امروز: سه شنبه, ۶ آذر ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 25 جماد أول 1446 | 2024-11-26
کد خبر: 122813 |
تاریخ انتشار : 06 آذر 1395 - 23:52 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛ کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – من عاشق کتابم! این را همه می‌دانند؛ اما همه نمی‌دانند که عشق‌کتاب‌ها چه مشکلات و ناراحتی‌هایی دارند. مثلاً من دوست دارم فرهنگ و کتاب مرجع بخوانم! بنابراین عجیب نیست حرصم دربیايد كه چرا کتابدار مدرسه نمی‌‌گذارد يك کتاب‌ نیمه‌مرجع را (آخر یک کتاب ۲۰۰صفحه‌اي، […]

به گزارش مجله اجتماعی پایگاه صلح خبر ؛

کودک و نوجوان > آثار نوجوانان – من عاشق کتابم! این را همه می‌دانند؛ اما همه نمی‌دانند که عشق‌کتاب‌ها چه مشکلات و ناراحتی‌هایی دارند. مثلاً من دوست دارم فرهنگ و کتاب مرجع بخوانم!

بنابراین عجیب نیست حرصم دربیايد كه چرا کتابدار مدرسه نمی‌‌گذارد يك کتاب‌ نیمه‌مرجع را (آخر یک کتاب ۲۰۰صفحه‌اي، فقط چون اسم فرهنگ رويش گذاشته‌اند، فرهنگ حساب می‌شود؟!) امانت بگیرم!

مشكل ديگر تمام عاشقان کتاب اين است كه ما نمی‌توانیم مخزن کتاب‌خانه‌ها را ببينيم. اولین‌باري که می‌خواستم کتاب امانت بگیرم، با ذوق و شوق رفتم به طرف قفسه‌های پر از کتاب‌های رنگارنگ… کلفت، باریک… کهنه، تازه… حتی می‌توانستم بوی كاغذشان را حس کنم و بعد آقایی جلو آمد و گفت:

شما نمی‌توانید وارد مخزن کتاب‌خانه شويد! هاج و واج نگاهش کردم و نفهمیدم. با عقل جور درنمی‌آمد. یعنی چی؟ بعد فهمیدم اوضاع همه‌ي کتاب‌خانه‌ها همین‌طور است.

يك موضوع ناراحت‌كننده‌ي ديگر هم هست. تازگي يك كتاب درباره‌ی فرهنگ مردم ایرلند امانت گرفتم. هميشه از دست‌نوشته‌ها و یادگاری‌هایي كه توي صفحه‌هاي كتاب‌ها نوشته‌اند، خیلی حرص می‌خورم. اما اين‌بار وقتی رسیدم صفحه‌ي چهارم… چه کسی… نه واقعاً چه کسی  زیر جمله‌های کتاب خط مي‌كشد و دور جمله‌ها پرانتز مي‌گذارد؟

من هم گاهي علامتی می‌زنم که بعداً جمله را در دفترم یادداشت کنم، اما يك علامت کوچولو و بعد هم پاکش می‌کنم. اما ۱۴۰صفحه‌ي اين کتاب پر از پرانتزهاي گنده بود! کتاب قدیمی بود؛ مال سال ۱۳۴۳؛ يعني ۵۲ سالش بود! بوی خوبی می‌داد… و کتاب بود!

یک کتاب ديگر هم بود؛ «بهشت گمشده» از «جان میلتون»… کتاب را صدبار خوانده بودم! آخر کتاب چند نقاشی از چهره‌ی نویسنده و چند تصویرگری بود. یعنی باید می‌بود، اما نبود! ورق‌های آخر کنده شده بودند! انگار یکی عصبانی بود و با قیچی افتاده بود به جان این بیچاره!

راستي من نظری دارم: کتاب‌خانه‌ها بايد از آدم‌ها تعهد بگیرند که کتاب‌ها را سالم تحویل بدهند و اگر کسی رعايت نکرد، جریمه‌اش کنند؛ پول کتاب را به قیمت روز از او بگیرند، کارتش را تا مدتي باطل کنند و… این‌طوری هم به نفع کتابدارهاست، هم کتاب‌ها، هم عاشقان کتاب.

هلیا معیری فارسی، 15 ساله

خبرنگار افتخاري از لاهيجان

Let’s block ads! (Why?)

RSS

اگر خبر یا گزارشی دارید از بخش خبریار صلح خبر برای ما ارسال نمایید.

خبریار صلح خبر

قوانین خبریار صلح خبر

  1. لطفا در ارسال اخبار و تصاویر و گزارش های خود قوانین و مقرارت را رعایت فرمایید.
  2. از ارسال مطالب خلاف عفت عمومی یا تصاویر موهون اکیدا خودداری فرمایید.
  3. در صورت مشاهده تخلف پس از تذکر ، حساب کاربری موردنظر بلافاصله حذف می گردد.

گروه وبگردی صلح خبر 

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید