اسماعیل امینی میگوید: علومی از جریانهای رایج طنزنویسی امروز تبعیت نمیکرد و با روش خود مینوشت و این سبک خاص او میتواند مرجعی برای علاقهمندان طنز باشد. این شاعر، استاد زبان و ادبیات فارسی و طنزپرداز در پی درگذشت محمدعلی علومی در گفتوگو با صلح خبر به نقل از ایسنا درباره ویژگیهای طنز این نویسنده، […]
اسماعیل امینی میگوید: علومی از جریانهای رایج طنزنویسی امروز تبعیت نمیکرد و با روش خود مینوشت و این سبک خاص او میتواند مرجعی برای علاقهمندان طنز باشد.
این شاعر، استاد زبان و ادبیات فارسی و طنزپرداز در پی درگذشت محمدعلی علومی در گفتوگو با صلح خبر به نقل از ایسنا درباره ویژگیهای طنز این نویسنده، اسطورهشناس، پژوهشگر و طنزپرداز فقید گفت: آنچه بهعنوان طنز میشناسیم، بیشتر طنزی است که در مطبوعات مینویسند و یکی از ویژگیهای این طنز مطبوعاتی وابستگی به خبرهای روز است، زبان این نوع طنزها، زبان ژورنالیستی و زبان خبررسانی است و کمتر تکیهگاه فرهنگی دارد.
او ادامه داد: یکی از ویژگی طنزهایی که آقای علومی مینوشت، زبان پخته آنهاست. او از زبانی استفاده میکرد که تکیهگاه فرهنگی، هم فرهنگ مکتوب [فرهنگ متکی به متون ادبی] و هم فرهنگ شفاهی [فرهنگ عامه مردم و آنچه به عنوان فولکلور مطرح است]، دارد. علومی برای شناخت ادبیات و شناخت فرهنگ عامه خوب مطالعه کرده و صاحبنظر بود. زبان طنزهای آقای علومی خیلی پخته است.
امینی خاطرنشان کرد: علومی از لحاظ جهاننگری و نوع نگاه به موضوعات استقلال داشت. او جهاننگری خود را به همه چیزهایی که رایج است و طرفدار دارد، ترجیح میداد و شاید به همین دلیل بوده که هیجانات روزمره در کار آقای علومی بازتابی نداشت. در نوشتن هم آنچه را برای خودش تکیهگاه اندیشه حساب میشد، ترجیح میداد.
این طنزپرداز با بیان اینکه علومی قلم بسیار شیرینی داشت، اظهار کرد: کتابهای علومی خواندنی است، اگرچه علومی از جریانهای رایج طنزنویسی امروز تبعیت نمیکرد و با روش خود مینوشت. از طرف دیگر علومی نسبت به ادبیات جهان هم اشراف و آشنایی کامل داشت، ادبیات جهان را خیلی خوب مطالعه کرده و از آن غافل نبود و میدانست که در کشورهای دیگر در حوزه قصهنویسی و طنز چه میگذرد.
او درباره تأثیرگذاری علومی بر طنزنویسان هم نسل و نسل بعدی خود نیز، گفت: بهنظرم هر کسی کار خودش را انجام میدهد به دلیل وابستگیای که به فرهنگ داشت، سبک و روش خاصی داشت که میتواند الگوی باشد برای کسانی که میخواهند کار طنز انجام دهند و همتشان این نیست که از یکی از این جریاناتی که مدتی مُد میشود و طرفدار پیدا میکنند، تبعیت کنند. در این سالها، خیلیها اینگونه آمدهاند و شهرت کاذب رسانهای پیدا کردند و بعد از بین رفتند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: به طور کلی کارهایی که علومی در حوزه پژوهش و فرهنگ مردم انجام داده، طنزهایی که به صورت رمان و مجموعهای نوشته میتواند برای مطالعه و تدریس در کلاسها آموزشی طنزنویسی حالت مرجع داشته باشد.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
داستاننویسی در خواب و بیداری
امینی درباره اینکه بهنظرش کدام یک از کتابهای علومی مهمتر است، گفت: کتاب مشهور آقای علومی «شاهنشاه در کوچه دلگشا» است، این کتاب نگاهی طنزآمیز به دوران پس از مشروطه، بهویژه سالهای سلطنت پهلوی و سالهای منتهی به انقلاب دارد. نگاه او به این دوره، خاص بوده و چیزی نیست که توقع داریم؛ اگر در فضای مجازی درباره وقایع دوران معاصر جستوجو کنید، معمولا دو سه موضعگیری کاملا کلیشهای وجود دارد و نگاه جامع و نافذ کمتر است، آقای علومی در این کتاب، این دوره را از جنبههای مختلف دیده و از جنبههای مختلف با نگاه طنزآمیز و نه نگاه تحلیلگر نوشته است، البته او تحلیل خود را پشت شیرینی طنز پنهان کرده است.
او افزود: در کتاب «جناب آقای دیو» هم شرایط زندگی معاصر را در تهران با قلم طنز و با قصهای شیرین بیان کرده و بدون اینکه موضعگیری کند؛ در واقع موضعگیریاش پنهان است. در این کتاب همان «دیو سپید پای در بند» ملکالشعرای بهار به داخل تهران آمده و یکروز در این شهر زندگی میکند اما چون کارت بانکی، کارت شناسایی و شناسنامه ندارد، دردسرهای اداری میکشد. علومی در این کتاب شرایط تنگنای زندگی را نشان میدهد؛ این شیوه زندگی در تهران نه فقط برای انسان بلکه برای دیو هم غیر قابل تحمل است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: علومی کتاب دیگری به نام «وقایعنگاری بنلادن یا تاریخ عالم آرای طالبان» دارد که در این کتاب او تاریخ را از منظر و دیدگاه متحجر نوشته است، در واقع بازنویسی وقایع تاریخی از دیدگاه متحجر که کتابی خواندنی است. با این که این کتاب دیده نشد، کتاب دلنشینی است و دوستان علاقهمند به طنز میتوانند کتاب را بخواند.
اسماعیل امینی درباره اینکه علومی سالها دور از پایتخت و به تنهایی در دیار خود زندگی میکرد و این موضوع چه تأثیری بر آثارش داشته است، گفت:کسانی که به صورت جدی کار میکنند معمولا از جنجالهای روزمره گریزانند. آنها با عشق و علاقه کار میکنند و نسبت به بازتاب خبری و هیاهوهای روزمره بیاعتنا هستند زیرا وقت ندارند که خودشان را عرضه کنند. بودن یا نبودن در تهران خیلی اهمیت ندارد. پژوهشگران خوبی داریم که در شهرهای دیگر کار میکنند مثلا آقای میرافضلی که در حوزه رباعی کارهای علمی دقیق و بینظیری انجام داده است یا مهرداد صدقی رمانهای طنز بسیار خوب و جذابی نوشته است. کار این افراد جدی است، اگرچه هیاهوهای رسانهای و فضای مجازی معمولا در کارهای فرهنگی و هنری سایه میاندازد.
انتهای پیام