به گزارش صلح خبر، مهدی احمدی با نگارش یادداشتی که به انگیزه حاشیهی اخیری که برای یکی از ستاره ها سینما در ارتباط با یکی از اقشار زحمتکش جامعه رخ داد، هشدارهای رسانهای را در این زمینه ضروری دانسته و به تناوب برشمرده است.
این فعال رسانهای در مطلب خود نوشته است:
«معمولا نوع زندگی سلبریتیها و افراد مشهور در حوزه سینما و تلویزیون و ورزش بیشتر از گروههای دیگر از سیاست تا اقتصاد و … مورد کنجکاوی و توجه عموم جامعه بهخصوص گروه جوانان و میانسالان است. این گرایش البته دلایل مختلفی دارد. از جمله، احتمال برخورداری از سطح اقتصادی عالی و نوع زندگی مرفه و اشرافی و علاقهمندی به دنبال کردن ایشان از طرف مردم به عنوان یک کنش طبیعی اجتماعی که کارکرد اجتماعی و مثال اوج آن را میتوان از جامعه، سینما و سلبریتیهای هنری و ورزشی هند مثال آورد.
حالا اما با گسترش کاربری انواع گوشیهای هوشمند و دوربیندار در بین مردم و از طرفی بهترین آنها در دست سلبریتیها، شرایط و قاعده این بده و بستانها بین این دو گروه و جذابیتهای این بازیها و سرگرمیهای فردی و اجتماعی، دچار تغییراتی اساسی شده است.
حالا سلبریتیها از هنری و ورزشی تا سیاسی و اجتماعی در هر حال و شرایط و لحظهای از شبانه روز و بدون نیاز به حضور و وجود دوربین حرفهای عکاس یا فیلمبردار و صدابردار رسانه یا شبکهای تلویزیونی و رادیویی و یا امواج فرستنده برد و طول کوتاه و متوسط و بلندی و قطعا بدون دروازهبانی و ادیت و اصلاح خبرنگار و سردبیری، زنده و مستقیم با هر مخاطبی که حالا دیگر بدون نیاز به داشتن رادیو یا تلویزیون و تنظیم اعصاب خرد کن آنتنهای معروف قدیمی، مخاطب چرب و نرمی به حساب میآید، از هر ملت و کشوری از هر جنس و سنی، صدا و تصویر مخابره میکنند و این اتفاق و هیجان بزرگ در عرصه ارتباطات اجتماعی در عین مبارکی و راهگشاییهای متعدد برای انسان معاصر، قطعا بدون امر «آموزش»، «قاعده و قانون» و « اخلاق» میتواند بیش از فوایدش، ویرانگر باشد.
قاعدتا این افراد به میزانی که جامعه را از جزییات زندگی و آنات و احوالات خود، نوع پوشش و خورد و خوراک و سفرها و یا اندیشهها و افکار و عادات و علاقه مندیهای فردی وخصوصی، از طریق دنبال کنندگانشان در فضای مجازی مطلع میکنند و یا در امور اجتماعی و سیاسی و … و سبک و نوع زندگی دیگران اظهار نظر و مداخله میکنند به همان میزان هم مورد توجه و مداخله و مداقه اجتماعی و دنبالکنندگان و یا حتی دستگاههای کنترلگر و نظارتی و قضایی قرار میگیرند و لازم است که بهعنوان یک قاعده کلی در این بازی و تعامل دو طرفه آن را پذیرا باشند. در واقع، شیر کنترل کم و کیف واکنش دنبالکنندگان در دست خود سلبریتیهاست!
البته نوع این حضور و مداخله این افراد در اموری که ذکر آن رفت، معمولا هم میتواند در مواردی کارکرد و اثر بخشی اجتماعی مثبت داشته باشد و نیز کارکرد منفی و مضر به حال فرد و جامعه و باعث ایجاد خسارتهای مادی یا معنوی محدود و یا فراگیر و گاهی غیر قابل جبران باشد.
لذا برای قاعدهمند و قابل کنترل بودن این حضور و تاثیرگذاری و استفاده مثبت فردی و اجتماعی از ویژگی شهرت، به نظر میرسد میبایست اقدامات و آموزشهایی مورد توجه قرار بگیرد؛
۱- از یک طرف لازم است خود سلبریتیها، به میزانی که قصد دارند در این فضا حضور شخصی و هنری، حال با هر کارکرد و اهداف متعارفی داشته باشند، از جذب دنبالکننده و تثبیت و کنترل میزان شهرت یا یادآوری اجتماعی گرفته یا کارکرهای اقتصادی و درآمدزایی و یا سیاسی و یا حتی ناشی از اثر بخشی در ایفای مسولیت اجتماعی خود، به همان مقدار با گذراندن دورههای آموزشی فنی و کلاسیک دانش رسانه و رسانهداری در فضای مجازی، ضمن تضمین حضور مثبت و موثر خود در این فضا از میزان آسیبهای فراوانی که ممکن است در این مسیر به شخصیت و جایگاه هنری و شهرت ایشان لطمه جدی وارد کند و یا ایجاد خسارتهای اجتماعی و …، جلوگیری کنند.
۲- اقدام لازم دیگر علاوه بر لزوم آشنایی و آگاهی قبلی سلبریتی از حضور در فضای مجازی، بهرهمندی و مشاوره گرفتن از یک دستیار و مشاور رسانهای و متخصص در علوم ارتباطات و رسانههای اجتماعی است، همچنانکه عمده افراد مشهور و سلبریتیهای جهانی و فراملی، همچنان که شاهدیم علیرغم داشتن دنبالکنندگان چند ده یا صد میلیونی و بهرهمندیهای چندگانه مختلف فردی و اقتصادی و یا ایفای مسولیت اجتماعی و کنشگری اجتماعی در سطح جهانی از این حضور قوی، با کمک گرفتن و مشاورههای رسانهای و یا حتی حقوقی با کمترین آسیب ممکن فردی و مخرب اجتماعی، همچنان به حضور خود با موفقیت ادامه میدهند و در عین حال حریم فردی، خانواده، اندیشه و افکار و نیز حرمت دنبالکنندگان و مخاطبانشان نیز حفظ و صیانت میشود.
۳- بر دستگاهها و نظامهای آموزشی مختلف و رسمی و غیررسمی تا سمنها و فعالان این عرصه، فرض است که به عنوان یک ضرورت اجتماعی با آموزش و ارتقای سطح دانش رسانهای عمومی در مقام کاربر و دنبالکننده رسانهای از میزان خسارتهای ایشان، در دام کلاهبرداریها افتادن و سرقتهای اینترنتی گرفته تا درگیری در عشقهای نافرجام اینترنتی تا کنشگری مناسب فردی و اخلاقی و رفتاری در مقابل حضور و عرضاندام مجازی سلبریتیها، بکاهند و دستکم این دانش ضروری در حد یک واحد درسی آموزش عمومی و رسمی و یا غیررسمی، مستقیم یا غیرمستقیم، به هر ترتیب به جامعه منتقل شود. غفلت از امر صواب و ساده و مهم «آموزش» در موضوعات مبتلابه و در هر سطح و کم و کیفی، از بزرگترین آسیبهای دهههای اخیر و عدم موفقیتها و بروز ناکامیهای جامعه معاصر ایرانی است!
۴- بر نهادهای کنترلگر و قضایی- حقوقی و تقنینی، فرض است که با ارتقا، تایید و تثبیت یا تدوین و تصویب قوانین و مقررات لازم و مربوط، در ایجاد زمینه قاعدهمند کنشها و کنشگریها و حضور امن و کم آسیب همه آحاد از دنبالکننده تا سلبریتی و همه فعالیتها از سیاسی و هنری تا اقتصادی و اجتماعی، در فضایی شفاف و روشن بطوری که جزا و جرایم موضوعه، روشن و صریح و بدون ابهام و نیاز به استفساری، نسبت به افراد مشخص باشد، اقدامی عاجل کنند.
۵- این روزها متاسفانه با اوجگیری و شیوع کرونا مجددا شاهد اپیدمی و شیوع برخی آسیبها و مضراتی که در بالا به آن اشاره شد بوده و هستیم، چه مخاطبان و دنبالکنندگان آموزش ندیده و خامی که مثل برهای در دست گرگهای مجازی و در لایوها و پستها و … دریده نشدند! چه مطالب دروغ و نادرست و بدون منبع موثق و یا الفاظ رکیک و فحاشیها و غیراخلاقیهایی که بدون ادیت و اصلاح و دروازه بانی خبرنگار و سردبیری رد و بدل نشد و چه دستهگلهایی که سلبریتیهای ناآگاه و آموزش ندیده دانش رسانه و هیجان زده از شهرت و ثروت و رفاه و یا دوستان و رفقایشان که از خصوصیهای خود، به آب ندادند! حالا چه به بهانه و دلیل بیخوابیها و خواب نما شدنهای معروفشان، چه ناشی از جوگیریهای مسولیت اجتماعی و ژستهای مرشد و عقل اعظم و دانایکل پنداریهایشان در عین ناآگاهیهای عمومی ایشان و البته بدون حضور و مشورت یک مشاور رسانه. غفلت در این امر مهم از سوی طرفهای درگیر و مسئول، از مردم و مخاطبان و دنبالکنندگان تا سلبریتیها و مدیران و مسوولان، باعث گسترش زمینه هرچه بیشتر بیاخلاقیها و سَرخوردگیها و یا حتی شیوع جرایم مختلف و از بین رفتن هرچه بیشتر سرمایههای اجتماعی کشور در میان مخاطبان و دنبالکنندگان و نیز در بین سلبریتیها از حوزههای فرهنگ و هنر و ورزش تا سیاست و اجتماع و اقتصاد خواهد شد.»
انتهای پیام