امروز: یکشنبه, ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الأحد 20 شوال 1445 | 2024-04-28
لیست خبرهای برچسب : سیاه

سقف سیاه، گزینه‌ای متفاوت برای داشتن دکوراسیونی چشمگیر

به گزارش مجله دکوراسیون صلح خبر سقف سیاه، گزینه‌ای متفاوت برای داشتن دکوراسیونی چشمگیر مجله منزل – رادنوش کریمی: سیاه، رنگ آسمان شب، درخت آبنوس، خاویار و زغال است. این رنگ، یكی از اولین رنگ‌هایی است كه در هنر انسان مورداستفاده قرار گرفته است. در دنیای رنگ‌ها، سیاه به‌عنوان نمایشی‌ترین، قوی‌ترین، چشم‌نوازترین و گران‌ترین رنگ […]

ارسال توسط :

سرویس بهداشتی مدرن، شیک‌تر از سیاهی رنگی نیست!

به گزارش مجله دکوراسیون صلح خبر سرویس بهداشتی مدرن، شیک‌تر از سیاهی رنگی نیست! سایت چیدانه: هیچ وقت استفاده از رنگ مشکی برای رنگ دیوار، کف و سقف سرویس بهداشتی به ذهنمان هم خطور نمی کند! حتما شما هم با خودتان می گویید فضای دستشویی و حمام به اندازه کافی کوچک هست و رنگ سیاه […]

ارسال توسط :

فروش گسترده سلاح‌های آمریکایی در بازار سیاه عراق و افغانستان

گروه بین الملل؛ به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه ایندیپندنت، یک خیریه موسوم به “اقدام علیه خشونت مسلحانه” که مقر آن در لندن است، از 11 سپتامبر 2001 اقدام به بررسی جامع قراردادهای “اداره مهمات دفاعی” وزارت دفاع آمریکا به ارزش بیش از 40 میلیارد دلار کرده و طبق آن بیش از یک میلیون و […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی بخش2

داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی بخش2   ماهی سیاه کوچولو ماهي کوچولو، شنا کنان ، مي رفت و فکر مي کرد. در هر وجب راه چيز تازه اي مي ديد و ياد مي گرفت. حالا ديگر خوشش مي آمد که معلق زنان از آبشارها پايين بيفتد و باز شنا کند. گرمي آفتاب را […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی بخش1

داستان کوتاه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی بخش1 ماهي سياه کوچولو شب چله بود. ته دريا ماهي پير دوازده هزار تا از بچه ها و نوه هايش را دور خودش جمع کرده بود و براي آنها قصه مي گفت: «يکي بود يکي نبود. يک ماهي سياه کوچولو بود كه با مادرش در جويباري زندگي مي […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش1 قصه ی آه یکی بود، یکی نبود. تاجری بود، سه تا دختر داشت. روزی می خواست برای خرید و فروش به شهر دیگری برود، به دخترهایش گفت: هر چه دلتان می خواهد بگویید برایتان بخرم. یکی گفت: پیراهن.

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش3

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش3 کلید دار مرد ثروتمندی که لباس سیاه پوشیده بود او را دید و پسندید. تلخون را به قیمت یک چکه اشک چشم و یک قطره خون برای مادر آن مرد خرید. مادر آن مرد مدتها بود که دنبال ندیم […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش1 من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است بیا ره توشه برداریم،

ارسال توسط :

شبدیز اسب افسانه ای خسرو پرویز

شبدیز اسب افسانه ای خسرو پرویز شاپور، صورتگر زرین دست بارگاه خسرو پرویز، در راه ارمنستان بود. بر سر کوهی بلند، معبدی دید. راهش را کج کرد. چرا که از راه، نیمی باقی مانده بود و شب نزدیک می شد. شاپور به مَرکبش مهمیزی زد و از کوه بالا رفت تا به معبد رسید. میهمان […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش4

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر از بس که داد زده بود، صورتش کبود شده بود. دهنش کف کرده بود و عضلات چهره اش می لرزید. از سیمای حق به جانبش برمی آمد که آن چه را می گوید خود قبول دارد. آدم در آن حال دلش برایش می سوخت. بیچاره […]

ارسال توسط :

روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه

روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه[1]  اشاره:  «… در بیست و چهارم نوامبر 1662، اتو فون ریلکه – ساکن لانگن او /از گرانیتس و زیگرا/ برای انتقال ملکی موروثی یه لیندا رهسپار شد برای گرفتن سهم برادرش کریستف که در نبردی در مجارستان درگیر بود.

ارسال توسط :

کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد

عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد   نفرین زمین  1  بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]

ارسال توسط :