سیاست > مجلس – میریعقوب سیدرضائی؛ دانشجوی دکتری مدیریت توسعه، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران فارغ از پژوهش هایی که به صورت علمی، مراتب تحقق و موفقیت برنامه ها و خط مشی ها را مورد بررسی قرار می دهند، صاحب نظران بر این باورند که همیشه در سطح جامعه، سیگنال هایی برای مطلع ساختن سیاستمداران و خط مشی […]
سیاست > مجلس – میریعقوب سیدرضائی؛ دانشجوی دکتری مدیریت توسعه، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
فارغ از پژوهش هایی که به صورت علمی، مراتب تحقق و موفقیت برنامه ها و خط مشی ها را مورد بررسی قرار می دهند، صاحب نظران بر این باورند که همیشه در سطح جامعه، سیگنال هایی برای مطلع ساختن سیاستمداران و خط مشی گذاران از موفقیت آمیز بودن برنامه ها و خط مشی های آنان وجود دارد؛ سیگنال هایی نظیر تعداد دست فروشان خردسال و بزرگسال و زنان در پشت چراغ های قرمز یا تعداد تاکسی های در صف انتظار مسافر در ایستگاه ها یا آمارهایی رسمی از میزان شروع کسب و کارهای جدید و تعطیلی کسب و کارهای سابق که همانند مکانیسم قیمت در اقتصاد بازاری، علائمی را از میزان رفاه یا نابسامانی در اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه در اثر طرحها و خط مشی های عمومی به سیاست مداران و صاحب منصبان سیاسی مخابره می کنند. اگر علائم حاکی از نابسامانی در اوضاع اقتصادی و اجتماعی باشد آنچه مهم می نماید قبول کردن این نکته است که برنامه ها و خط مشی های تصویب و اجرا شده در دوران گذشته، موفقیت چندانی در راستای هدایت کشور در مسیر توسعه و بهبود رفاه مردم کسب نکرده اند و باید در راستای بازتعریف برنامه ها و خط مشی ها اقدام گردد. در خصوص ایران به گواه شواهد و آمارها و به اذعان اکثر صاحبن ظران چنین شرایطی صادق است و به باور آنها آنچه برنام ههای توسعه و خط مشیهای اصلی کشور از آن رنج میبرند، فقدان یک جهت گیری کلی در آهنگ تصدی گری های کوتاه مدت قوای مجریه یا به تعبیر هرینگ این «مستأجران زودگذر» با گفتمان های حاکم بر آنها است که برنامه ها و خط مشی ها را تحت تأثیر قرار می دهند و به هر دوره فعالیت چهار یا هشت ساله ریاست جمهوری و به ویژه، برنامه پنج ساله تدوین شده در این دوران، حال و هوای خاصی می بخشند و حتی گاهی نیز برنامه را از دور اجرا خارج می گردانند (تجربه برنامه چهارم توسعه). نکته اینجاست که با وجود چنین تصدی گری های کوتاه مدت و گفتمان های حاکم بر آنها، برنامه ها و خط مشی ها از استمرار چندانی برخوردار نمی گردند و جالب آنکه تجربه کشورهای توسعه یافته در قرن بیستم (به ویژه، چهار ببر آسیا: کره جنوبی، تایوان، هنگ کنک، سنگاپور) حاکی از آن است که بدون اقدامات آینده نگرانه بلندمدت و مستمر نمی توان رشد و توسعه را به ارمغان آورد.
با این مقدمه، در صورت پذیرش چنین شرایطی، آنچه اهمیت می یابد لزوم بازنگری و تغییر در خط مشی ها و جهت گیری های کلی توسعه ای در راستای تعریف طرح های صنعتی مولد و اصلاح جهت گیری تخصیص های بودجه ای است. نکته این است که باور رایج بر این مدار می چرخد که تغییر جهت گیری ها یا خط مشی ها اگر امکان ناپذیر نباشد، بسیار دشوار می نماید. اما ادبیات خط مشی بر این امر صحه می گذارد که امکانپذیری اصلاح و تغییر خط مش یها و برنامه ها در برهه هایی از زمان فراهم می گردد که در ساحت نظری تحت عنوان «پنجره فرصت» شناخته می شود. در چنین زمان هایی نیروهای سیاسی با علائم دریافتی از جامعه راجع به مشکل همرأی شده، در مورد راه حل و خط مشی مناسب به بحث و شور می پردازند و اقدامات مقتضی را اعمال می نمایند. این نکته در مورد ایران بدان دلیل مهم می نماید که شواهد حاکی از باز شدن «پنجره فرصت» برای قانون گذاران و سیاست مداران در شرایط کنونی است و آگاهی نمایندگان مجلس از این مفهوم، در منزلت یکی از بازیگران و طراحان اصلی خط مشی های کشور می تواند در سلب بهانه جویی هایی دال بر امکان ناپذیری تغییر خط مشی ها یاری دهنده ظاهر گردد. پنجره فرصت بدان دلیل در حال باز شدن است که اکثریت مجلس با وجود نمایندگان اصلاح طلب و نمایندگان حامی قوه مجریه، همراه و همرأی با دولت بوده، امکان انجام اصلاحات ضروری و مدنظر قرار دادن منافع عمومی و مسائل و مشکلات ناظر بر جامعه را بیش از پیش مهیا کرده است. رصد تجربه توسعه یافتگی کشورهای توسعه یافته نیز حاکی از آن است که توسعه و پیشرفت در سایه همرأیی و اجماع بر اقدامات و خط مشی های خردمندانه و مستمر امکان پذیر است و نه اختلافات حزبی و جناحی کوته انگارانه: «دست خدا با جماعت است». البته این یک روی سکه است و روی دیگر سکه نشانگر تجربه ای است که در صورت همرأیی و همراهی بی منطق قوای مجریه و مقننه، منافع عمومی فدای منافع حزبی و خودانگاشته دولت مردان خودشیفته می گردد. بنابراین، تأکید می شود که هر نوع اجماع و همرأیی باید معطوف به منافع عمومی باشد و بس، نه منافع و بده بستان های حزبی و جناحی. مطابق با نظر کارل پاپر، جامعه به طور کل و نمایندگان و صاحب منصبان سیاسی به طور خاص، می بایست دریابند که «اگر بنا باشد تمدن ما به هستی خود ادامه دهد، باید عادت به دم فرو بستن و سر فرود آوردن در برابر مردان بزرگ را از خویشتن دور کنند؛ چرا که مردان بزرگ، خطاهای بزرگ هم مرتکب می شوند». به هر حال، نظر به وجود شواهدی حاکی از باز شدن پنجره فرصت تغییر خط مشی در ایران، به طور خلاصه مفهوم پنجره فرصت و اشارات آن برای نمایندگان مجلس مورد اشاره قرار می گیرد.
پنجره فرصت تغییر خط مشی در ادبیات نظری به طور خاص، در مدل خط مشیگذاری کینگ دان مدنظر قرار گرفته است که آگاهی نمایندگان و خط مشی گذاران از آن می تواند در زمینه طراحی راه حل های پیشنهادی مدبرانه و دوراندیشانه و همچنین همراهی با تغییرات و کاهش مقاومت در برابر تغییرات مطلوب، مفید به فایده ظاهر شود. در مدل خط مشی گذاری جریان های سه گانه کینگ دان (2014) که بر اساس منطق آنارشی سازمان یافته (Organized anarchies) توسعه یافته است، بر احتمال دستیابی به اجماع در میان جریانهای سه گانه مشکلات، خط مشی و سیاست، و امکان ایجاد تغییرات بنیادین در خط مشی های حکومت صحه گذاشته می شود. بدین صورت که در این مدل، جریانهای سه گانه ای به قرار زیر وجود دارند:
الف) جریان مشکلات (Problem): در این جریان، مشکلات خاص اغلب از طریق سیگنال های مخابره شده از جامعه و شاخص هایی از قبیل میزان دست فروشان، آمارهای ناظر بر خط فقر، میزان بیکاری، میزان جرم و جنایت، مرگ و میر جادها ی و نظایر آنها مورد توجه تصمیم گیران حکومتی قرار می گیرند.
این جریان از این منظر حائز اهمیت است که مطابق با نظر آرجریس «تا زمانی که مشکلی به رسمیت شناخته نشود، نمی توان برای اصلاح آن اقدام کرد». در مورد ایران، تقریباً به طور قابل قبولی در میان نخبگان و سیاست مداران این اجماع وجود دارد که کشور در اثر بی تدبیری در طراحی برنامه ها و خط مشی ها از مشکلات اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و اشتغال رنج می برد. بدین ترتیب، می توان ادعا کرد مشکلات تقریباً به طور رسمی مورد قبول قرار گرفته اند و به طور گسترده ای نیز در نطق های تبلیغاتی نمایندگان پوشش داده شده اند. در این جریان همچنین می توان از شاخص های مطرح بین المللی با زیرشاخص های تحت پوشش آنها، برای رفع موانع موجود در مسیر توسعه و پیشرفت استفاده کرد. جدول زیر شاخص های آزادی اقتصادی، سهولت کسب و کار، رقابت پذیری جهانی و شاخص ادراک فساد را در مقایسه با چهار ببر اقتصادی آسیا نشان می دهد.
|
هنگ کنک |
سنگاپور |
کره جنوبی |
تایوان |
ایران |
شاخص آزادی اقتصادی 2016 |
1 |
2 |
27 |
14 |
171 |
شاخص سهولت کسب و کار 2016 |
4 |
1 |
4 |
11 |
118 |
رقابت پذیری جهانی 16-2015 |
7 |
2 |
26 |
15 |
74 |
شاخص ادراک فساد 2015 |
18 |
8 |
37 |
30 |
130 |
در این جریان درباره ایران، دو نکته در راستای تعریف و اولویت دهی به مشکلات، باید مورد توجه نمایندگان قرار گیرد: بازتعریف منافع عمومی به منزله بنیان اقدام و عمل بلند مدت حکومت در راستای هدایت سرمایه گذاری های حکومتی مطابق با نظریه های مزیت مطلق آدام اسمیت، مزیت نسبی ریکاردو و مزیت رقابتی مایکل پورتر، و مدنظر قرار دادن مسائل و مشکلات کوتاه مدت در جهت هموارسازی مسیر بلندمدت رشد و توسعه کشور…قابل توجه است که در نظریه نزدیک بینی نیز بر این امر صحه گذاشته می شود که مهمترین اشتباه در خط مشی گذاری، سیستم ها و طرح های تشویقی هستند که باعث تمرکز بر اهداف کوتاه مدت و نادیده گرفته شدن اهداف و ارزش های بلندمدت می گردند. مطابق با این نظریه، برنامه های اصلاحی باید محیطی را فراهم سازند که دستاندرکاران امور، تشویق به در نظر گرفتن افق های زمانی بلندمدت تری برای اهداف خود گردند؛ زیرا که هدایت مسیر توسعه ضمن مدنظر قرار دادن مسائل کوتاه مدت ناظر بر احوال جامعه، مستلزم توجه به چارچوب اقدام و عمل بلند مدت حکومت با درجه اهمیت بیشتری است و با اقدامات بلند مدت و مستمر است که میتوان آینده ساز ظاهر شد و آینده روشنی را برای جامعه به ارمغان آورد. در این میان نباید از این نکته غفلت شود که مشکلات نیز بسته به درجه اهمیت و اثرگذاری بر جامعه بزرگتر، از رتبه بندی خاصی برخوردار می گردند که باید مورد توجه نمایندگان بوده، صرف نظر از گرایش های منطقه ای با توجه به درجه اثرگذاری آنها بر جامعه بزرگتر، مورد اولویت بندی قرار گیرند.
ب) جریان خط مشی ها یا راه حل ها (Policy): در این جریان، با توجه به مشکلات ادراک شده، ایده های سیاستی یا طرحهای پیشنهادی ارائه شده، مورد بحث قرار می گیرند، بازنویسی می شوند و پذیرفته می شوند. در عرصه خطم شی، دستیابی به اجماع میان متخصصان خط مشی، از طریق متقاعد سازی صورت می گیرد. در این جریان، نمایندگان باید صرف نظر از گرایشهای حزبی و جناحی و منطقه ای و منطقه گرایی، ضمن مفروض دانستن «جامعه به مثابه کل» و مورد توجه قرار دادن اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی که ناظر بر «مسئول بودن در برابر تمام ملت» یا به تعبیری «وظیفه نمایندگی کلی» نمایندگان است، مسائل مترتب بر جامعه را مدنظر قرار داده و با توجه به منافع عمومی کشور، اقدام به طرح ایده ها و پیشنهادهایی برای رفع مشکل کنند. نمایندگان باید توجه داشته باشند که طرح های پیشنهادی باید با حداکثر تدبیر و دوراندیشی و با ملاحظه سلسله مراتب اثربخشی برنامه ها و خط مشی ها همچون خروجی ها (Outputs)، پیامدها (Outcomes) و آثارنهایی (Impacts) آنها بر جامعه هدف طراحی گردند تا از این رهگذر ضمن به حداکثر رساندن نتایج مطلوب، از تحمیل نتایج منفی بر جامعه هدف و جامعه به مثابه کل پیشگیری گردد (نظیر اثرات ناخواستهای که در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها به وجود آمد و بر عکس اهداف مدنظر قرار گرفته برای آن، مشکلات حاصل از آن بر فقر جامعه افزود). این نکته آنگاه مهم تر جلوه گر می گردد که دریابیم مطابق با نظر علی اصغر پورعزت(استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران)، برنامه ها و خط مشی های تصویب و اجراء شده در گذشته، واقعیت کنونی جامعه ما را رقم زده اند و خط مشی ها و برنامه های امروزی ما قرار است واقعیت فردای جامعه را طرح ریزی کنند. آینده ای که در بیان لومباردو (Lombardo) میدان آزمونی برای ارزش های امروزی ما دانسته شده است و در نظرگاه کارل پاپر همه افراد جامعه و به ویژه صاحب منصبان نسبت به ساخت مطلوب آن، مسئولیت دارند. زیرا که آینده به طور مستمر تحت تأثیر اقدامات، ارزشها و خط مشی ها و برنامه های تدبیر شده امروزی ما به خود جامه عمل می پوشاند و بر این نکته صحه می گذارد که آینده متفاوت در گرو انتخاب ها و اقدامات و خط مشی های متفاوت و پذیرش مسئولیت نسبت به آنها رقم می خورد و بدین ترتیب، از طریق تفکر درباره آینده، در ارزش هایمان تجدید نظر می شود. حال اینکه این برنامه ها و خط مشی ها در راستای ساخت اجتماعی واقعیت آینده کشور تا چه حد موفق ظاهر شوند، به تدبیر و دوراندیشی نمایندگان و خط مشی های تصویب شده توسط آنان بستگی دارد. در این راستا و به منظور بالا بردن احتمال موفقیت انتخاب های نمایندگان و سیاست مداران، با الهام از نظر پیتر دراکر (پدر علم مدیریت نوین) سه گام اصلی باید مورد توجه خاص قرار گیرند:
1) رها کردن اقدامات و خط مشی هایی که در گذشته کارساز نبوده اند یا هرگز خوب عمل نکرده اند؛
2) تمرکز بر اقدامات و خط مشی هایی که کارساز بوده اند و نتایج مثبتی را به بار آورده اند؛
3) تجریه و تحلیل علل موفقیت ها و شکست های نسبی.
به عبارت ساده تر، مطابق با نظر هریس (Harriss)، شرط اصلی برای «حکومت به منزله گرانبهاترین دستاورد بشری» آن است که حکومت نباید به کاری اهتمام ورزد که تحت شرایطی زمانی و مکانی معین، شایسته آن نیست.
همچنین نمایندگان در ارائه طرح های پیشنهادی باید سازگاری درونی خط مشی ها با یکدیگر را مورد توجه خاص قرار دهند. برای واضح تر شدن مطلب تجربه برنامه توسعه انسانی کره جنوبی همراه با جهتگ یری آموزشی آن اشاره می شود. کره جنوبی در دهه هفتاد میلادی، تمرکز اولین برنامه توسعه منابع انسانی ملی خود را به منزله بخشی از برنامه توسعه اقتصادی بر تعلیم نیروی انسانی برای نوآوری های تکنولوژیکی قرار داد، ولی در دهه نود میلادی این برنامه نگاه خود را از تولیدات صنعتی به سمت توسعه تولید محصولات با علوم بسیار پیشرفته مثل نمایشگرهای الکترونیکی، موبایل و کشتی سازی تغییر داد و اخیراً نیز برنامه های توسعه منابع انسانی ملی به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بسیار بالا نظیر آی تی، بیوتکنولوژی و تکنولوژیهای زیست محیطی متمرکز کرده است.
ج) جریان اقدامات سیاسی یا سیاست (Politic): در این جریان، تصمیم گیران در خصوص شروع اقدامات برای حل مشکل به اجماع رسیده، تصمیم گیری میکنند. در عرصه سیاسی، دستیابی به اجماع میان بازیگران سیاسی، از طریق چانه زنی صورت می گیرد. اگر نمایندگان مردم (خواه رئیس جمهور با مجموعه وزارتخانه های تحت پوشش و خواه نمایندگان مجلس) همچنان که در نطق های تبلیغاتی خود بر لزوم مدنظر قرار دادن مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه تأکید میکردند، بر این مهم تعهد داشته باشند، طبیعی است که همگی صرف نظر از جهت گیری های حزبی و سیاسی در راستای دستیابی به توافق مطلوب و خردمندانه برای «جامعه به مثابه کل» همرأی باشند.
توجه شود اگر چه این جریانهای سه گانه تقریباً به طور مستقل از یکدیگر عمل می کنند، ولی در زمان هایی که مشکل ادراک شده به طور قابل قبولی مورد اجماع همگان باشد، گرد هم می آیند و به همدیگر پیوند می خورند. احتمال این پیوند زمانی افزایش می یابد که پنجره فرصت برای وارد کردن طرح های پیشنهادی یا ادراک از مشکل باز می شود. پنجره فرصت زمانی باز می شود که نیروهای سیاسی تصمیم گیر و خط مشی گذار نظیر قوای مقننه و مجریه با همدیگر همگرایی بیشتری داشته باشند. در ایران، شواهد حاکی از آن است که چنین شرایطی در مجلس کنونی مهیا است؛ چرا که هم رئیس جمهور و هم نمایندگان قوه مقننه (همچنان که در نطق های انتخاباتی خود اظهار کرده اند) بر ضرورت توجه به مشکلات اقتصادی و رفاهی و اجتماعی جامعه تأکید دارند و آن را در سرلیست برنامه های اعلامی خود قرار می دهند. بدین ترتیب، نمایندگان باید در چنین شرایطی که شواهد حاکی از وجود اتفاق نظر درباره مشکل ادراک شده است و به نوعی همدلی و همراهی بین قوه مجریه و مقننه وجود دارد، دست به تغییراتی بنیادین در خط مشیهای حکومت بزنند و جهت گیری توسعه ای کشور را طی اقدامی خردمندانه بازتعریف نمایند و خط مشی ها و برنامه هایی را ارائه و تصویب نمایند که بتوانند ضمن تخفیف و تضعیف مشکلات ناظر بر آحاد جامعه، با دیدی بلند مدت آینده ای مطلوب را از طریق استمراربخشی به آنها، به ارمغان بیاورند.
در نهایت ذکر این نکته ضروری است که نمایندگان باید دریابند که ساحت قانونگذاری و خط مشی گذاری، جایگاه آزمون اندیشه های کوته نگرانه حزبی و جناحی و تجارب وهم آلود خویش انگاشته آنان، به بهای نادیده انگاشتن منافع عمومی نیست و ضروری است در این مسیر، ضمن تقویت توان دانش آموزی به سیاق لقمانی (هر آنچه در ادوار گذشته به مذاق افراد جامعه خوش نیامده یا اثرات نامطلوبی به بار آورده است باید از آنها اجتناب گردد)، بهره گیری از اندوخته های دانشی نخبگان فکری سیر (نخبگانی که منافع عمومی و اجتماعی را بر هر منفعتی اعم از شخصی و حزبی و جناحی ترجیح می دهند و جز بر طریق راست ره نمی پویند) به ویژه اندیشمندان علوم سیاسی، اداره امور عمومی و اقتصاد و جامعه شناسی را سرلوحه امورات خود قرار دهند؛ نمایندگان باید توجه داشته باشند که مطابق با بینش حاصل از نظریه ساخت اجتماعی واقعیت (The social construction of reality) هر طرح و خط مشیای که از سوی آنان مطرح و تصویب می شود، واقعیت ساز و آینده پرداز بوده، بر سرنوشت آحاد جامعه تأثیرگذار است و به نحوی مراتب کامیابی و ناکامیابی همگان را تحت تأثیر قرار میدهد.
از توام ای شهره قمر، در من و در خود بنگر کز اثر خنده تو، گلشن خندنده شدم
. به قول مولوی: هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من
. مطابق با نظر باتیستا «هنگامی که کالاها از مرزها عبور نکنند، سربازان عبور خواهند کرد». ضمن اینکه در صورت مورد توجه قرار ندادن صنایع مولد، سرمایه ها به بخشهای غیرمولد نظیر سپرده بانکی و زمین و مستغلات سوق می یابند که خود دامن زننده به سفته بازی است.
Let’s block ads! (Why?)
RSS