بهرام کلهرنیا که خبر انتصاب او به عنوان دبیرکل هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر امروز منتشر شد، ضمن تاکید بر لزوم نزدیک شدن جشنواره به روح ملی و مردمی، بر سختی راه تاکید کرد و البته از اراده راسخ برای تحقق این مهم سخن گفت. معاون هنری، دبیر کل هفدهمین جشنواره تجسمی فجر و اعضای […]
بهرام کلهرنیا که خبر انتصاب او به عنوان دبیرکل هفدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر امروز منتشر شد، ضمن تاکید بر لزوم نزدیک شدن جشنواره به روح ملی و مردمی، بر سختی راه تاکید کرد و البته از اراده راسخ برای تحقق این مهم سخن گفت.
معاون هنری، دبیر کل هفدهمین جشنواره تجسمی فجر و اعضای شورای سیاستگذاری این جشنواره، امسال رویدادی را تحویل گرفتند که باید بازسازی و از نو چکشکاری شود. جبران و بازآوردِ آنچه که رسالتِ یک جشنواره مردمی است، با وجود موانع کوچک و بزرگ آن، کاری است دشوار؛ نه تنها نیازمند عملگرایی و کارِ پیاپی است که نیازمندِ شناخت جنس، بافت و ویژگیهای خاص تار و پودِ جامعه در همتنیده هنرهای تجسمی است و این بار، تنها بر دوش آدمهایی به سلامت به مقصد خواهد رسید که از جنس مردم باشند. موردی که بهرام کلهرنیا ـ دبیر کل هفدهمین جشنواره تجسمی فجر ـ نیز در سخنانش بر آن تاکید دارد.
صبح امروز ـ چهارشنبه ـ هفتم آذر ماه ـ نام بهرام کلهرنیا ـ متولد ۱۳۳۱ ـ به عنوانِ دبیر هفدهمین جشنواره تجسمی فجر، حسب روال سابق از میان اعضای شورای سیاستگذاری این جشنواره که آن لیست هم روز گذشته منتشر شده بود، اعلام شد. او طراح، مجسمهساز، گرافیست، نقاش، پژوهشگر و البته مدرس هنر است.
کلهرنیا در گفتوگویی با صلح خبر به نقل از ایسنا در پاسخ به سوالاتی در این زمینه که جشنواره نیازمند جلب حمایت، اعتماد و حضور هنرمندان است، میگوید: این جشنواره یک پدیده منتزع و جداشده از مسائل اجتماعی، چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی نیست. مسائل امروز، عمومی و اجتماعی است که پیوندهایشان با همدیگر بسیار نزدیکتر از حتی ۲۰ سال پیش است.
او با خنده و کنایه ادامه میدهد: یعنی مثلا افزایش قیمت گوجه فرنگی به رخدادهای فرهنگی اتصال پیدا میکند و بر همین اساس میتوان گفت که پیوند میان رخدادها و اتفاقات از جنس خیر و شر آنچنان کوتاه شده است که غیرقابل توصیف است. همین امر، التهابی را به وجود آورده که در تمام شئونات و مسائل هنر و فرهنگ هم به جد وجود دارد.
او در ادامه تاکید میکند که نمیتوان بر این التهاب چشم بست و معتقد است این التهاب به صورت یک نیروی کنشِ ذهنیِ کمی گلهمند و صاحب خواسته و طرز دیگری است که در موقعیتهای متفاوتی خود را نشان میدهد.
کلهرنیا با اشاره به روح حساسِ هنرمندان میگوید: هنرمندان که معمولا آدمهای حساستر از افراد دیگر هستند و گیرندههای بسیار زورمند و ویژهای درباره مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارند، حالا بسیار التهابزده هستند. حالا فجر امسال در این وضعیت با بحران زمان، بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جهانی و ملی روبهروست.
این هنرمند میافزاید: آن سوی دیگر ماجرا، نوعی رنجیدگی نزد هنرمندان وجود دارد که باید راه برونرفت از آن را با بهکارگیری راهحلهای مناسب شکل داد؛ این کاری بسیار دشوار است. این جشنواره ابتدا متعلق به مردم، سپس متعلق به هنرمندان و پس از آن متعلق به نهادهای فرهنگی، مدیریتهای فرهنگی، نهادهای ملی و … است. نمیتوانیم جشنواره فجر را به عنوان یک پدیده منتزع با رویکرد سیاسی، مدیریتی و دولتی ببینیم؛ این یکی از مواردی است که به شدت مشتاق هستیم و دوستان من و مدیران ارشد وزارتخانه همه به جدیت در این زمینه تاکید داشتند که باید تا آنجا که بشود جشنواره را به روح ملی و مردمی خود نزدیک کنیم.
یک انتظار منطقی برای حضور هنرمندان و ارائه آثار فاخر
این هنرمند ادامه داد: بازگشت جشنواره به روح ملی و مردمی را نه میتوان با شعار دادن انجام داد و نه با التماس کردن و خواهش کردن؛ این کار را با کار میتوان انجام داد و این یعنی داشتن برنامه، یعنی سیستمی منطقی برای کار و تلاش داشتن؛ در این فاصله کوتاه نباید انتظار داشته باشیم و کارهای فاخر انجام بدهند؛ جدا از اینکه من اصلا معتقدم که جشنوارهها بیش از هر امری وظایفی را دارند که با حال عادی هنرمندان و رفتاری آنها که در استودیو انجام میدهند اختلاف دارد؛ هنرمند آن کاری را که در استودیوی خود انجام میدهد بلد است.
کلهرنیا با اشاره به تفاوت کار هنرمند در استودیوی شخصی و حضور در جشنواره و رویدادها گفت: ما در وهله اول میخواهیم گزارشی درباره رخدادهای هنری، ارزش و وزن حوزههای متفاوت کاری و تلاش هنری به جامعه ارائه کنیم. در جایگاه دوم میخواهیم نزد مردم ایجاد انگیزه کنیم که از ارزشهای فرهنگ و اندیشه و هنر استقبال کنند؛ آنها را برانگیزیم که یک بار دیگر از جلد روزمره زندگی بیرون بیایند و کنار ما در یک جشن شرکت کنند و با ما مشارکت کنند. جشن به معنی شادی و میل به بهرهوریهای نوین است. همچنین از پشتیبانی هنرمندان بهرهمند شویم تا آن کاری را انجام بدهند که با حال عادی آنها ارتباط زیادی ندارد و دارای تجربهگرایی، نوگویی، نوجویی و دیگر رفتارهاست که به بیانِ زندگانی و مردم متصل شده است. این، کارِ سختی است و البته با وجود تمام سختیها و آنچه که به لحاظ تاریخ و سنت جشنواره در کنار ما قرار گرفته، دست دل ما را میلرزند و ما را محدود میکند اما شوق داریم تا تمام توانمان را به کار ببریم و جشنوارهای با تجربههای نو برگزار کنیم. میخواهیم این امر در حد شعار باقی نماند و یک واقعیتِ شدنی باشد.
او در پایان گفت: بار زیادی روی اعضای شورای سیاستگذاری، کمیسیونها، دبیر و دیگر اعضایی که در کنار جشنواره قرار خواهند گرفت، خواهد بود؛ چرا که باید تمام این آرزوها و خواستهها را به دوش گیرند و تحقق دهند. باید تمام انرژی خود را برای طراحی سیستمهای اجتماعی نیرومندتر بگذاریم.
انتهای پیام