امروز: چهارشنبه, ۷ آذر ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الأربعاء 26 جماد أول 1446 | 2024-11-27
کد خبر: 380954 |
تاریخ انتشار : 09 بهمن 1398 - 7:00 | ارسال توسط :
0
1
ارسال به دوستان
پ

به گزارش مجله سبک زندگی صلح خبر بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی روزنامه جام‌جم: هرمزگان حتی همین هرمزگان سیل زده این روزها، یکی از زیباترین مناطق ایران زیباست؛ آن‌قدر که می‌توانید پس از اطمینان از نبود بارش‌های سیلابی، چمدان سفرتان را به مقصد آن ببندید. فصل هم که فصل جنوب گردی است؛ فصل گشت […]

به گزارش مجله سبک زندگی صلح خبر

بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی

روزنامه جام‌جم: هرمزگان حتی همین هرمزگان سیل زده این روزها، یکی از زیباترین مناطق ایران زیباست؛ آن‌قدر که می‌توانید پس از اطمینان از نبود بارش‌های سیلابی، چمدان سفرتان را به مقصد آن ببندید. فصل هم که فصل جنوب گردی است؛ فصل گشت و گذار در خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، بوشهر و. حالا، اما می‌خواهیم برویم هرمزگان؛ سرزمین جزیره‌ها… راستی فکرتان را از پرواز در آسمان مناطق و جزایری مثل کیش و قشم خارج کنید. قرار نیست به آن جزایر اسم و رسم‌دار و پرآوازه برویم، مقصدمان یک بندر است؛ بندری زیبا و خلوت و جایی برای استراحت و نفس کشیدن و انرژی گرفتن؛ بندر خمیر…

بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی

میگوی بشکن‌زن

پرندگان مهاجر و محلی زیبا، به تنهایی تالاب خورخوران را تحسین برانگیز کرده بودند، اما فکرش را بکنید اینجا موجودی غریب و شگفت انگیزی به نام میگوی بشکن‌زن هم دارد. میگوی بشکن‌زن که ما تنها صدای بشکنش را شنیدیم در بستر کم عمق آب زندگی می‌کند. این میگو با یکی از بازوهایش صدایی با امواج قوی تولید می‌کند که همین صدا باعث گیجی و حتی کشته شدن طعمه وی می‌شود. البته صدای بشکن میگو آن‌قدر‌ها زیاد نیست، اما حرکت صدا میان امواج آب، گویا باعث قدرت بخشیدن به آن شده و طعمه برای میگو آماده می‌شود. صدای بشکن‌های این میگو را می‌توانید در دل جنگل‌های حرا بشنوید.

بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی

نادرترین صدف جهان هم اینجاست

ماهیگیر قبل از جمع کردن ماهیان داخل تور، نوعی صدف به نام ملوک را به ما نشان می‌دهد. ملوک توسط مردم محلی صید می‌شود و اغلب به شکل سرخ شده طبخ می‌شود. البته برخی از مردم محلی این صدف را خام نیز می‌خورند. نوع صید ملوک عجیب است. نیزه‌ای را داخل حفره کرده و به صدف ملوک گیر داده و آن را از حفره خارج می‌کنند.
شقایق موکتی، نوعی موجود دیگر در این جزیره است که به وفور دیده می‌شد.

پیش به سوی هرمزگان

همیشه وقتی حجم کار زیاد می‌شود و از طرفی افسردگی هجوم می‌آورد، سراغ بستن کوله سفر می‌روم و چه جایی بهتر از جزایر و بنادر هرمزگان؛ جایی که می‌توان روی شن و ماسه نرم ساحل، زیر نور آفتاب دراز کشید و گوش به ترانه آرام بخش امواج سپرد…

وارد بندرعباس شدم و ورودم درست مانند فرار از چرنوبیل بود؛ پرواز از تهرانی آلوده و دودآلود و ورود به شهری تمیز و بارانی که برای لحظه‌ای از یادت می‌برد در ایران هستی. دفعه اول نبود بندرعباس می‌آمدم و وجود دوستی قدیمی در این شهر باعث شده بود تمام نقاط بندرعباس برایم آشنا باشد. مناطق و آثاری مثل مسجد گله‌داری، بازار قدیم، اسکله‌ها و حتی جزایر زیبای بندرعباس. همه آشنا بودند؛ این بار، اما عازم مقصدی بودم که تنها نامش را از دوستان بندرعباسی شنیده بودم؛ بندرخمیر…

بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی

بندرخمیر غصه هایت را می‌شوید و می‌برد

شب‌هنگام به خمیر رسیدیم. در لحظه ورود، درست وقتی اتاق را تحویل گرفتیم، در یکی از شبکه‌های اجتماعی تصویر کولبر نوجوانی را دیدم که پس از چند روز پیدا شده بود. ورودم به بندر خمیر، ورودی تلخ بود و اشک آلود، اما خاصیت بندری مثل خمیر، آرامش بخشی است، این را صبح روز بعد فهمیدم که صبحانه را در یکی از خانه‌های محلی بندر که به مرکز فروش صنایع دستی تبدیل شده بود خوردیم.

یک صبحانه متفاوت و حال خوب کن

صبحانه روی میز آماده بود؛ یک صبحانه مقوی و محلی شامل بلالیت، نخود آب‌پز، نان محلی و آش شوربا.

بلالیت، صبحانه مختص هرمزگان است و رشته‌های ورمیشل است که با دارچین و شکر طبخ می‌شود. بلالیت را با نخود آب‌پز، یعنی نخودی که با ادویه آب‌پز شده سرو می‌کنند. نان محلی هرمزگان هم همان نان تومشی است که روی تابه برعکس، توسط زنان هرمزگان پخته می‌شود.

روی نان، ادویه‌ای به نام سوراغ یا مهیاوه ریخته می‌شود که شامل پودر نوعی ماهی، ادویه محلی و کمی خاک هرمز است. فکرش را بکنید همه این خوراکی‌های خوش عطر و طعم صبحانه ما بود که انتظارمان را می‌کشید و ردیف شده بود تا هم حالمان را تغییر دهد و هم نوید روز خوب و هیجان انگیزی را در بندر خمیر گوشزد کند.

این جزایر تماشایی

یکی از ده‌ها جزیره خورخوران که در زمان جزر امکان ورود به آن وجود دارد، جزیره مردو است. این جزیره پوشیده از درختان حرا و نوعی گیاه به نام منگک است. این گیاه نیز شورپسند بوده و مردم محلی زمانی که باران زده باشد، از آن به عنوان سبزی خوردن استفاده می‌کنند. گذر از لابه لای درختان حرا همراه شده بود با صدای بشکن نوعی میگوی عجیب که البته شمارش معکوس خروج ما از جزیره و نشستن توی قایق‌ها بود. جزیره وارمی، دومین توقف ما بود. نام جزیره به زبان محلی به معنی نهنگ است. این جزیره در زمان مد کامل زیر آب می‌رود و تنها در جزر امکان دیدن آن وجود دارد، درست مانند نهنگ. گویی در زمان جزر برای نفسگیری بالای آب می‌آید. جزیره زیبا بود و زیباتر از آن حضور پرندگانی که آرام و خرامان و بی‌ترس و واهمه از غریبه‌ها قدم می‌زدند و نغمه‌خوانی می‌کردند و گویی با نگاهشان می‌خواستند بگویند اینجا حریم خصوصی ماست، مراقب باشید، خب خاطرشان را نیازردیم و راهمان را به سمت دیگری از تالاب کج کردیم.

بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی
جزیره مردو

وارد سومین جزیره تالاب شدیم که برعکس جزیره وارمی گل آلود و شل است. وارمی مانند سواحل ماسه‌ای دریای مدیترانه است که به راحتی می‌توان در آن دراز کشید بدون آن‌که نگران کثیفی لباس خود بود، اما اینجا درست نقطه مقابل آن است.

وارد جزیره سوم که شدیم قایقران همراهمان، تور خود را برداشت و پس از بالا زدن شلوار و پوشیدن چکمه راهی جزیره شد. اینجا صید ماهی به روش مشتا انجام می‌شود. با قایقران که حال در نقش صیاد است، صحبت می‌کنم و تا نزدیکی تور با وی همراه می‌شوم. اخطار می‌دهد نزدیک تور نشوم، چراکه ممکن است موجودی خطرناک زیر پای بدون چکمه‌ام ظاهرا شود؛ مثلا یک عروس دریایی نرم و بی‌رنگ. اما من شیفته دیدنم. تور صیاد، انواع ماهیان و آبزیان را در خود جمع کرده است. دریا امروز با ماهیگیر کنار آمده، اما او می‌گوید دریا همیشه این‌قدر مهربان نیست و گاهی باید دست خالی راهی خانه شوم.

خورخوران، دُر یتیم هرمزگان

پس از صبحانه راهی یکی از جاذبه‌های بندر خمیر شدیم. تالاب خورخوران که گفته می‌شود بزرگ‌ترین تالاب خاورمیانه است و حدود ۵۳ جزیره در بسترش دارد. تصورش را بکنید یک تالاب با ۵۳ جزیره که در جای جایش از دل آب سبز شده و بالا آمده و تکه‌هایی پرپشت و سحرانگیز از جنگل‌های حرا که روی خشکی این جزیره‌ها روییده و تا دل آب‌های گرم تالاب کشیده شده … البته که تالاب خورخوران مثل خارک (در بوشهر) که جلال آل‌احمد درباره‌اش می‌گفت، چون یتیم خلیج فارس گوشه‌ای افتاده، طفل یتیم هرمزگان است که تنها بازدیدکنندگانش ما بودیم.

موجودات زیبا و شگفت‌انگیزی به نام درختان حرا

درختان حَرا جزو عجیب‌ترین درختانی است که تا امروز دیده‌ام. این درختان جزو گیاهان زنده‌زا محسوب می‌شوند. در واقع دانه درخت روی درخت مادر روییده و به نهال تبدیل می‌شود و بعد از مدتی برای شروع زندگی از درخت مادر جدا شده و به زمین می‌افتد. اگر به جنگل حرا رفته باشید زیر درختان ریشه‌هایی که رو به آسمان دارند را مشاهده می‌کنید. این‌ها نهال‌های درخت حرا هستند که در سال‌های اولیه زندگی خود به سر می‌برند. این درخت به احترام ابوعلی سینا به نام وی ثبت شده و نام علمی آن Avicennia marina است. نکته عجیب دیگر در باب درخت حرا این است که درختان حرا مانند یک دستگاه تصفیه آب عمل می‌کنند؛ یعنی آب شور را دریافت و پس از تصفیه و تبدیل به آب شیرین به برگ‌ها منتقل می‌کنند.

باقی‌آباد، مدرن‌ترین روستای هرمزگان

حالا دیگر گشت در تالاب تمام شده و من به جرات می‌توانم بگویم یکی از شگفت‌انگیزترین سفرهایم را در خورخوران تجربه کردم.

بعد از تالاب راهی روستایی در نزدیکی تالاب شدیم. یکی از روستا‌های اعیانی ایران که حتی در زمانی که بندرعباس بزرگ‌ترین شهر هرمزگان هم آب لوله کشی نداشت، اینجا مردم آب لوله‌کشی و حتی برق داشتند. باقی‌آباد را باید مدرن‌ترین روستای هرمزگان بدانیم. این روستا به همت فردی به نام سیدعبدالباقی نیاپور ساخته شده. وی اهل سفر و دلسوز مردم شهر خود بود. این فرد به‌شدت میان مردم این روستا عزیز و قابل احترام بوده، به‌طوری‌که محل زندگی و حتی عبور و تردد سید برای مردم روستا قابل احترام و مکانی مقدس است و کسی اجازه ندارد با کفش از آن قسمت‌ها عبور کند.

بندر خمیر؛ از دنج‌ترین جزایر ایرانی

رستورانی خوشمزه با مواد بازیافتی

بعد از بازدید از روستا به سمت رستورانی در نزدیکی تالاب خورخوران رفتیم. رستورانی به نام گارگوب که از نام ماهی به‌شدت سمی تالاب گرفته شده است. صاحب رستوران می‌گوید امیدوارم روزی بتوانیم طبخ این ماهی سمی را یاد بگیریم و در این رستوران به گردشگران ارائه دهیم. گویی طبخ و سرو این ماهی به شدت در جهان محبوب است و البته غذای گران‌قیمتی محسوب می‌شود.

نکته جالب رستوران این است که تمام مواد استفاده شده برای ساخت رستوران، بازیافتی است؛ دیوارها، سقف، میز پذیرش و همچنین تمام ظرف‌ها و این نتیجه احترام مردم خمیر به محیط زیست و طبیعت است. تراس رستوران رو به تالاب است که در زمان مد آب تا نزدیکی رستوران کش می‌آید. میز غذای ما خوش‌طعم و محلی و پربار بود و ما دلی از عزا درآوردیم و راهی میناب شدیم.

منبع : Bartarinha

اگر فیلم یا ویدئو یا تصاویری دارید که تمایل دارید با دیگران به اشتراک بگذارید، از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید. تا پس از بررسی در مجله مدیا صلح خبر منتشر گردد.

اگر تمایل داشته باشید با نام شما منتشر خواهد شد. البته در ارسال تصاویر و ویدئو ها و فیلم های خودتان، قوانین و عرف را رعایت نمایید تا قابلیت پخش داشته باشند.

خبرنگار صلح خبرموسسه صلح خبر

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید