امروز: یکشنبه, ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: الأحد 20 شوال 1445 | 2024-04-28
لیست خبرهای برچسب : بیرون

داستان کوتاه موش گرسنه صمد بهرنگی

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه موش گرسنه صمد بهرنگی موش گرسنه روزی بود، روزگاری بود. موشی هم بود که در صحرا زندگی می کرد. روزی گرسنه اش شد و به باغی رفت. سه تا سیب گیر آورد و خورد. بادی وزید و برگ های درخت سیب را کند و بر سرش […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه آدی و بودی صمد بهرنگی

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه آدی و بودی صمد بهرنگی آدی و بودی  یکی بود، یکی نبود. مردی بود به اسم «آدی» و زنی داشت به اسم «بودی». روزی آدی به بودی گفت: بودی! بودی گفت: چیه آدی؟ بگو. آدی گفت: دلم برای دختره تنگ شده. پاشو برویم یک سری بهش […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش1

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش1 قصه ی آه یکی بود، یکی نبود. تاجری بود، سه تا دختر داشت. روزی می خواست برای خرید و فروش به شهر دیگری برود، به دخترهایش گفت: هر چه دلتان می خواهد بگویید برایتان بخرم. یکی گفت: پیراهن.

ارسال توسط :

داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه بی نام صمد بهرنگی بخش2 بی نام مثل دفعه ی پیش دیزی فروش ها یکی پس از دیگری به سر مردک ریختند و خندیدند. سقف بلورین بازار از زور خنده ترک برداشت. چند دیزی جوراجور از قفسه ها افتاد و خاکشیر شد، آخر سر به […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش5

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش5 بار سوم تلخون را مرد تاجری خرید. این تاجر در دار دنیا فقط یک زن داشت که او هم بچه ای نیاورده بود. تاجر تلخون را دید و پسندید و خوشش آمد که او را به قیمت یک چکه […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش4

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش4 صبح خانم دستور داد غلامهایش زن آشپزباشی را دست و پا بسته حاضر کردند. آنگاه او را مجبور کردند که هر چه را تا آن وقت بر سر آقای جوان سخاوتمند آورده بود اقرار کند. البته این کار به […]

ارسال توسط :

کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش3

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی کتاب تلخون داستان کوتاه تلخون صمد بهرنگی بخش3 کلید دار مرد ثروتمندی که لباس سیاه پوشیده بود او را دید و پسندید. تلخون را به قیمت یک چکه اشک چشم و یک قطره خون برای مادر آن مرد خرید. مادر آن مرد مدتها بود که دنبال ندیم […]

ارسال توسط :

قیام مردم پارس در زمان امام علی

قیام مردم پارس در زمان امام علی در سال  37  هجری “سهل ابن حنیف” که کارگزار علی بود با شورش ایرانیان از آن شهر بیرون رانده شد . سپس در کرمان و خوزستان شورشهای مشابهی صورت گرفت . به گفته طبری : ایرانیان با خوارج همکاری نمودند و بر ضد لشگریان امام علی کوشیدند . […]

ارسال توسط :

فتح گناوه توسط اعراب

فتح گناوه در مدارک عربی از این شهر به نام “توج” یاد شده است و طبری از زبان یکی از کشتارگران مسلمان چنین می نویسد : تلاش برای تصرف شهر مدت زیادی به طول انجامید ولی سرانجام ایرانیان شکست یافتند و کشتار زیادی از آنان در شهر شد و تمامی اموال آنان تاراج گردید . […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش4

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر از بس که داد زده بود، صورتش کبود شده بود. دهنش کف کرده بود و عضلات چهره اش می لرزید. از سیمای حق به جانبش برمی آمد که آن چه را می گوید خود قبول دارد. آدم در آن حال دلش برایش می سوخت. بیچاره […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش3

نام کتاب: چراغ آخر بخش3 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر پس از آنکه صلوات ها پشت سرهم و بلند ختم شد و لرز تازه ای ـ غیر از آنچه را که آتشخانه کشتی در تن آن انداخته بود ـ پیدا نشد، سید با گلوی خراشیده و التهاب گفت: «گفتم جنگ جنگ صفین شاه مردان علیه، […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش2

نام کتاب: چراغ آخر بخش2 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر مسافرین کم و بیش به سید و پرده اش نگاه می کردند. چند تا حمال هندی و چینی و مالايی که سیگار می کشیدن یا «پان» می جویدند، با شگفتی و علاقه به سید و پرده اش نگاه می کردند و چون چیزی از رفتار […]

ارسال توسط :

کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش1

نام کتاب: چراغ آخر بخش1 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر کشتی تازه لنگر برداشته و راه دریا را پیش گرفته بود، اما هنوز صدای دندان قرچه چرثقیل ها که مدتی پیش از کار افتاده بودند تو گوش جواد زُق زُق مي کرد و درونش را می خراشید. کشتی به خود می لرزید. صدای کشدار جهنمی […]

ارسال توسط :

داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش2

عنوان کتاب : تلخون نويسنده : صمد بهرنگی داستان کوتاه قصه آه صمد بهرنگی بخش2 قصه ی آه دایه صبح پا شد رفت حمام. دختر به یکی از کنیزها گفت: امشب خوابی دیدم، می ترسم خانم از خوشحالی سکته بکند والا می رفتم بهش می گفتم. حرف دختر دهان به دهان گشت تا به گوش خانم […]

ارسال توسط :

کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ نوشته راینر ماریا ریلکه

کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ[1] 1) شاید، به دل کوه های بلند بروم به رگ های سخت، تنها، چون سنگ معدن، و چنان ژرف شوم، که هیچ پایانی نبینم و هیچ دوردستی: همه چیزی نزدیک و همه ی نزدیکی، سنگ شود.

ارسال توسط :

قرآن در اندیشه موازنه عدمی ابوالحسن بنی صدر

پرسشها از حسن رضائی- پاسخها از ابوالحسن بنی صدر قرآن در اندیشه موازنه عدمی – پرسش اول     به دلیل چند بعدی بودن و حساسیت بالای بحث در باره متن قرآن و اهمیت بسزایی که این بحث برای شکل گیری و رشد هر نوع اندیشه آزادی خواهانه ای نزد مسلمانان و به خصوص برای جامعه […]

ارسال توسط :

کتاب نفرین زمین نوشته جلال آل احمد

عنوان کتاب : نفرین زمین نویسنده : جلال آل احمد   نفرین زمین  1  بسیار خوب.این هم ده.دیروز عصر رسیدم.مدیر بچه ها را به خط کرده بود و به پیش باز آورده .بیست سی تایی .وسط میدانگاهی ده.اسمش؟…حسن آباد یا حسین آباد یا علی آباد.معلوم است دیگر.اسم که مهم نیست.دهی مثل همه ی دهات .یک […]

ارسال توسط :