تیر جفا بر تابوت امام مجتبی بنشسته تعزیه یک سوگواره ارزشمند و ذیقیمت نمایشی سنتی ایران شیعی در قالب هنری، مقدس و ارزنده و میراث فرهنگی است که از اجداد و نیاکان ما بجا مانده و اکنون گستره آن از شبه قاره هند تا آفریقا فراگیر شده است و آنچه در قلمروش حاکم و […]
تیر جفا بر تابوت امام مجتبی بنشسته
تعزیه یک سوگواره ارزشمند و ذیقیمت نمایشی سنتی ایران شیعی در قالب هنری، مقدس و ارزنده و میراث فرهنگی است که از اجداد و نیاکان ما بجا مانده و اکنون گستره آن از شبه قاره هند تا آفریقا فراگیر شده است و آنچه در قلمروش حاکم و جلوه گری می کند، عشق و ارادت و دلدادگی به خاندان نبوت و اهل بیت (علیهم السلام) است . در تعزیه جوهره و ماهیت مرکب نشینان کفر، الحاد، شقاوت، پستی، ددمنشی، بیرحمی و دنیا طلبی چهرههای خبیث و ظالمان را در قالب اشقیاء و آن سوی دیگر سیراب شدگان دریای معنویت، فضیلت، انسانیت، معرفت و بشر دوستی و دفاع از حریت، آزادی، حراست از دین، آرمانهای عالیه مکتبی و حق و حقوق انسانها در عرصه زندگی تحت لوای اولیاء با هنرنمایی تعزیهخوانان مجرب و توانمند هویدا و آشکار میگردد .
ظرفیت و پتانسیل این هنر تقدیسی و نمایشی با قدمت بالا آنقدر زیاد است که جنبه های گوناگون تاریخی، داستان، حماسه، سیاسی، اجتماعی، جنگ و گریز، فرهنگی و در رأس همه مذهبی و همینطور درام و تراژدی را همراه دارد .
آنچه در تعزیه به اکران میرود و به تصویر کشیده میشود رمان و یا افسانه نیست، بلکه داستانهای الم بار و اندوهناک و ضایعه دلخراشی است که کاراکترها و شخصیت های بزرگ مذهبی در دفاع و پاسداری از آمالهای درخشان، استراتژی دینی و حقیقت انسانی و با ایستادن در برابر اریکه نشینان قدرت و زر و زور که بر آنها در دوران های گوناگون گذشته است.
شبیه خوانی دست آوردی عظیم برای دلسوختگان شیعه
شبیه خوانی در حقیقت نمونه ای بزرگ و فروزان از بین هنرهاست که به عنوان تاج هنرها محسوب و پدیده پر بار تاریخی – مذهبی که در فرایند اجرای خود دستاوردهای عظیمی برای شیعیان دلسوخته و عاشقان کوی حسینی به ارمغان آورده است.
بدیهی است این پدیده تمجیدی و مورد علاقه شدید دلباختگان باغ شبیهخوانی را میتوان از زندیه، عضدالدوله دیلمی، صفویان و قاجاریه به ویژه در دوره فتحعلی شاه و همینطور در زمان ناصرالدین شاه که اوج شکوفائی تعزیه در تکیه دولت(دوره ناصری نامید) را سراغ گرفت و نویسندگان نسخهای مختلف مانند سید مصطفی کاشانی معروف به میرعزا که خود یکی از شعرا، تعزیه خوان، تعزیه گردان ماهر بود و سیدکاظم معروف به میرغم و سایر نسخه نویسان ارزشمند که این آثار پربرکت و گنجینه های ذی قیمت را به جا گذاشتند و از آن زمان تا به امروز هنرمندان عرصه تعزیه از خرمن پر فیض آن خوشهچینی و انتفاع و بهره میبرند. در این رهگذر از چهره برجسته و نخبهای چون ملاحسین واعظ کاشفی صاحب کتاب نفیس و ارزنده روضه الشهداء میباشد نباید عبور کرد بلکه به نیکی از آن شخصیت والاگهر یاد نموده و از دریای مواج اولین مقتل رسمی شیعه (کتاب مزبور) که در بین مقاتل سوسو میزند، از آن به شایستگی و به نحو مطلوب بهره وری شود. نمایش یا درام مذهبی تحت عنوان شبیه خوانی در مناسبتهای گوناگون از جمله ماه مبارک رمضان در لیالی قدر و شهادت ام ابیهاء، حضرت فاطمه زهرا(س)، شهادت امام جعفر صادق (ع) و رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) و مخصوصا محرم الحرام و اربعین حسینی اجرا میکنند. لکن بیشتر اینها در حول و محور شهدای دشت نینوا که بزرگترین و غمانگیزترین حادثه تاریخ بشری و در عین حال جاویدترین حماسه بینظیر به شمار میرود، اجرا میگردد زیرا کفر ستیزی و نقشآفرینی شجاعانه و کم نظیر دلیر مردان دشت نینوا به قافله سالاری سرور آزادگان، سالار شهیدان، شمع شهدا، مولی الکونین، حضرت اباعبداله الحسین(ع) چنان حماسه ای شکوهمند و ارزشمند خلق کردند که بسان منشوری پر نور و با فروغ، تابشی شگفتانگیز به خود گرفت. آنچنان که در ادوار تاریخ بشری همانندی نداشت که فرزند و اصحاب و یاران باوفای خود را که با قلوبی سرشار از ارادت به پرچمدار هویت و عشق به جانبازی و شهادت جلوه گری نموده و جوهره غیرت و کان مردانگی و وفا را در سراپای وجودشان در منظومه تابناک و درخشان کربلا تجلی داده اند یافت شود.
در حوزه تعزیه علاوه بر اصولی که مبتنی بر آداب و معاشرت های صحیح و متعارف اجتماعی است، قطع یقین کسی که ایفای نقش میکند(بلا تشبیه به جای شهیدان سینه سرخ دشت نینوا یا مکانهای دیگر که شهید شدهاند در اذهان تماشاچیان تداعی میگردد) نسبت به تهذیب نفس، صفای دل و باطن و هنجارهای اجتماعی اهتمامی ویژه داشته کوشا باشد تا با روحی متعالی و به دور از هر گونه آلودگی اجتماعی، حرمت و قداست شبیهخوانی را حفظ و مؤکدا مد نظر داشته و به ارکان آن نیز وقوف داشته باشد. شایان ذکر است امر فوق بر هنرمندانی که در جبهه مخالفخوانی(اشقیاء) قرار میگیرند نیز صادق است، فلذا تمامی متولیانی که در برپایی خیمه تعزیه خوانی در رثاء و سوگ اهل بیت(ع) مُجدّانه گام بر میدارند مراتب را با ظرافت و دقت لحاظ و مدنظر داشته باشند.
ارکان تعزیه خوانی
در تعزیه سه رکن بسیار مهم و حائز اهمیت وجود دارد: رکن اول: کلام، همانا اشعار، ادبیات، دیالوگها و چگونگی خواندن آن بر حسب قاعده و قوانین تعزیه. رکن دوم: موسیقی اعم از دستگاهها، آوازها و گوشه ها که هر کدام دقیق و درست در جای خود اجرا گردد و رکن سوم: حرکات است که یک شخصیت و هنرمند تعزیهخوان چه در اولیاءخوانی و چه در اشقیاءخوانی از زمان ورود به صحنه تا خروج تمام عملیات و حرکاتش باید اصولی و بر مبنای هنر تعزیه خوانی باشد بنابراین آداب و رفتار یک کاراکتر خیلی مهم و همواره مورد توجه و دقت نظر مستمعین است، حتی استیل و آناتومی بدن در چگونگی شکل گیری فردی که میخواهد ایفای نقش نماید تأثیر به سزایی دارد. بیش از هزاران سال از عمر فرهنگ شبیه خوانی سنتی ما میگذرد و ره آورد این سالهای پرخاطره و فراز و نشیب در سرتاسر کشور مشهود و در تاروپود حیات و فرهنگ عاشورائی تنیده شده و اوج پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن شگفتانگیز وسائل ارتباط جمعی و رسانههای الکترونیکی نتوانسته به این رسانه سنتی قوی پیامرسان که به عنوان موج اول محسوب و امورات شبیه خوانی به صورت مشافه های انجام میشود چندان آسیب جدی وارد کند اگر چه در بعضی مواقع گرد و غباری بر چهره آن نشسته و یا بر اثر سهل انگاری شأن و شوکت تعزیه را کاهش داده است.
آسیب جدی به تعزیه خوانی بخاطر فقدان نسخه نویسی
در این راستا به چند موضوع اساسی که در سالهای اخیر باعث وارد شدن آسیب هایی به این فرهنگ و هنر غنی شده میتوان اشاره کرد. موضوع اول فقدان نسخه نویسی است. اکثر نُسَخ یا بیاض هایی که امروزه بر اساس آن مجالس تعزیه برپا میشود به قدمت زمان قاجار میرسد. امروزه فقدان افرادی که بر پایه دانش تاریخی و مذهبی و ذهنیت موسیقیایی که بتوانند مجوعه ای دراماتیک در قالب نظم ساخته که بتوان بر اساس آن مجالس تعزیه برپا نمود مشهود است. هر چند بزرگانی در این خصوص فعالیت هایی داشتهاند و زحمات و مشقت های زیادی متحمل شده اند اما خروجی آن در بطن جامعه و مخصوصاً جامعه تعزیه خوان کشور مشهود و قابل ارائه نبوده است. در این خصوص علاوه بر مبحث نسخه نویسی باید به اصلاح نُسَخ قدیمی نیز رویکرد ویژه ای داشت. در برخی از مجالس گوشه هایی اجرا میگردد که متأسفانه با تاریخ عاشورا همخوانی نداشته و اساساً در مقاتل و روایات موجود نمیتوان سند معتبری برای آن پیدا کرد. به عنوان نمونه در هیچ کجای تاریخ جلوگیری و امتحان حضرت علی اکبر(ع) توسط حضرت عباس(ع) و یا اخراج حضرت عباس(ع) توسط امام حسین(ع) در شب عاشورا و یا موارد مشابه دیگر مشاهده نمی شود یا مادر دردانه حضرت امام حسین(ع)، ماه جمال، حضرت علی اکبر(ع)، حضرت ام لیلا(س) در کربلا حضور نداشته است، ولیکن در مجالس تعزیه اجرا میگردد. این مهم اصلیترین آسیب بر بدنه تعزیه می باشد که باعث شده برخی از علما و روحانیون بزرگ دینی با تعزیه و اجرای آن زاویه داشته باشند .
ساز وکار و تشکیلات درستی در تعزیه خوانی نداریم
موضوع مهم دوم عدم وجود ساز و کاری تشکیلاتی در ساختار اجرای تعزیه میباشد. تعزیه از زمان اجرا در تکیه دولت دارای پیچیدگیهای فنی، علمی و هنری خاصی گردید. یک مجلس تعزیه از گوشه های مختلف که با نظم دقیقی به هم پیوسته شده شکل میگیرد که ابتدا و انتهای آن مشخص است. امروزه اجرای تعزیه در قالب گروههای مختلف در سطوح مختلف در اقصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور اجرا میگردد که در برخی از آنها آنچه مردم را به تماشای آن مشتاق میکند روح تعزیه که همانا عرض ارادت به ساحت مقدس اهل بیت(ع) است می باشد و نه اصالت و آن قالب اصلی و نظام مند تعزیه که این خود جای نگرانی دارد، چرا که مفهوم و دیدگاه جامعه را نسبت به تعزیه تغییر داده و از نظر عامه مردم هرکه لباس سبزی پوشید و با یک بلندگو در کوچه پس کوچه های شهر اشعاری را به آواز در رثای اهل بیت خواند میشود تعزیه یا تعزیه خوان! اما در عمل اینگونه نیست. تعزیه دارای ساختاری است که آداب و آیین خاص خود را دارد و در قالب یک کار گروهی و یک چهارچوب درست انجام میشود.
رعایت سیر پلکانی رشد در تعزیه خوانی از کودکی
موضوع سوم شخصیت های اجرا کننده تعزیه میباشد. در تعزیه سیر تکاملی پلکانی به قاعده رعایت میگردد. یعنی یک تعزیه خوان از کودکی وارد این عرصه شده و از بچه خوانی شروع کرده و مدارج را پله پله طی میکند تا در نهایت یک شاه نسخهخوان شود یا به معینالبکایی برسد اما متأسفانه مشاهده میگردد افرادی خود را تحت عنوان تعزیهخوان معرفی میکنند یا میدانند که این مدارج را طی ننموده و اصطلاحاً خاک نخوردهاند و خود را مدعی دانسته و از باب بیاطلاعی و عدم دانش کافی نسبت به تاریخ و فنون و پیچیدگیهای تعزیه به این هنر آئینی لطمه وارد میکنند.
آسیب فراگیر بعدی اجرای مجالس پرتکرار توسط تعزیهخوانان است که به مجالس دهه معروف است. از اینرو خیلی از مجالس غریب ( که به ندرت آنهم در یک مکان یا زمان و موقعیت خاص اجرا میگردد ) مغفول مانده و این باعث میشود خیل کثیری از ذاکرین هیچگونه آشنایی با این مجالس نداشته و خود به خود باعث به فراموشی سپردن این گنجینه ذیقیمت شود.
موسیقی، بنیادی ترین ستون تعزیه خوانی
موضوع مهم بعدی که باید به آن اشاره کرد تغییر سبک و سیاق موسیقی تعزیه است. موسیقی تعزیه بنیادی ترین رکن جهت حفظ موسیقی آوازی ایرانی میباشد. ضرب آهنگ، دستگاه ها، گوشه ها و سازهایی که برای تعزیه انتخاب شده تماماً بر اساس یک اصول و بینش دینی و فرهنگی انتخاب شده که با نواختن یا شنیده شدن آن روح انسان را به دریای معنویت پرواز داده و ذهن هر مخاطبی را به سمت وقوع مجلس تعزیه سوق میدهد. متأسفانه در سالهای اخیر ورود برخی آهنگ ها ( آهنگ های خوانندگان مشهور داخلی و خارجی ) و برخی ادوات موسیقی ( جاز و سنتور و … ) آسیبی جدی به ساختار قدسی و اصولی تعزیه وارد کرده. به عنوان مثال در مجلس تعزیه حضرت عباس(ع) زمانی که حضرت علی اکبر(ع) برای آبآوری به فرات میرود پس از درد و دل با فرات که با نغمه های آسمانی همراه بوده و دلهای مستمعین را به سمت مظلومیت حضرت حسین ابن علی(ع) و یاران و کودکانش سوق می دهد به یکباره وارد موزیک ریتمی و آنهم بر اساس آهنگهای خوانندههای مشهور میشود که با روح تعزیه در تضاد است. شاید به زعم برخی عزیزان این یک نوآوری جهت جذب مخاطب باشد، اما این فرضیه شدیدترین آسیب را به ساختار تعزیه وارد میکند چرا که اصالت تعزیه و موسیقیایی اصیل آن برای مخاطب مهم بوده و آن را به عنوان یک نماد می شناسد. مع الوصف در این حوزه آسیب های دیگری اعم از نوع پوشش، تطابق ظاهری فرد (از لحاظ سن، چهره، صدا و …) با نقشی که ایفا میکند، تاریخ شناسی و مذهبشناسی تعزیه خوانان، جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و … وجود دارد که در این مقال نمی گنجد و پرداختن به آن نیاز به تأویل ژرفدار است.
چنین احساس میشود که باید در پرتو یک اقدام اساسی، ریشه ای، کارشناسی، تخصصی، علمی، تاریخی، فقهی، اصولی، هنری، مسئولیتی و مدبرانه با واکاوی در بحر و علوم تعزیه و دستیابی به جمیع نواقص و نارسائیهای عدیده که در بستر و حوزه این هنر مقدس و ارزشمند وجود دارد رفع نمود و نسبت به اصلاح و شفافیت آن با تاریخ و حوادثی که رخ داده است حرکت نوینی انجام و به ثمر رساند هر چند تلاشهای خوبی از برخی افراد شاخص که در این حوزه صاحب نظر هستند و بعضی از نهادهای متولی امر صورت گرفته اما یک تشکیلات اساسی و نظاممند که تحت ساختار سازمانی وزارت فرهنگ و ارشاد و در حوزه آموزش تحت نظر وزارت علوم باشد با بهره گیری از نقطه نظرهای پیشکسوتان، اساتید و نخبگان میتواند تمامی این تلاشهای پراکنده را یکپارچه کرده و این هنر فاخر و اصیل را سامان دهد .
در خاتمه پیشاپیش رحلت جانسوز گل سرسبد خلقت، مبشر رحمت، پیامبر بزرگوار و عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت مظلومانه دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت امام حسن مجتبی(ع) و هشتمین سحاب رحمت، تندیس تقوا و پارسایی، جلوه جمال الهی و جلال کبریایی، حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) بر عاشقان شجره طیبه نبوت و ولایت و امامت تسلیت و تعزیت عرض نموده و موفقیت روزافزون اصحاب تعزیه و متولیان فرهنگی و هنری را در سرتاسر کشور از درگاه ذات اقدس الهی آرزو و مسألت میدارم.