهری ماست، درست یا غلط باید بپذیریم که معضلی که در اطراف تئاترشهر دیده میشود بخشی از معضلات اجتماعی است که جامعه امروز ما با آنها مواجه است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت اما اگر نگوییم این معضلات در بوستان دانشجو و فضای پیرامونی تئاتر شهر بسیار بیشتر نمود پیدا کرده است به نوعی از مساله چشم پوشی کردهایم. اینکه چرا کودکان کار، معتادان متجاهر، فروشندگان مواد مخدر، افراد خلافکار و … در این محوطه بیشتر از دیگر نقاط شهر و بسیار بسیار بیشتر از اماکن فرهنگی دیگر دیده میشوند دلایل متعددی دارد اما شاید بهتر باشد به جای دست به ذره بین شدن و دنبال مقصر گشتن حل مشکل دردستور کار قرار گیرد.
و باز اینجاست که نقش و وظیفه مدیریت شهری بیشتر نمایان میشود. تغییر فضای بوستان دانشجو، مثلاً با توجه به حضور پررنگ بازنشستگان در بوستان تبدیل آن به بوستان بازنشستگان با اجرای برنامههای مختص آن میتواند یکی از این چاره جوییها باشد. سخت گیری انتظامی در بوستان دانشجو نسبت به افراد خلافکار و معتادان خیابانی (منظور تبدیل محوطه به یک محوطه خاص انتظامی نیست) میتواند در مناسب شدن محوطه مؤثر باشد.»
انتهای پیام