امروز: سه شنبه, ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | برابر با: الثلاثاء 15 شوال 1445 | 2024-04-23
کد خبر: 1333 |
تاریخ انتشار : 17 آبان 1391 - 2:06 | ارسال توسط :
ارسال به دوستان
پ

بررسی تاریخی آذربایجان و مراسمهای آذری آذربایجان موطن اصلی اشو زرتشت پیامبر ایران است که در زبان پهلوی آتورپاتکان بوده است که آنهم از آتورپات گرفته شده است به معنی نگهبان آتش . تاریخچه آن به هزاران سال پیش بازمیگردد . به پیش از شاهنشاهی هخامنشیان . این شهر یکی از هفت اقلیم ایران زمین […]

بررسی تاریخی آذربایجان و مراسمهای آذری

آذربایجان موطن اصلی اشو زرتشت پیامبر ایران است که در زبان پهلوی آتورپاتکان بوده است که آنهم از آتورپات گرفته شده است به معنی نگهبان آتش . تاریخچه آن به هزاران سال پیش بازمیگردد . به پیش از شاهنشاهی هخامنشیان . این شهر یکی از هفت اقلیم ایران زمین در زمان پیشدادیان و کیانیان است . فریدون آن را به ایرج داد . دگیر اقلیمهای ایران عبارت است از : عراقین – پارس – خراسان – قفقاز – حجاز – یمن و . . . معروف ترین اثر باستانی جهانی آذرآبادگان آتشکده آذرگشنسب است که تاریخ آن به بیش از  2500  سال باز میگردد . کوه معروف این شهر اسنوند است . گنجک از شهرهای بسیار مهم این منطقه است که با شیز یکجا بوده است . شیز یا گنجک شهری بسیار مهم بوده است که پادشاهان ایرانی برای زیارت به آنجا میرفتند . این محل بعدها قلعه اشکانی تیب ارمائیس نامیده شد و در پس از اسلام به تخت سلیمان تغییر نام گرفت . این نام را مردمان بومی به روی آتشکده آذر گشنسب دادند تا آنرا به حضرت سلیمان نسبت دهند تا از تخریب آن توسط سپاه اسلام جلوگیری کنند . در دوره ساسانی بدلیل اهمیت آذربایجان یکی از مرزبانان بزرگ دولت ساسانی برای محافظ از آن مامور آنجا گشت و در اواخر دوره ساسانی محافظت از آذربایجان به دست خداندان فرخ قرار میگیرد.

در کتاب باستانی “سنت” آمده است:

یک جلد از اوستای ایرانیان در آذربایجان گرد آوری شده است و در شهر شیز و آتشکده آذرگشنسب محفوظ است

حمزه اصفهانی در کتاب تاریخ خود می نویسد:

در سال  30  سلطنت “کی گشتاسب” و سال  50  از عمرش زردشت از آذربایجان به سوی وی آمد و دین خود را آشکار نمود

در کتاب فتوح البلدان البلاذری تاریخ نگار نامدار عرب درباره آذربایجان آمده است.

در سال  18  تا  22  هجری در خلافت عمر حذیفه بن یمان پس از فتح شهر همدان با لشگرش راهی آذربایجان شد . در همین حین لشگری دیگر از شهر زور راهی آذربایجان شد . حذیفه پس از نبردی با مرزبان آذربایجان که پایتختش اردبیل بود قرارداد صلح خبری منعقد کردند . مفاد قرار داد به این صورت بود که ایرانیان مجبور به دادن سالانه خراج به مدینه شدند و اعراب هم موظف شدند به مردم شهر آسب نرسانند و به مراسم های دینی ایرانیان بخصوص مراسمهای شهر شیز دخالت نکنند و از مردم کرد این منطقه و مردم بلاسکان یا بلاشکان و میان رودان و شاتروذان محافظت کنند

در کتاب نامدار مروج الذهب مسعودی تاریخ نگار نامدار اسلامی آمده است:

شهر شیز در آذربایجان پایتخت شاهان پارتی ( اشکانی ) بوده است و آتشکده معروف آذرجشنس ( آذرگشنسب ) در آنجا واقع است . در سال  220  قبل از میلاد “ارت برزن” پادشاه آذربایجان که زیر فرمان شاهشاهان اشکانی بود . وی قلمرو شهر خود را تا دریای سیاه ( در اطراف ترکیه ) گسترش داد . از دیگر پادشاهان آذربایجان در آن سالها آریوبرزن و پسر او ارت وزد از معروف ترین آنها می باشد  در دوره ساسانی پادشاهان آذربایجان به نام ” آتورپاتکان شاه ” نامیده می شود . پادشاهان ایرانی در دوره ساسانی برای تعظیم به آذرگشنسب با پای پیاده راهی این منطقه می شدند . از نقشهای برجسته و شگقت انگیز آذرگشنسب در آذربایجان صور افلاک و ستارگان – نقشه جهان نما از خشکی ها و دریا ها و آبادیها است که برای دیدن عموم قرار دارد

مارکوات محقق و باستان شناس

در این باره نوشته است پایتخت ساسانیان در آذربایجان شهر اردبیل بوده است . ولی پس از فتح آذربایجان به دست اعراب این شهر ویران گشت و مرزبان آنجا سالانه مالیات های مردمی را جمع میکرده و به مدینه می فرستاده است . شیز پایتخت زمستانی و اردبیل پایتخت تابستانی پادشاهان ساسانی بوده است

تاریخ طبری در قسمت پادشاهی خسرو نوشته است :

نوشیروان سپاه کل ایران را زیر نظر  4  سپهبد ارشد قرار داد . یکی از اینها سپهبدی از شهر آذربایجان بود . او فرخ هرمزد و پسرش رستم فرخ زاد ( سردار ایران در جنگ قادسیه ) بود . فرخزاد برادر رستم نیز از افراد مقتدر زمان ساسانیان بود

ثعالبی مورخ نامدار در این باره آذربایجان گفته است:

رستم شخصی بود آذری که پس از کشته شدنش برادرش اسفندیاذ سپهبد آنجا شد . در صلح خبر نامه امضا شده بین مردمان آذرآبادگان و سپاه اسلام نام اسفندیاد آمده است . پیش از اعلام صلح خبر با اعراب برادر دیگر رستم بهرام برای دفاع از آذربایجان نبردی سخت با تازیان انجام داد که در نهایت شکست خورد

دکتر محمد جواد مشکور در کتاب نظری به تاریخ آذربایجان و آثار باستانی می نویسد :

بر طبق دهها سند زبان آذربایجان همان پهلوی ایران باستانی بوده است ولی پس از به قدرت رسیده حکومت صفوی این زبان باستانی و ارزشمند ایرانی رو به زوال رفته و ترکی آذری که تقریبا بیگانه است آهسته جایگزین آن شده است . ولی هنوز در بسیاری از روستاها و دهکده های آذربایجان منجمله هرزند و گلین قیه – وزنوز – حسنو – خلخال و . . . واژه های باستانی آذری مشاهده می شود .

برای نمونه تعدادی از شهرها و کوهها و رودهای آذربایجان که از ریشه های پهلوی و پارسی گرفته شده است

ازناب : از آبادیهای آذربایجان

الوار : از آبادیهای اطراف تبریز

اهراب : کوهی در نزدیکی تبریز

اوجان : محلی در اطراف تبریز

باکو : نامی پهلوی می باشد که از بادکویه گرفته شده است . باک از بک و بغ گرفته شده است به معنی خدا می باشد . کوان نیز از وان گرفته شده است که به معنی شهر یا سرزمین است . در کل باکوان یا باکویه یا باکو به معنی سرزمین خدا می باشد که نامی کاملا ایرانی است

بردوا : شهر بزرگی در آران و کرسی آنجا بوده و هم اکنون ویرانه هایش باقی است

دیلمقان : نام شهری از آذرآبادگان . این نام از دیلم + گان تشکیل شده است که همان جایگاه دیلمیان است

رویین دز : همان رو اندوز کنونی است که در کردستان قرار دارد

زرین رود : نام دیرینه قزل وزن است

سرد رود : نام آبادی در دو فرسخی تبریز

کارارود : رودی در آذربایجان ایران و اکنون آن را قرارود می گویند . این محل واق شده است در جنگلهایی که بابک خرمدین با تازیان نبرد کرد  تاریخ طبری آن را کلان رود خوانده است

گرمرود : نام روستایی در آذربایجان که میانه شهرچه آن باشد

گریوه : نام محلی در نزدیکی تبریز که معنی گردنه را می دهد . در زبان پهلوی به جای گردن گریو بوده است

گنجه : شهرایرانی واقع درایران شمالی (جمهوری آذربایجان ) که از گنجینه گرفته شده است

گهرام دز : محلی در ارسباران آذربایجان که اکنون گرمادوز می گویند

گیلاندوز : محلی در آذربایجان که معنی دز گیلان می دهد

قارقابازار : این معنی کلاغ در ترکی نمی باشد . زیرا نام حقیقی آن در تاریخ گیراگی بازار است به معنی یکشنبه بازار . این کلمه ارمنی است

مارالان : کویی در تبریز می باشد . این کوه از ماد+لان تشکیل شده است به معنی محل مادها

مایان : دهی در نزدیکی تبریز . که در معنی جایگاه مادها گفته می شود

مرند : شهر آذربایجانی می باشد . این نیز از مار+ند تشکیل شده است که در پهلوی همان جایگاه مادهاست

مراغه : نام حقیقی آن در کتب تاریخی مراوا یا ماراوا می باشد

هشتاد سر : نام کوههای که بابک خرمدین در آنجا نبردهای بسیاری کرد و طبری نیز آنرا ذکر کرده است . اکنون هشته سر گویند

لیلاوا : کوهی در تبریز

ویجویه : کوهی در تبریز

اردبیل- سادراسپ- دوال‌رود- بذ- برزند- خش و غیره نیز همگی نام هایی ایرانی هستند که هیچ ارتباطی با زبان ترکی ندارد . بدون تردید آذربایجان جایگاه ایرانیان آذری زبان است که در گذشته مادها و پارسها آنجا سکنی گذیده بودند ولی پس از اسلام و چندین یورش سهمگین از مناطق دیگر وارد این شهر شدند و زبان آنان از پهلوی تغییر یافت ولی با این حال همگی ایرانی هستند و از نژاد ایرانی که تغییر زبان یافته اند

فردوسی بزرگ در ستایش آذرآبادگان

همی رفت تا آذرآبادگان                   با او بزرگان و آزادگان

. . .

بیک ماه در آذرآبادگان                    ببودند شاهان و آزادگان

 . . .

بیامد سوی آذرآبادگان                  خود و نامداران و آزادگان

. . .

همه ویژه گردان آزادگان                   بیامد سوی آذرآبادگان

 . . .

بزرگان که از بردع و اردبیل             پیش جهاندار بودند خیل

. . .

اسعدی گرگانی در ویس و رامین

گزیده هرچه درایران بزرگان     زآذربایگان و ری وگرگان

نظامی گنجوی

از آنجا به تدبیر آزادگان                   بیاید سوی آذرآبادگان

شادروان ملک الشعرای بهار

بگو ای شهریار جوان بخت           سزای افسر و شایسته تخت

نه این اقلیم آذربایجان بود           که فرخ نام آن شاه آستان بود

شاهنشاه اکباتان واستخر       همی جستند ازاین درعزت وفخر

و یا

یاد باد و شاد باد آن سرو آزاد وطن                         حضرت ستارخان

آن که داد از رادی و مردانگی دادن وطن                      اندر آذربایجان

راد باقر خان شد کزو شد سخت بنیاد وطن                  شاد باد و جاودان

یاد بادا ملت تبریز و آن مردان کار                            مایه های افتخار

بود ازپاکی رسول پاک راخیرالسلیل       بنگاه اوملک ایران – مسقط ا اردبیل

مولانا گرامی عارف بزرگ و نامداری ایران زمین در ستایش از تبریز می فرماید:

ای جان سخن کوتاه کن یا این سخن در راه

راه شاهنشاه کن در سوی تبریز صفا . . .

دیده حاصل کن دلا آنگه ببین تبریز را

بی بصیرت کی توان دیدن چنین تبریز را

. . .

تو اگر اوصاف خواهی هست فردوسی برین

از صفا و نور سربنده کمین تبریز را

. . .

چون درختی را نبینی مرغ کی بینی برو

پس چه گویم با تو جان از این تبریز را

 . . .

برخی مراسمهای آذریها

بریدن ناف نوزاد : پس از بدنیا آمدن نوزاد ماما ناف نوزاد را می برد و چهار بار آن را با آب می شویند سپس گلاب داخل آب می ریزند تا نوزاد خوش بو شود . برخی جا هنوز از رسم زرتشت باقی است و پس از خواباندن مادر و فرزند آتش روشن میکنند . زیرا آتش نماد روشنایی و پاکی در نزد ایرانیان است .

نام گذاری فرزند : برخی از قرآن نامهای عربی ( علی – حسن و حسین و رضا . . . ) انتخاب میکنند . برخی نامهای باستانی ایرانی ( خسرو – شهریار – آرش . . . ) و برخی دیگر نامهای ترکی ( آیلا – آتیلا – آیسان . . . ) . در گذشته ها ماما یا یک نفر دیگر بر گوش نوزاد اذان می خوانده است ولی این رسم امروزه کمتر دیده می شود . سپس نام نوزاد را در گوشش می خواندند . سپس نوزاد را به نفر سمت راست می دادند و آنهم به نفر بعدی و . . . در این هنگام این شعر خوانده می شود :

آل اوشاغی وئر اوشاغی تاری ساخلا یو اوشاغی

بچه را بگیر بچه را بده خدایا این بچه را حفظ کن

بستن کمر عروس : یکی از مراسمهای تقریبا رایج است . شخصی که کمر عروس را می بدند باید از نزدیکان داماد باشد . در هنگان بستن کمر وی این شعر خوانده می شود :

گلین گلین قیز گلین                  اینجی این دوز گلین

یئدی اوغلان ایسته ره م            سون بئشیگین قیز گلین

سپس برای عروس و داماد آروز میکنند که خداوند هفت پسر و یک دختر به آنها عطا نماید . دو آق قاپدی یکی از دیگر مراسمهای بعد از بستن کمر است . بعد از دو یا سه روز که عروس به خانه داماد میرود مراسم اجرا می شود . زنان و دختران خانواده ها جمع می شوند عروس را روی صندلی می نشانند . سپس پسر  7-8  ساله ای از خانواده عروس می آید و روبند عروس را بر میدارد . این مراسم با چوب اجرا می شود

نمونه ای از برخی نوحه خوانی های آذریها :

آنالار یا نار آغلار گونلری سانار آغلار

دونی گوی گوگر چینلر قبریمه قونار آغلار

مادرها می سوزند و گریه می کنند روزها را می شمارند و گریه میکنند

کبوترهای کبود پوش – روی قبرم می نشینند و گریه میکنند

داغلارین قاری منم – گون دو شسه آریمه ره م

من برف کوهستانم اگر آفتاب به روی بتابد آب نمی شوم

قبر مرا در جنوب قرار دهید جوانم پوسیده نمی شود .

بوستاندا تاغلیم آغلار با سما یا پراغیم آغلار

ساغام ئوزوم آغلارام ئولسدم تورپاغیم آغلار

در بوستان بوته ام گریه میکند برگهایم گریه میکند

تا زنده ام خودم می گریم اگر بمیرم خاک قبرم گریه میکند

در پایان درود ما بر سرزمین ورجاوند آذربایجان مهد ستارخان و باقر خان و پاپک ( بابک ) خرمدین سرداران ملی ایران زمین.

جاوید ایران – یاشاسین ایران

منبع خبر ( ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078  پیامک بفرمایید.
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطصلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

    نظرتان را بیان کنید

    تعداد نظرات منتشر شده: 17
    1. نویسنده :غمگین

      موفق و پیروز باشید 🙂

    1. نویسنده :آرش

      سرعت دانلود کتابها واقعا عالیه. دستتون درد نکنه.

    1. نویسنده :شایسته

      az alireza & saeeid & ali baraie in saite khob kaste nabashid migam

    1. نویسنده :خوب.بد

      از مطالب جالبتون ممنون و موفق باشید 🙂

    1. نویسنده :خردمند

      از مطالب جالبتون ممنون و موفق باشید 🙂

    1. نویسنده :صادق

      بررسی تاریخی آذربایجان و مراسمهای آذری جالب بود…

    1. نویسنده :محمد.جواد.آتشی

      صحبت از پژمردن یک برگ نیست…وای جنگل را بیابان می کنند…با ارزوی موفقیت برای شما

    1. نویسنده :ضرب.شصت

      مطالب خوبی دارید. ان شاء الله همین سیاست کاری را ادامه دهید.

    1. نویسنده :دانش

      نوشته های تاریخی خوبه 🙂

    1. نویسنده :علی.صمدی

      صحبت از پژمردن یک برگ نیست…وای جنگل را بیابان می کنند…با ارزوی موفقیت برای شما

    1. نویسنده :زن

      تمام مطالب تاریخی را خوندم برام مفید بود و جالب.

    1. نویسنده :خیلی.سبز

      مطلب قابل تاملی بود.

    1. نویسنده :پسرای.ایران

      نوشته بدی نبود… اما کاش… :-p

    1. نویسنده :مهسا.میم

      نوشته بدی نبود… اما کاش… :-p

    1. نویسنده :مسعود.محبی

      واقعا نوشته خوبییه. من همیشه سایتتون را چک میکنم.

    1. نویسنده :گلشن

      نوشته بررسی تاریخی آذربایجان و مراسمهای آذری جالب بود. فال حافظ خیلی خوبه امکانات دیگر هم اضافه کنید.

    1. نویسنده :علیرضا

      خوب بود. قسمت های طنز و سرگرمی را بیشتر کنید.