به گزارش صلح خبر، حکایتیهایی منسوب به قصد تخریب مقبره حافظ و پاسخ رندانه و محکم او در این زمینه وجود دارد؛ مثلا آوردهاند بعد ازسقوط شاه سلطان حسین صفوی و غلبه افغانها بر ایران، محمود افغان یکی از اقوام خود را که (مگس خان) نام داشت فرماندار شیراز کرد. او پس از چند روزی که در شیراز بود، روزی کنار قبر حافظ رفت و بر اثر تعصباتی که داشت تصمیم گرفت به جهت هتک حرمت، قبر لسان الغیب (حافظ) را تخریب کند، هر چه اطرافیانش او را نصیحت کردند که از این تصمیم بگذرد، گوش نکرد، سر انجام قرار بر این شد که از دیوان حافظ، در این مورد فالی بگیرند، وقتی که دیوان را باز کردند، این شعر در آغاز صفحه راست آن آمد: «ای مگس! عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/عِرض خود میبری وزحمت ما می داری» مگسخان هم با خواندن این شعر، سخت تحت تا ثیر قرار گرفت، و از روح حافظ طلب عفو و بخشش کرد.
البته در حکایت دیگری عنوان شده: شاه اسماعیل صفوی سر سلسله صفویان که همه میکوفت و پیش میرفت، به هرجا میرسید مزارها و مقبرههای مشاهیر را که به مذهبی خاص معروف بودند، از سر جوانی وتعصب، ویران و با خاک یکسان میکرد. وقتی به مقبره حافظ رسید، از آنجا که هم خودش اهل ذوق وشعر بود و هم حافظ محبوب عالم، پارهای تامل و ملاحظه کرد، از امراء واصحاب صلاح پرسی، حاصل مشورت این بود که متعصبان گفتند: باید این مقبره و بنا را نیز ویران کرد! چون حافظ هم رند ولاابالی بود، و هم همسلک نبوده است.
یکی از اصحاب – ملاسید عبدالله تبریزی، از بس که درکارها سمج بوده شاه اسماعیل به او (ملا مگس) لقب داده بود و (همیشه همهجا اورا ملا مگس میخواند واین لقب او را سخت مشهور کرده به حدی که زبانزد همگان شده بود. چنانکه نام وعنوان اصلی او را کم کم به فراموشی سپرده شده بود) در خراب کردن مقبره حافظ بیشتر از همه اصرار میکرد و ترکتازانه داد سخن میداد، عاقبت شاه اسماعیل گفت: از دیوان حافظ فال میگیریم، و گرفت، این بیت منسوب به حافظ آمد که: «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ حقا بدین گواه است خداوند داورم»
شاه اسماعیل از ویران کردن مزار حافظ در گذشت. اما ملا مگس همچنان پا فشاری میکرد. شاه اسماعیل باز دیوان را برداشت، گفت ای خواجه جواب ملا مگس را مبرم بده وفال گرفت و گویای مورد ومقال وحال، این بیت فال برآمد: «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/عرض خود میبری وزحمت ما میداری».
البته صحت و سقم این حکایتها مشخص نیست و گاه این ماجرا به افراد و اشخاص مختلف در دورههای مختلف منصوب شده است. البته محمدجواد فرزان –پژوهشگر که کتاب جلدی «چه میگفت حافظ» را در کارنامه دارد -، اگرچه تاکید دارد این حکایتها صحت ندارد، اما گفت: البته چند باری میخواستند مقبره حافظ را خراب کنند حتی حمله کرده و آن را هم خراب کردهاند. اما اینکه تفأل زدند و این شعر آمده، دیگر قصه است. برخی شعری را انتخاب میکنند و برایش قصه درست میکنند. البته ممکن است فردی تصادفا کتاب را باز کنند و صفحهای بیاید و در آن بیتی باشد که مورد نظرشان باشد و با قصد و نیستشان همخوانی داشته باشد، هرچند گاه در یک غزل حفظ معنایی متضادی را کنار هم میبینیم و خودمان در معنایی متضاد یکی را که با برداشت ما از این ماجراها همخوان است، ملاک قرار می دهیم.
فرزان خاطرنشان کرد: حرفهای ترامپ توپهای توخالی است و نباید زیاد آن را جدی گرفت. امیدوارم دولتمردان ما با سرانگشت تدبیر و تفکر این اتفاق را هدایت کنند تا خسارت کمتری داشته باشد یا اصلا خسارتی نداشته باشد.
به هر روی او معتقد است: همه تلاش حافظ بر این است که ما واقعیتها را ببنیم. شعر حافظ عمق دارد و هر بیت آن راهگشا است، زمانی که شعر او را باز میکنیم میتوانیم از تعالیمش بهره ببریم و به حساب اینکه برای این مورد خاص مطرح شده، بگذاریم.
آنچه مسلم است، همهزمانی، همهمکانی و همهفهمی اشعار حافظ است و باید گفت حافظ همانند تابلویی است که هر کسی با آن روبهرو شود، برداشتی از آن خواهد داشت، بنابراین میتوان گفت در هر مقطعی و متناسب با حال و احوالی که در آن هستیم، برداشتی از شعر حافظ داشته باشیم.
به نظر میرسد با توجه به اظهارنظر دونالد ترامپ – رئیس جمهور آمریکا – مبنی بر اینکه: «اگر ایران به آمریکاییها یا داراییهای آمریکا حمله کند، ما ۵۲ سایت ایران (معادل ۵۲ گروگان آمریکایی که ایران خیلی سال پیش گرفت)، و برخی دارای ارزش و اهمیت بالا برای ایران و فرهنگ ایرانی هستند را در تیررس داریم، و به این اهداف و خود ایران، به سرعت و به شدت حمله خواهد شد.» میتوان گفت، در این شرایط و اظهار نظرهای رییس جمهور آمریکا این شعر حافظ، وصف حال باشد.
انتهای پیام