«سال ۱۳۵۹ ما شیعیان را اجبار کردند که به جنگ بیاییم. اگر کسی در جنگ شرکت نمیکرد زندان و اعدام، سزای آن شخص بود و حتی خانوادهاش را هم زندان میبردند یا ممکن بود اعدام کنند.» به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا، صدام که سالها در عراق حکومت کرد از حزب بعثی بود […]
«سال ۱۳۵۹ ما شیعیان را اجبار کردند که به جنگ بیاییم. اگر کسی در جنگ شرکت نمیکرد زندان و اعدام، سزای آن شخص بود و حتی خانوادهاش را هم زندان میبردند یا ممکن بود اعدام کنند.»
به گزارش صلح خبر به نقل از ایسنا، صدام که سالها در عراق حکومت کرد از حزب بعثی بود که با کودتا، عراق را در اختیار گرفت و علاوه بر مردم خود، به کشورهای دیگر هم ظلم کرد. بعد از مردم عراق و جنایتهای فراوانی که در حق آنان روا داشت به ایران حمله کرد و بعد از توقف جنگ با ایران سراغ همسایه دیگرش کویت رفت.
صدام رئیس جمهور عراق که ریاست حزب بعث را هم برعهده داشت به دلایل گوناگون از جمله حس جاهطلبی و علاقه به تسلط بر منابع نفتی ایران، جلوگیری از گسترش عقاید انقلابی مردم ایران،رسیدن به مقام رهبری اعراب در خاورمیانه اقدام آغاز جنگ تحمیلی را آغاز کرد. در آن دوران بیش از ۶۰ درصد مردم عراق شیعه و پایبند به تعالیم مکتب تشیع بودند.
رژیم بعث عراق با شیعیان کشور خود نیز بهشدت برخورد میکرد. به نحوی که بسیاری از آنها به اجبار به ایران گریختند و برخی از آنان در ایران به مبارزه با رژیم بعث پرداختند.
حزب بعث عراق که در سال ۱۹۵۲ تأسیس شده بود، در سال ۲۰۰۳ با فروپاشی حکومت صدام، رسمیت خود را از دست داد و منحل شد و طرفداران این حزب پس از آن مخفیانه و غیررسمی فعالیت میکنند.
هادی عُبیدی آیدَن شمبلی از استان واسط (مرکز کوت) یکی از همین شیعیان است که به عنوان سرباز هشت سال به اجبار صدام در جنگ علیه ایران حضور داشته است. او در گفتوگوی اختصاصی با صلح خبر به نقل از ایسنا در عراق روایت میکند:
«صدام با توجه به روحیه دیکتاتوری خود، مردم و ملت مسلمان و شیعه عراق را به اجبار به جبهههای جنگی اعزام میکرد و هرگونه سرپیچی از دستور اعزام به مناطق جنگی، عواقب غیرقابل انتظاری را به دنبال داشت.
حزب بعث از اعضای خود میخواست همواره حرکات اطرافیان و حتی اعضای خانواده خود را زیر نظر داشته باشند و هر رفتار مشکوکی را گزارش دهند.
سال ۱۳۵۹ ما شیعیان را اجبار کردند که به جنگ بیاییم. اگر کسی در جنگ شرکت نمیکرد، زندان و اعدام سزای آن شخص بود و حتی خانوادهاش را هم زندان میبردند یا ممکن بود اعدام کنند. خوشبختانه من در آن زمان در حملههای هجومی علیه ایران حضور نداشتم و در پشت جبهه به عنوان نیروی پشتیبانی خدمت کردم و حتی یک تیر هم به سمت ایرانیها شلیک نکردم.
در آن دوران مدت اجباری سربازی من هشت سال بود. سرویسهای امنیتی صدام در عراق برای پیشگیری از قیام احتمالی مردم و ارتش، به هیچ فرد نظامی یا غیرنظامی اجازه قدرت نمیدادند. حزب بعث از اعضای خود میخواست همواره حرکات اطرافیان و حتی اعضای خانواده خود را زیر نظر داشته باشند و هر رفتار مشکوکی را گزارش دهند. هیچکس اجازه مخالفت با این حزب و حکومت بعث را نداشت و سرویسهای امنیتی از شیوههای مختلف ترور مخالفان استفاده میکردند.
یکی از سختیهای ما شیعیان در زمان حکومت صدام انجام پنهانی پیاده روی اربعین بود. مردم اجازه تردد در مسیرهای عمومی را نداشتند و برای حفظ جان خود باید شبانه حرکت میکردند. همواره چیزی که ملت ایران و عراق را به هم نردیک کرده شیعه بودن و حب امام حسین (ع) است. من پس از پایان جنگ بیشتر از ۳۰ بار به ایران آمدهام و بیشتر دوستانم در ایران هستند. در حرم امام رضا (ع) هم دوستان زیادی دارم.»
انتهای پیام