اصطلاح نامه روانشناسی 13
اصطلاح نامه روانشناسی « ش » شاخه پارا سمپاتيك Parasympathetic Branch بخش پاراسمپاتيك بر خلاف بخش سمپاتيك در هر زمان معين بر اندام واحدي اثر مي گذارد اگر در فعاليتهاي شديد و بر انگيخته ، بخش سمپاتيك را بخش مسلط و غالب در نظر بگيريم بخش پاراسمپاتيك را مي توان بخش مسلط در دوره […]
اصطلاح نامه روانشناسی 12
اصطلاح نامه روانشناسی « ژ » ژنوتيپ : Genotype شامل عوامل ارثي است كه ممكن است بدون تظاهر در فنو تيپ ( خصوصيات آشكار يا وضعيت ظاهر يك فرد ) به نسل هاي بعدي منتقل شود و بر رشد شخص تأثير بگذارد. ( پور افكاري ، 1373 ) ژن gene
اصطلاح نامه روانشناسی 8
اصطلاح نامه روانشناسی « ث » ثبات شيء Obgect constancy ثبات شيء به اين معناست كه اندازه ،شكل ، رنگ ، درخشندگي ، و ويژگيهاي ديگر شي، نسبتاًمستقل از تنوعات تصوير شبكه اي است و به همان صورتي كه ادراك شده است باقي مي ماند .ثبات شي ء از مختصه هاي مهم ادراك […]