امروز: شنبه, ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: السبت 19 شوال 1445 | 2024-04-27
لیست خبرهای برچسب : کوچه

شاخ و برگ های کوچه پس کوچه های تهران

به گزارش مجله مدیا صلح خبر ؛ شاخ و برگ های کوچه پس کوچه های تهران به گزارش صلح خبر؛شاخ و برگ های کوچه پس کوچه های تهران

ارسال توسط :

داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش1 بی نام  زنک کاسه ای آش کشک با یک تکه نان بیات جلو شوهرش گذاشت و گفت: بگیر کوفت کن! اینو هم با هزار مصیبت تهیه کرده ام. مردک فکر کرد: پس پول هایی که امروز صبح بهت دادم چه […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش2 مرد تاجر برای ماه فرنگ حمامش را سفارش داد، برای ماه سلطان لباس و کفش را تهیه کرد، برای ماه خورشید دو تا کنیز ترگل ورگل که پستانهایشان تازه سر زده بود خرید، برای ماه بیگم گردنبندی سفیدتر از […]

ارسال توسط :

کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش11

عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش11 نويسنده :  ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی از آن جا برفتيم هشتم صفر سنه اربع و اربعين و اربعمايه بود که به شهر اصفهان رسيديم . از بصره تا اصفهان صد و هشتاد فرسنگ باشد . شهری است بر هامون نهاده ، آب و هوايی خوش دارد و […]

ارسال توسط :

کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش4

عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش4 نويسنده :  ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی صفت شهر قاهره . چون از جانب شام به مصر روند اول به شهر قاهره رسند چه مصر جنوبی است و اين قاهره معزيه گويند . و فسطاط لشکرگاه را گويند و اين چنان بوده است کهيکی از از فرزندان اميرالمومنين […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه مدیر مدرسه جلال آل احمد

عنوان کتاب : مدير مدرسه نويسنده : جلال آل احمد

ارسال توسط :

کتاب داستان‌های زنان زن زیادی جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان‌های زنان نویسنده : جلال آل احمد زن زيادی …من ديگه چه طور می توانستم توی خانه پدرم بمانم ؟اصلا ديگر توی آن خانه که  بودم انگار ديوارهايش را روی قلبم گذاشته اند.همين پريروز اين اتفاق افتاد .ولی

ارسال توسط :

کتاب داستان های زنان لاک صورتی جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد لاک صورتی         بيش از سه روز نتوانستند امام زاده قاسم بمانند.         هاجر صبح روز چهارم ، دوباره بغچه خود را بست، و گيوه نوی را که وقتی می خواستند به اين ييلاق سه روزه بيآيند ، به چهار تومان و نيم از […]

ارسال توسط :

کتاب داستان های زنان بچه مردم جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد بچه مردم خوب من چه می توانستم بکنم ؟ شوهرم حاضر نبود مرا با بچه نگه دارد.بچه که مال خودش نبود . مال شوهر قبلی ام بود ، که طلاقم داده بود، و حاضر هم نشده بود بچه را بگيرد.

ارسال توسط :

کتاب داستان های زنان گنج جلال آل احمد

عنوان کتاب : داستان های زنان نويسنده : جلال آل احمد   گنج «ننه جون شما هيچ کدوم يادتون نميآدش . منو تازه دو سه سال بود به خونه شوور فرستاده بودن. حاج اصغرمو تازه از شير گرفته بودم و رقيه رو آبستن بودم …»

ارسال توسط :

حکایت سرزمین من قسمت دوم

حکایت سرزمین من قسمت دوم نامه به سحر   سه شنبۀ پس از سخنرانیم در تورنتو، سحر زرهی، که بایدش نسل دومی خواند، در مقاله ای که در شهروند انگلیسی چاپ شد مطالبی آورد که بسیارم انگیخت. شب از نیمه گذشته بود که به زحمت خودم را از بستر کندم، تا بار امانت را بر […]

ارسال توسط :

کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد

عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد   نفرین زمین  1  بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]

ارسال توسط :