جامعه > محیط زیست – روزنامه وقایع اتفاقیه:بعد از سالها برنامهریزی و ماهها مذاکره، سران جهان هفته گذشته به توافقی برای کنترل تغییرات اقلیم رسیدند که در آن 195کشور متعهد به انجام کارهایی شدند تا قدمی برای بهبود محیط زیست جهانی بردارند، اما اجلاس پاریس علاوهبرآنکه در حوزه محیط زیست تأثیر داشته باشد، آثار متعددی در حوزههای […]
جامعه > محیط زیست – روزنامه وقایع اتفاقیه:بعد از سالها برنامهریزی و ماهها مذاکره، سران جهان هفته گذشته به توافقی برای کنترل تغییرات اقلیم رسیدند که در آن 195کشور متعهد به انجام کارهایی شدند تا قدمی برای بهبود محیط زیست جهانی بردارند، اما اجلاس پاریس علاوهبرآنکه در حوزه محیط زیست تأثیر داشته باشد، آثار متعددی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… نیز خواهد داشت.
اکنون اصلاح الگوی مصرف سوخت و بهینهسازی مصرف انرژی با توجه به کاهش انتشار گازهای گلخانهای در دستور کار اسناد بالادستی به عنوان قدم بزرگ ایران پس از این توافق شمرده میشود، اما تأثیرگذاری ایران فقط به همینجا ختم نمیشود؛ حضور هیئت ایرانی در اجلاس پاریس تاحدی تأثیرگذار بوده که 10 بند با مشورت ایرانیها و بنابر خواسته آنها دچار تغییرات زیادی میشود. یکی از مهمترین آنها جایگزینکردن اهداف کیفی بهجای کمی برای جلوگیری از آسیبهای وارده بر اقتصاد کشور بوده و باعث شده است تا دقیقا ادبیات کاربردی هیئت ایرانی جایگزین شود. مصاحبه «وقایع اتفاقیه» با مجید شفیعپور، مدیر کل روابط بینالملل سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه میآید:
در کل اگر بخواهیم خلاصهای از دستاوردهای ایران بگوییم، نقش ایران در اجلاس سراسری پاریس چه بود؟
در فرآیند شکلگیری توافقنامه پاریس که در تاریخ 12دسامبر 2015 از سوی 195 کشور از اعضای کنوانسیون تغییرات آبوهوا تصویب شد، جمهوری اسلامی ایران در قالب بلوک مذاکرهکنندهای موسوم به گروه 77 و چین که با عضویت 135 کشور در حال توسعه قرار گرفته بود، تلاش میکرد حرکتها، مواضع و انتظارات خود را تنظیم کند که در ذیل همین گروه، گروه دیگری به نام زیرگروه کشورهای همفکر که حدود 30 کشور در آن قرار گرفتهاند، وجود دارد. همین 30 کشور بالغ بر 50 درصد از جمعیت کل جهان و 50 درصد از اقتصاد تولید ناخالص جهانی را تولید میکنند که جمهوری اسلامی ایران هم درون زیرگروه کشورهای همفکر تلاش میکرد مواضع خود را دنبال کند. جمهوری اسلامی ایران عملا بهدنبال محققکردن 10دیدگاه بود که البته بعضی از این 10 دیدگاه با پارهای از کشورهای در حال توسعه درون گروه 77 کاملا مغایر بود و حتی بعضا با پارهای از کشورهای گروه همفکر هم انحرافهایی داشت، اما آنچه به عنوان دستاورد یا تأثیرگذاری توافقنامه پاریس و تصمیمات آن بر جمهوری اسلامی ایران برمبنای انتظاراتش بود، در 10 سرفصل اصلی میشود از آن ذکر کرد. خوشبختانه موفق شدیم تمامی این 10 سرفصل را باوجود آسیبها و آفتهایی که میتوانست برای اقتصاد، محیط زیست و برای کل جامعه در جمهوری اسلامی ایران بههمراه داشته باشد را برچیدیم و با ادبیات متناظر در برگیرنده منافع ملی را جایگزین کردیم.
مهمترین این دستاوردها چه بود؟
از مهمترین مباحث، تعیین یک هدف کمی طولانیمدت بود؛ تلاش میکردند تا تعدادی از کشورها بین 40 تا 70 درصد و برخی کشورها تا 90 درصد استفاده از سوختهای فسیلی و انتشار کربن را تا حتی قبل از 2050 میلادی محقق کنند، اما بهطور طبیعی این میتوانست با منافع ملی ما به عنوان یک کشور صادرکننده نفت و فرآوردههای نفتی در مغایرت قرار گیرد و از طرف دیگر مباحث مطرحشده در پی این بود که باید انتشار گازهای گلخانهای کشورها تا سال 2030 به اوج خود برسد و سپس مسیر نزولی را طی کند. آنوقت چه برای دیگر کشورها و چه برای رشد اقتصادی و توسعه پایدار جمهوری اسلامی ایران مغایرتی را بهوجود میآورد، چون ما نیازمند مصرف انرژی برای دستیابی به رشد اقتصادی و توسعه پایدار هستیم و طبیعتا داشتن زمانبندیهایی چون 2030 یا 2050 چه از بُعد ملی و چه از بُعد بینالمللی ضررهایی را میتوانست برای ما داشته باشد که ما با حذف کامل و جایگزینکردن اهداف کیفی بهجای کمی با قید درصد و زمانبندی موفق شدیم هدف را تا پایان سال 2100 یعنی در آستانه ورود به قرن 22 و با ثبات غلظت گازهای گلخانهای در اتمسفر دنبال کنیم.
براساس آن تعیین شد تا اهداف کمی لازم در قالب افزایش میانگین دمای سطح کره زمین باشد که بهطور طبیعی بین عدهای از کشورها اختلافنظر بود و پیشنهاد خیلی کمتر از دو درجه سلسیوس، پیشنهاد میانهای بود که ایران داد و دقیقا ادبیات کاربردی هیئت ایرانی بود که جایگزین شد تا هم بار مثبت داشته باشد و هم اینکه نزدیک به آن 1/5 درجه مدنظر اکثریت حاضر در جمع باشد. از طرف دیگر به اوجرسانی گازهای گلخانهای که برای حدود 2030 مدنظر بود و با هدف کربنزدایی و اقلیم خنثی از کربن دنبال میشد را متوقف کردیم و با جایگزینی واژههای اقتصاد یا انتشار کمِ کربن و یا گذار به اقتصاد کمکربن برای اهداف توسعه پایدار مباحث را در سند نهایی گذاشتیم.
مسئله انتقال فناوری به چهصورت است و چه اقداماتی ذیل آن قرار است انجام گیرد؟
هدف سوم توسعه و انتقال فناوری بود که درباره فناوریهای سازگار با اقلیم کشورهای توسعهیافته تا الان بهصورت شفاهی تعهداتی را می طلبیدند، اما اینبار رسما کشورهای توسعهیافته ملزم شدند که هرآنچه را چه از نظر ظرفیتسازی یا انتقال تکنولوژی و منابع مالی لازم هست را مکتوب کنند و گزارش دهند که چقدر به تعهداتشان پایبند بودند؛ یعنی گزارش رسمی کشورهای توسعهیافته در واکنش به نیازهای مندرج در تفاهمنامه، یکی دیگر از دستاوردهای مدنظر ما بود که طبیعتا با تهیه گزارشهای ملی کشورها که نیازهای فناوری، ظرفیتسازی و مالی را هم مکتوب تهیه میکند و به دبیرخانه کنوانسیون تسلیم میکند و در مقابل خواسته از سوی کشورهای در حال توسعه و آنچه محقق شده از سوی کشورهای توسعه یافته یا اصطلاحا صنعتی، این توازن یا تعهد و پایبندی را شفاف میکند.
محور چهارم یا سرفصل چهارم مدنظر ما در ارتباط با ظرفیتسازی بود که غالبا بهصورت کلماتی غیرمقید اشاره میشود که همه هم خودشان را معتبر و پایبند میدانند، اما هیچ سازوکار و ساختار رسمی برای ظرفیتسازی کشورهای در حال توسعه از سوی کشورهای در حال توسعه وجود نداشت و ما همواره دنبال این بودیم که یک ساختاری رسما ذیل کنوانسیون ایجاد شود تا به مسئولیت ظرفیتسازی در کشورهای در حال توسعه از سوی کشورهای توسعهیافته بپردازد که خوشبختانه این هم از تصمیمات پاریس بود.
بهچهصورت این ظرفیتسازی ایجاد شد؟
ساختار جدیدی به نام کمیته ظرفیتسازی پاریس استوار شد. هدف دیگر در ارتباط با تلاشهایی بود که کشورهای در حال توسعه در همسویی با سازگاری با اثرات سوء تغییر اقلیم میدهند تا این تلاشها بتواند در زمینه تعدیل انتشار گازهای گلخانهای به عنوان تعهدات آنها محاسبه شود. بهعبارتی اگر بهواسطه خشکسالیها یا کاهش بارش و منابع مالی، ریزگردها را داریم و اگر تلاشی میکنیم، چه اجرائی و چه مالی برای سازگاری با این اثرات خشکسالی یا سیلها؛ شاید اینها بتواند جزء فعالیتهای مفید در عرصه تعدیل هم قرار گیرد و تعدیل ما را در بخشهای گوناگون اقتصادی نهتنها بر بخش انرژی و صنایع انرژی، بلکه بر نیروگاهها یا صنایع نفتی هم متمرکز کند و سایر فعالیتهایمان هم بتواند مزایای جانبی تعدیلی آن را مدنظر قرار دهد.
اقدام ششم ما درباره اقدامات واکنشی است و برای ما به عنوان کشوری با این اقتصاد و وابستهبودن بخش زیادی از آن به صادرات نفت مهم بود، همچنین اقداماتی که کشورهای جهان انجام میدهند، بهویژه مصرفکنندههای نفت خام و گاز و تعهدات تعدیل انتشار گازهای گلخانهایشان که بهمعنی کمترمصرفکردن نفت و مشتقات آن و گاز طبیعی باشد و بازار فروش نفت و گاز ایران را کاهش ندهد. تعدیل کشورها باید بهگونهای تنظیم شود که در واقع رشد اقتصادی آنها با رشد اقتصادی ما در تقابل قرار نگیرد تا اقتصاد ما را متضرر نکند و این هم بهدرستی مخاطب قرار گرفت که تعهد کشورها برای تعدیل نباید بهگونهای باشد که کشورهای در حال توسعه مشابه ایران را در قالب اقتصاد آسیبپذیر از صادرات فرآوردههای هیدروکربنی مورد هجمه قرار دهد.
کارایی صندوق سبز اقلیم درچهحدی است و چه میزان دارایی خواهد داشت؟
همواره مطرح میکردند باید از کشورهایی که ازنظر مالی میتوانند به صندوق سبز اقلیم کمک کنند، کمک دریافت شود؛ یعنی فقط کشورهای توسعهیافته نباشند که سالانه یکصد میلیارد دلار این صندوق را تغذیه کنند و باید کشورهای در حال توسعه که اقتصادی بالاتر از اقتصاد متوسط دارند، مسئولیت داشته باشند و ایران به عنوان کشوری که همواره اهدافی برای رشد اقتصادی و میل به توسعه پایدار دارد، پذیرای این نبود. بهاینترتیب ما مخالفت خودمان را توانستیم مشخصا با گنجاندن این سند که فقط کشورهای صنعتی و توسعهیافته هستند که ارگانهای دولتیشان باید سالانه حداقل صد میلیارد دلار را تأمین کنند و اگر کشوری داوطلبانه رغبت داشت میتواند کمک کند، اما این دیگر تکلیف نیست.
گویا شرایط تنبیهی برای کشورهایی که از قواعد این توافق پیروی نکنند، وجود ندارد؟
بحث رژیم حقوقی پایبندی به تعهدات در واقع در قالب دو رژیم سخت و نرم بود. رژیم سخت اقدامات حقوقی، دادگاهی، تنبیهی و جریمه و وضع تحریمها بود و در مقابل اقدامات تسهیلی، تشویقی و همراهی بود؛ در واقع در مقابل کشورهای پافشاریکننده روی رژیم سخت که ترکیبی از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه بودند، موفق شدیم که رژیم پایبندی تسهیلی و تشویقی و غیرتنبیهی و غیرقابل دادگاه و تحریمها را دنبال کنیم. از دیگر تلاشهای مدنظر جمهوری اسلامی ایران، بحث ایجاد تعادل بین منابع مالی که در اختیار صندوق اقلیم سبز قرار میگیرد، بود؛ یعنی 50 درصد در تعدیل و 50 درصد در سازگاری هزینه شود که این هم دقیقا توفیقی بود که در سند گنجانده شد. به عنوان ردیف آخر خواست جمهوری اسلامی ایران نبودن محدودیتها بر بخشهای دریانوردی و هوانوردی بود که برای کشورهایی که ناوگان کشتیرانی یا هواپیمایی نسبتا فرسوده و قدیمی را دارند و خیلی هزینهبر است، هیچگونه جریمه یا الزامی را بهوجود نیاورد و مخاطب، بخشی را برای اقدامات محدودیتی نداشته باشد که به عنوان آخرین دستاورد ما از کل سند حذف شد.
عدهای معتقد بودند که ایران در این اجلاس فعالیتی نداشته و انفعال از خود نشان داده، اینطور است؟
اگر بحث انفعال هست انفعال ما این بود که در مراسم اختتامیه که تنها زمانی بود که کشورها از کشور میزبان تشکر میکردند و رسانهها حضور داشتند، نبودیم. ما بهدلیل رابطه صمیمانه همواره مورد قدردانی کشور میزبان و رئیس کنفرانس آقای فابیوس قرار گرفته بودیم، فقط شش دیدار من در سه هفته با هیئترئیسه داشتم که مشورتهای گوناگونی درباره چگونگی توفیق پاریس به آنها داده شد؛ جدا از آن حداقل دو دیدار در سطح وزرا در مسیر آمادهسازی و در نشستهای گوناگون در پاریس از سوی خانم ابتکار انجام شد و در نشست پیش از کنفرانس هم دیدگاهها و نظراتمان درباره سند را اعلام کردیم.
۴۵۴۲
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.
RSS