برترین‌ها – آرمان رمضانی: سریال تاج (The Crown) درامی تاریخی با تمرکز روی دوره‌ی سلطنت ملکه الیزابت دوم، ساخته‌ی پیتر مورگان برای شبکه نتفلیکس است. مورگان علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلم نامه‌ی سریال را هم برعهده داشته است. مورگان البته تاج را با توسعه دادن داستان ۲ تا از کار‌های خودش به وجود آورد. (فیلم «ملکه» و تئاتر «مخاطبان»). خالق تاج تلاش کرده در هر فصل یک دوره زمانی از زندگی ملکه الیرابت را به تصویر بکشد.

فصل اول سریال دوره ازدواج الیزابت با فیلیپ، دوک ادینبرو، تا به هم خوردن نامزدی مارگارت (خواهر الیزابت) با یک افسر اشرافی نیروی هوایی بریتانیا ۱۹۵۵ را پوشش می‌دهد.

فصل دوم به بحران کانال سوئز، بازنشستگی نخست وزیر مک‌میلان و به دنیا آمدن شاهزاده ادوارد در ۱۹۶۴ می‌پردازد.

فصل سوم دوره زمانی ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۷ را پوشش می‌دهد و به اتفاقاتی نظیر دو دوره نخست وزیری هارولد ویلسون می‌پردازد. در این فصل همچنین کامیلا شاند (دوشس کورنوال که بعد‌ها با شاهزاده چارلز ازدواج می‌کند) به بیننده معرفی می‌شود.

اتفاقات فصل چهارم درواقع بین سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ روی می‌دهد و وقایع مهمی، چون نخست وزیری بانوی آهنین؛ مارگارت تاچر و ازدواج دایانا با شاهزاده چارلز را در خود جای داده است.

قرار است فصل پنجم و ششم به زندگی ملکه الیزابت در قرن ۲۱ بپردازد (گرچه هنوز بحث‌هایی هست مبنی‌بر تمام شدن سریال در انتهای فصل پنجم یا ادامه سریال تا فصل شش).

بد نیست بدانید این سریال از نظر کسب جوایز، سریال تحسین شده‌ای محسوب می‌شود. بردن ۱۰ جایزه امی از مجموعِ ۳۹ نامزدی و ۳ گولدن گلاب (۲۰۱۸ و ۲۰۲۰) تنها بخش کوچکی از جوایز فراوان این سریال است.

اگر شما جزء کسانی باشید که جدی‌تر فیلم و سریال می‌بینید، حتما از اهمیت نقش طراح لباس آگاهید. گاه طراح با انتخاب یک پوشش حرف‌هایی به مخاطب می‌زند که نویسنده یا کارگردان از پس آن برنمی‌آید. امی رابرتز، رهبر تیم طراحی لباس این سریال هم با انتخاب هنرمندانه‌ی لباس شخصیت ها، کار عوامل دیگر را راحت کرده‌است. برای مثال رابرتز با انتخاب پوشش مارگارت تاچر و پرنسس دایانا توانسته به‌خوبی رابطه‌ی پیچیده‌ی آن‌ها با خانواده‌ی اشرافی بریتانیا را به تصویر بکشد.

ملکه الیزابت

از آنجایی که سریال درحقیقت دوره‌های مختلف زندگی ملکه الیزابت را نمایش می‌دهد پس بررسی لباس شخصیت‌ها را با او آغاز می‌کنیم. طراح با انتخاب هوشمندانه لباس، گویی ملکه را به دو کاراکتر مجزا تبدیل کرده است. اول ملکه‌ای که مردم، رسانه‌ها و سیاسیون می‌بینند با شخصیتی محکم و خلل ناپذیر با پوششی که از ملکه بریتانیا انتظار می‌رود. شخصیت دوم همسر و مادریست که عموم مردم شانس دیدن او را پیدا نمی‌کنند. امی رابرتز می‌گوید نکته دیگری که در طراحی لباس ملکه همواره در ذهن گروه بود جایگاه قدرتمند او و احاطه شدنش توسط مردان قدرتمند بود.

فکر کردم پوشش ملکه از نظر فرم و رنگ خوب است زره و لباس جنگ را به ذهن بیاورد. ازاین‌رو این ذهنیت وجود داشت که رنگ لباس ملکه همواره از بین رنگ‌های قوی انتخاب شود و از نظر فرم هم پوشش ملکه گاه کت و شلوار مردانه را به ذهن می‌آورد.

نکته نهایی که برای کاراکتر‌های دیگر نیز صادق است، روند بالغ شدن کاراکتر از نظر انتخاب پوشش در طول زمان است. بسیاری کاراکتر‌ها از جمله ملکه الیزابت در طی فصل‌های مختلف سریال در سنین متفاوتی ظاهر می‌شوند. طراح لباس سعی کرده بالغ شدن ملکه را با پوشش‌هایی که در سنین مختلف به تن می‌کند نشان دهد.

پرنسس دایانا

هرچند دایانا از شخصیت‌های اصلی سریال نیست، اما نمیشود در فیلمی حاضر باشد و از او صحبتی نکرد. شاید آدم‌های اندکی به اندازه پرنسس دایانا مورد توجه رسانه‌ها و مردم دنیا قرار گرفته باشند. البته دایانا شخصیتی چند بُعدی داشت. از نادیده گرفتن رسوم سخت خاندان سلطنتی، وقف شهرت، ثروت و زندگیش در راه امور خیریه تا مرگ غم انگیز و مرموزش؛ دایانا همواره توجه‌ها را به خود جلب می‌کرد. یکی از زمینه‌های جلب توجه او طرز لباس پوشیدن و سلیقه متفاوت او در انتخاب لباس هایش بود.

امی رابرتز درباره شخصیت دایانا در سریال می‌گوید: فکر می‌کنم سفر دایانا از دختر بچه‌ای خجالتی و بدسلیقه با لباس بافتنی بلند تا زنی کاریزماتیک و الگوی میلیون‌ها انسان در سراسر جهان، فوق‌العاده به تصویر کشیده شده است. جالب است بدانید دایانا تقریبا در هر یک از صحنه‌های سریال با لباسی جدید دیده می‌شود. این لباس‌ها به گفته رابرتز یا وفادارانه از روی لباس‌های واقعی او دوخته شده بودند یا اقتباسی بودند از شخصیت دایانا و تقابل مداوم او با خانواده سلطنتی و ملکه.

مارگارت خواهر ملکه

وقتی در مصاحبه‌ای از امی رابرتز پرسیده شد طراحی لباس کدام شخصیت برای او لذت بخش‌تر بود؛ بی درنگ جواب داد مارگارت. مارگارت ۴ سال از الیزابت کوچکتر بود و این ۴ سال ناقابل شانس ملکه شدن را از او گرفت. به همین دلیل تقابل او و ملکه از نقاط جذاب سریال است. نکته دیگر در مورد شخصیت مارگارت علاقه بی حد و حصر او به مُد بود. رابرتز عقیده دارد وقتی الیزابت ملکه شد ناگهان حفره‌ای در وجود مارگارت به وجود آمد و تلاشش برای پر کردن این حفره، زندگی اورا با مد گره زد و همین علاقه او را به کاراکتری محبوب برای تیم طراحی لباس سریال تبدیل نمود.

برای مثال صحنه حضور و سخنرانی مارگارت در سفارت آمریکا را به یاد بیاورید. بد نیست بدانید لباس تیره مارگارت در آن صحنه به صورت دستی رنگ شده بود و در آخرین لحظات رابرتز جیب‌های بزرگی به لباس اضافه کرد. رابرتز می‌گوید: حتی فکر کردن به مغرورانه راه رفتنِ مارگارت در آن لباس شب تیره با جیب‌های بزرگ، هیجان زده ام می‌کند. او در نهایت اضافه می‌کند: دوست داشتنی‌ترین چالش برای تیم طراح لباس، گزینش پوشش دو خواهر در تقابل با هم بود. اگر سریال را ببینید حتما با رابرتز موافقید. بیان عمق و پیچیدگی رابطه ملکه و خواهرش با انتخاب لباس این دو کاراکترشگفت‌زده‌تان خواهد کرد و شاید باعث شود که به پوشش کاراکتر‌ها در فیلم‌ها و سریال‌های دیگر هم دقیق‌تر بنگرید.