نویسنده و کارگردان فیلم «اقیانوس پشت پنجره» در گفتوگو با خبرنگار صلح خبر-منطقه اصفهان اظهار کرد: مهمترین و اساسیترین رکن شکلگیری و پرداخت نهایی یک فیلم، نوشته یا فیلمنامه آن اثر است. در مراحل اولیه (ایده و طرح داستانی) فیلمنامه، حتی برای کارگردان اثر، مثل یک موجود پیچیده و چندلایه و ناشناخته است و تا پیش از شروع مرحله تولید و ساخت فیلم این پیچیدگیها و تمام موارد مبهم و نامفهوم، باید برای تمام عوامل فیلم، تحلیل و بررسی و تفهیم شود.
بابک نبی زاده ادامه داد: تمام عوامل، باید در درک فیلم به یک نظر واحد و مشترک برسند و تمام زوایای دید باید یکی باشند. آن یک نظر واحد هم الزاماً نظر کارگردان آن اثر نیست، بلکه نظر واحدی است که مختص خود اثر است و این فیلمنامه است که به ما میگوید چگونه نگاهش کنیم، از کجا آغاز و چطور روایتش کنیم.
این فیلمنامهنویس تصریح کرد: گویی کارگردان، فیلمبردار، صدابردار، تدوینگر و سایر عوامل یک فیلم همه در یک کشتی هستند و این کشتی، آنها را با خود در پهنه اقیانوسی شگرف و بیانتها پیش میبرد و سکاندار یا به عبارتی ناخدای این کشتی بزرگ، همان «ناخدا فیلمنامه» است. ازاینرو اهمیت فیلمنامه باید برای تمام فیلمسازان، تهیهکنندگان و عناصر سازنده یک فیلم روشن باشد.
نبی زاده با انتقاد از توجه ناکافی فیلمسازان جوان به اهمیت فیلمنامه گفت: متأسفانه این روزها بسیاری از فیلمسازان جوان این سرزمین، بدون اینکه فیلمنامه مناسب و کاملی داشته باشند، ماهها و حتی سالها به دنبال پیدا کردن تهیهکننده، تهیه پول و گرفتن پروانه ساخت هستند و نمیدانند که چهبسا نداشتن یا نبودن همان ناخدا فیلمنامه است که همین موارد را هم برایشان حاصل نمیکند. بنابراین، مهمتر از تهیهکننده، پول و پروانه ساخت، داشتن یک فیلمنامه مناسب و قوی است.
وی با اشاره به حذف بخش فیلمنامه از جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اظهار کرد: دراینباره هم خشنودم و هم ناخشنود. خشنود از آنجهت که در سالیان گذشته که این بخش در جشنواره فیلم کودک وجود داشت، از میان صدها فیلمنامه، یک جایزه پروانه زرین میگرفت و مسئولان یا مدیران همان دوره، قول بستن قرارداد، خرید فیلمنامه و یا حمایت برای تولید همان فیلمنامه را برای سال یا سالهای بعد به فیلمنامهنویس آن میدادند اما در طول سی یا سیویک دوره گذشته، هیچگاه این قول عملی یا اجرایی نشد که چند علت دارد.
این کارگردان، علل اجرایی نشدن این وعدهها را چنین برشمرد: از یکسو بسیاری از جایزهبگیران، فقط فیلمنامهنویس بودند ولی اصرار داشتند خودشان، فیلمنامه خودشان را بسازند و چون تجربه لازم برای ساخت فیلم را نداشتند، طبیعی بود که سرمایهگذاری روی این افراد ریسک بالایی داشته باشد. مورد دیگر هم اینکه وقتی آنها میخواستند فیلمنامه را به یک سرمایهگذار یا تهیهکننده بفروشند، معمولاً آن تفاهم اولیه صورت نمیگرفت، چراکه انرژی، زمان و زحمتی که برای این نوع فیلمنامهها صرف میشود یک زحمت چندساله است ولی متأسفانه بسیاری از تهیهکنندگان محترم، بدشان نمیآید همهچیز را مجانی به نفع خود کنند، ازاینرو این تلاش هم با شکست مواجه میشد.
وی افزود: معمولاً داوران فیلمنامه در بخش مسابقه فیلمنامه، رویکردهای محتوایی، اخلاقی و معنایی را بیشتر مدنظر قرار میدادند و در نتیجه از زاویهای به فیلمنامهها جایزه میدادند که آن منظر، مطلوب سیاستگذاران ارگانهای حمایتکنندهای مثل بنیاد فارابی نبود و این یک امر طبیعی و البته متناقض است. یعنی بنیاد سینمایی فارابی یا هر ارگان دیگری باید از فیلمنامهای حمایت میکرد که از ابتدا میدانست این فیلمنامه شاخصههای فروش را ندارد و آن پولی که داده هیچگاه باز نخواهد گشت. ازاینرو آن بیانیه پرطمطراق هیئت محترم داوران بخش فیلمنامه، همیشه یک بیانیه به ثمر نرسیده بود.
نبی زاده ایراد را در تضاد بین دیدگاه هیئتداوران بخش فیلمنامه و حمایتکنندگان مالی جشنواره دانست و گفت: اگر روزی این تضاد از میان برود و از همان ابتدا تکلیف برای همه روشن بشود، از نظر من واجب و لازم است که این بخش به جشنواره بازگردد. به این شکل که سیاستگذاران از همان ابتدا، یعنی در مرحله فراخوان، مشخص کنند که مثلاً قرار است فیلمنامههایی از برگزیده یا برگزیدگان بخش مسابقه انتخاب شود که ضمن رعایت اصول ساختاری و دراماتیک و توجه به ارزشهای اخلاقی و معنایی برای کودکان، توجه به رویکردهای بازگشت سرمایه را نیز مدنظر داشته باشد، والسلام.
این کارگردان خاطرنشان کرد: تنها با این رویکرد است که میتوان به بازگشت یکی از مهمترین بخشها یعنی بخش فیلمنامه که امسال نیز جایش در جشنواره سی و دوم بسیار خالی بود، امیدوار بود و دید که سینمای کودک، در سالهای آینده و در زمان اکران، از آثاری که ضمن سرگرمکنندگی و تجاری بودن، از رویکردهای انسانی و معنایی برخوردار باشند نیز بینیاز شده است.
انتهای پیام