زندگینامه کوروش کبیر نبرد سارد
● نبرد سارد سقوط امپراتوری قدرتمند ماد و سربرآوردن یک دولت نوپا ولی بسیار مقتدر به نام ” دولت پارس “ برای کرزوس ، پادشاه لیدی – همسایه ی باختری ایران ، سخت نگران کننده و باورنکردنی بود. گذشته از آنکه امپراتور خودکامه ی ماد ، برادر زن کرزوس بود و دو پادشاه روابط خویشاوندی […]
بررسی تاریخی آذربایجان و مراسمهای آذری
بررسی تاریخی آذربایجان و مراسمهای آذری آذربایجان موطن اصلی اشو زرتشت پیامبر ایران است که در زبان پهلوی آتورپاتکان بوده است که آنهم از آتورپات گرفته شده است به معنی نگهبان آتش . تاریخچه آن به هزاران سال پیش بازمیگردد . به پیش از شاهنشاهی هخامنشیان . این شهر یکی از هفت اقلیم ایران زمین […]
کتاب چراغ آخر نوشته صادق چوبک بخش1
نام کتاب: چراغ آخر بخش1 نويسنده: صادق چوبك چراغ آخر کشتی تازه لنگر برداشته و راه دریا را پیش گرفته بود، اما هنوز صدای دندان قرچه چرثقیل ها که مدتی پیش از کار افتاده بودند تو گوش جواد زُق زُق مي کرد و درونش را می خراشید. کشتی به خود می لرزید. صدای کشدار جهنمی […]
کتاب سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی بخش9
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو بخش9 نويسنده : ناصرخسرو قباديانی سفرنامه ناصرخسرو قباديانی صفت لحسا . شهری است که همه سواد و روستای او حصاری است و چهارباروی قوی از پس يکديگر در گرد او کشيده است از گل محکم هر دو ديوار قرب يک فرسنگ باشد و چشمه های آب عظيم است در […]
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش11
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش11 عنوان کتاب : کلیله و دمنه نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی تصحیح و توضیح مجتبی مینوی طهرانی پيش شير رفت و بيستاد.شير پرسيد که :هيچ بدست شد؟ زاغ گفت:کس را چشم از گرسنگی کار نمی کند ، لکن وجه ديگر هست ، اگر امضای ملک بدان پيوندد […]
کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ نوشته راینر ماریا ریلکه
کتاب ساعات کتاب سوم از تهیدستی و مرگ[1] 1) شاید، به دل کوه های بلند بروم به رگ های سخت، تنها، چون سنگ معدن، و چنان ژرف شوم، که هیچ پایانی نبینم و هیچ دوردستی: همه چیزی نزدیک و همه ی نزدیکی، سنگ شود.
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش1
کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی بخش1 عنوان کتاب : کليله و دمنه نويسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی تا جهان بود ، از سر آدم فراز کس نبود از راه دانش بی نياز مردمان بخرد اندر هر زمان راه دانش را بهر گونه زبان گرد کردند و وگرامی داشتند تا بسنگ اندر همی بنگاشتند […]
روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه
روایت عشق و مرگِ سرجوخه کریستف ریلکه[1] اشاره: «… در بیست و چهارم نوامبر 1662، اتو فون ریلکه – ساکن لانگن او /از گرانیتس و زیگرا/ برای انتقال ملکی موروثی یه لیندا رهسپار شد برای گرفتن سهم برادرش کریستف که در نبردی در مجارستان درگیر بود.