پایگاه صلح خبر، گروه سیاست – طیبه بیات: مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها، ۲۱ مهر ماه، با حضور رئیسجمهور در تالار علامه امینی دانشگاه تهران و با حاشیههای زیادی برگزار شد. طبق رسم هرساله، در این مراسم غالباً چهرههای علمی و اساتید سخنرانی میکنند و دیگر زمانی برای نمایندگان تشکلهای دانشجویی باقی نمیماند؛ موضوعی که […]
پایگاه صلح خبر، گروه سیاست – طیبه بیات: مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها، ۲۱ مهر ماه، با حضور رئیسجمهور در تالار علامه امینی دانشگاه تهران و با حاشیههای زیادی برگزار شد. طبق رسم هرساله، در این مراسم غالباً چهرههای علمی و اساتید سخنرانی میکنند و دیگر زمانی برای نمایندگان تشکلهای دانشجویی باقی نمیماند؛ موضوعی که همیشه در ادوار مختلف مورد نقد و اعتراض دانشجویان حاضر در مراسم بوده است.
در مراسم امسال، علاوه بر وزرای علوم و بهداشت، رؤسای دانشگاههای تهران و علوم پزشکی، یک استاد دانشگاه علوم پزشکی و یک دانشجوی دکتری دانشگاه تهران نیز سخنرانی کردند.
در این میان، اما با وجود عدم برنامهریزی جهت سخنرانی نمایندگان تشکلهای دانشجویی، رئیسجمهور در پاسخ به اعتراضات دانشجویان حاضر در سالن، تریبون را در اختیار «علیرضا صفری» رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران قرار داد؛ اقدامی که با اعتراض دیگر نمایندگان تشکلهای دانشجویی مواجه شد. صفری در واکنش به اعتراضات برخی حاضرین در سالن گفت: «من اصلاً صدای دانشجوها نیستم، منتها از رئیسجمهور میخواهم به شما صدا بدهد». رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران تاکید کرد: «من در اینجا نمیخواهم نطق تشکل باشم اما میخواهم بگویم از دانشگاه صیانت کنید». وی از رئیسجمهور خواست در شانزدهم آذر در دانشگاه تهران حاضر شود و صدای تشکلهای دانشجویی را بشنود. صفری همچنین با انتقاد از وزیر علوم، از «سیماییصراف» خواست برای برگزاری جلسهای با نمایندگان تشکلهای دانشجویی زمانی را تعیین کند.
*دانشجو میخواهد صدای جامعه باشد
تریبون دادن رئیسجمهور به نماینده بسیج دانشجویی با اینکه اقدامی سنتشکنانه و برخلاف سنت هرساله مراسم آغاز سال تحصیلی بود اما اعتراضات هرساله نمایندگان تشکلهای دانشجویی مبنی بر عدم اختصاص زمان مناسب برای ایراد نطق دانشجویان، نشان از این دارد که دانشجو به عنوان صدای بخشی از افکار عمومی، میخواهد صدای خود را به گوش مسئولان برساند؛ مطالبهای از جنس ملی نه فردی یا جناحی.
روزنامه فرهیختگان در این زمینه نوشته است: «آنچه از اتفاقات دیروز دانشگاه تهران میتوان فهمید، ناامیدی از یافتن گوش شنواست! سپردن تریبون حتی برای دقایقی کوتاه به نماینده کسانی که نسبت به شرایط موجود اعتراضی دارند، میتواند الگوی مناسب و قابل تکثیری برای لااقل مدیران دولتی باشد که در هر فضایی، صدای اعتراض را در زمان مناسب و در شرایط گفتوگو بشنوند»
*بیعملی وزیر علوم در ارتباط با تشکلهای دانشجویی
به اعتقاد برخی ناظران سیاسی، یکی از دلایل اعتراض و به تشنج کشیده شدن مراسم امسال آغاز سال تحصیلی، عدم اهتمام وزیر علوم نسبت به شنیدن صدای تشکلهای دانشجویی بود؛ تشکلهایی که میتوانند کلید «تنش» یا «آرامش» دانشگاه باشند.
حوادث پاییز سال ۱۴۰۱ و حواشی تأسفبار اعتراضات دانشجویی در دانشگاه شریف نشان داد که اگر وزارت علوم همراهی مناسبی با تشکلهای دانشجویی داشت، میتوانست جایگاه دانشجو را تعالی بخشیده و تبدیل به الگویی برای جامعه کند اما در غیر این صورت، جامعه ایرانی دانشجو را فردی میبیند که همچون ماجراهای سال ۱۴۰۱، فحاشی میکند و درصدد تحریک حکومت و مردم است.
*تابوشکنی پزشکیان و سیاسیبازی اصلاحطلبان
تابوشکنی رئیسجمهور در مراسم آغاز سال تحصیلی امسال دانشگاهها در تریبون دادن به یکی از دانشجویان که از قضا رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بود، برخی جریانات سیاسی کشور نظیر جریان اصلاحات را بر آن داشت تا انتقاداتی را متوجه رئیسجمهور کنند؛ انتقاداتی که بیشتر از جنسی سیاسی بود تا دانشجویی.
روزنامه اعتماد در این زمینه نوشته است: «درباره فرم روابط پزشکیان و دانشگاه چند نکته نیازمند توجه است؛ ۱- حق صحبت تشکلهای دانشجویی در زمان حضور رؤسای جمهور در دانشگاهها باید بر اساس یک تقسیمبندی منطقی انجام شود نه اینکه هر تشکلی که صدای بلندتری داشت به تریبون برسد. باید در مورد تعریف یکسان از دانشجوی معترض نیز دقت کافی وجود داشته باشد. ۲- دولت پزشکیان باید و حتماً از تجربه فضای دانشگاهها در دولتهای گذشته درس بگیرد. ارتباط درست دولت و دانشگاه در شرایطی شکل خواهد گرفت که صدای «همه منتقدان» شنیده شود و فضای امن برای طرح همه انتقادات باز شود نه فقط صدای اعتراض منتقد دولت وقت که احتمال انتشار عکس چهرههایشان با رقیب انتخاباتی رئیس فعلی دولت نیز زیاد است»
برخی فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز مطالبه اعتراضآمیز نماینده بسیج دانشجویی در مراسم آغاز سال تحصیلی را به تلاش جریان اصولگرا برای برهم زدن مراسم تحلیل کردند و با ادبیاتی نامناسب مدعی شدند که «علت اعتراضات رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، خودنمایی برای کسب پستهای سیاسی در آینده است»
«شهریار صحاف» عضو سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران در همین راستا توئیتی توهینآمیز نوشت.
در دیگر سو، «محسن صالحیخواه» خبرنگار روزنامه هممیهن نیز با انتشار تصویر «مهرداد بذرپاش» و «محسن دهنوی» در توئیتی نوشت: «وقتی برای آنها آب و نان داشت و وزیر و وکیل شدند، چرا برای جدیدها نداشته باشد؟»
«احسان بداغی» خبرنگار اصلاحطلب در توئیتی بدون اشاره به سخنان رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و دفاع وی از دانشجویان در مقابل رئیسجمهور، نوشت: «یکبار دیدهاید بسیج و تشکلهای دانشجویی اصولگرا کوچکترین اعتراضی به ستارهدار کردن دانشجویان، اخراج اساتید، تعطیلی تشکلهای مستقل و منتقد، تقویت سهمیههای تحصیلی، سختگیری استخدام اساتید، به هم زدن مراسمها و … داشته باشند؟ دانشگاه سیاسی از اینها یعنی انحصار خودشان»
*اصلاحات؛ جریانی برای پسابحران دانشگاه
بررسی اظهارات فعالان سیاسی و رسانهای اصلاحطلب نشان میدهد که کنشهای این جریان صرفاً در پسابحران و با هدف شعلهور نمودن بحران است. اغلب مطالبات امروز فعالان دانشجویی اصلاحطلب نه شنیدن صدای دانشجوی بلکه صرفاً متمرکز بر پیگیری پرونده دانشجویان تعلیقی و اخراجی است؛ دانشجویانی که در سال ۱۴۰۱ صرفاً درصدد بحرانآفرینی و رادیکالیسم بودند.
نمونه دانشجوی رادیکال، «مطهره گونهای» دبیر سیاسی پیشین انجمن اسلامی دانشگاه تهران است که پیشتر به ۵ سال محرومیت از تحصیل روبرو شده بود و با پیگیری دولت پزشکیان، حکم محرومیت از تحصیل او لغو شد اما وی علیرغم حمایت دولت چهاردهم، توئیتهای تند و توهینآمیز خود به نظام را متوقف نکرد و در نهایت با حکم کمیته انضباط، در همین دولت بازگشت او به دانشگاه لغو شد و همچنین با احضار به دادسرا، به زندان معرفی شد.