صلح خبر/خراسان رضوی یک پژوهشگر تاریخ ایران عملکرد رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد را تمامعیار و متفاوت دانست و گفت: عملیات مرصاد همچون دیگر عملیاتهای دوران دفاع مقدس حالت هجومی داشت اما تفاوت آن در تک عملیاتی رزمندگان اسلام بود. جواد نوائیان در گفتوگو با صلح خبر ضمن گرامیداشت سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد با اشاره […]
صلح خبر/خراسان رضوی یک پژوهشگر تاریخ ایران عملکرد رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد را تمامعیار و متفاوت دانست و گفت: عملیات مرصاد همچون دیگر عملیاتهای دوران دفاع مقدس حالت هجومی داشت اما تفاوت آن در تک عملیاتی رزمندگان اسلام بود.
جواد نوائیان در گفتوگو با صلح خبر ضمن گرامیداشت سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد با اشاره به چگونگی انجام این عملیات و سرنوشت منافقین اظهار کرد: عملیات مرصاد را نباید فقط در بستر زمانی خود بررسی کرد. منافقین از دهه ۶۰ با ورود به فاز نظامی به عراق رفتند و در جرگه بخشی از نیروهای بعث آن کشور و سازمان نظامی صدام قرار گرفتند و در عملیاتهای مختلفی همچون سرکوب کردهای عراق مشارکتهای گستردهای داشتند.
وی ادامه داد: منافقین قبل از این عملیات به لحاظ اطلاعاتی با حزب بعث همکاری میکردند که این موضوع ریشه در پس زدن این فرقه از سوی مردم ایران داشت. منافقین متوجه شده بودند که با ادعاهای وهمآلودشان نمیتوانند مردم را به پشتیبانی از خود ترغیب کنند و سعی کردند به زور اسلحه و از طریق نظامی مردم را به تمکین وادارند.
این پژوهشگر تاریخ ایران با اشاره به زوایایی از فیلم تنگه ابوقریب جهت آگاهیبخشی به مردم در خصوص افکار پلید منافقان عنوان کرد: سه روز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یعنی در ۳۱ تیر ۶۷ ارتش عراق با سه لشکر پیاده و یک لشکر زرهی از پنج محور به ایران حمله کرد. نیروهای عراقی با حمله به خاک ایران و اشغال قسمتهایی از آن به دنبال این بودند که در مذاکرات بعدی دست برتر را داشته باشند تا بتوانند از این موقعیت در نشستها و مذاکرات صلح نهایت استفاده را ببرند.
از فروغ جاویدان تا مرصاد
نوائیان با اشاره به حمایتهای رژیم بعث عراق از منافقین افزود: عملیات فروغ جاویدان(عملیاتی که منافقین در سوم مرداد ۶۷ آغاز کردند و ایران در پاسخ آن عملیات مرصاد را در پنجم مرداد انجام داد) بخشی از عملیات نظامی ارتش عراق علیه ایران بود اما به اعتقاد من سازمان منافقین سعی داشت این عملیات را پروژهای مجزا بداند و تاکید آن بر قدرت مستقل گروه خود بود؛ در صورتی که سازمان منافقین در عملیات مرصاد به عنوان یک ستون از ستونهای نظامی عراق وارد عمل شد.
وی اضافه کرد: در حقیقت صدام با حمله نظامی به ایران بستر را برای حضور منافقین هموار کرد و آنان با تانکهای عراقی که نشان منافقین را داشت، بعد از عبور از گردنه پاتاق وارد محور کرند شدند و آن را به اشغال در آوردند. برنامه عملیات فروغ جاویدان به اعتقاد من برنامه منافقین نبود بلکه دستورالعملی بود که در پی اقدامات ۳۱ تیر ماه ۶۷ ارتش بعثی عراق برای گرفتن دست برتر در اجرای قطعنامه به مرحله اجرا در آورده بود.
این پژوهشگر تاریخ ایران طراحی عملیات فروغ جاویدان را خیالات متوهمانه منافقین و دشمنان اسلام نسبت به تغییر دیدگاه مردم در مورد انقلاب دانست و عنوان کرد: در حقیقت پذیرش قطعنامه ۵۹۸ این تصور را به صدام و سران منافقین القا کرده بود که یک شکاف عمیق بین مردم و دولت به وجود آمده که توان دفاعی کشور را کاهش داده است و در پی حملات ۳۱ تیر ماه عراق به ایران میتوانند بدون هیچ مشکلی به راحتی شهرهای ایران را به تصرف خود در آورند. بنابراین اگر بخواهیم یک تحلیل معقول و تاریخی داشته باشیم، باید گفت فرقه رجوی نقش یک پادو را برای رژیم بعث عراق و شخص صدام بازی کرد.
نوائیان بیان کرد: منافقین با این تصور پوشالی که ایران در یک وضعیت نامناسب اقتصادی سیاسی قرار گرفته و با افزایش انتقادات شدید در جامعه توان تامین نیرو برای جبهههای خود را ندارد، خیال کردند میتوانند مسیر انجام عملیات مرصاد را از کرمانشاه تا تهران بدون هیچ مشکلی طی کنند و همه جا را به اشغال خود در بیاورند.
وی ادامه داد: شاید بتوان گفت دشمن در عملیات فروغ جاویدان یکی از ضعیفترین عملکردهای خود را در طول دفاع مقدس داشت. منافقین با خوشخیالی تصور میکردند میتوانند در این عملیات با حمایت نظام استکبار جهانی به فتح ایران و براندازی نظام جمهوری دست یابند.
این پژوهشگر تاریخ ایران گفت: در این عملیات نیروهای سپاه با پشتیبانی هوانیروز ارتش در حالی عملیات را در تنگه چهارزبر انجام دادند که از قبل هیچ اطلاعاتی جمعبندی نشده بود اما رزمندگان اسلام با چنان سرعت عملی در انجام همزمان جمعآوری اطلاعات و پیش بردن عملیات اقدام کردند که توانستند شکست سختی را بر پیکر منافقین وارد سازند.
نوائیان خاطرنشان کرد: نوع رفتار و طرز صحبت کردن منافقین به زبان فارسی سبب شد در نزدیکیهای کرند ایرانیها متوجه شوند که طرف مقابل آنها منافقین هستند نه رژیم بعث عراق. نخستین درگیری با منافقین در کرند بود که ما در این منطقه به دلیل نداشتن آمادگی کامل نظامی نتوانستیم ضربه اصلی را به دشمن وارد سازیم زیرا هیچکس تصور هم نمیکرد منافقین بخواهند به یک ستون وارد شوند. معدود درگیریها تا تنگهی چهارزبر محور کرند به کرمانشاه ادامه داشت تا اینکه بالاخره منافقین به اسلامآباد غرب رسیدند. حضور نیروهای بسیج و سپاه در این منطقه باعث شد منافقین عملیات را سازماندهی کنند و رزمندگان اسلام توسط منافقین به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.
وی افزود: تصمیم و اراده طراحی عملیات برای ضربه زدن به منافقین در تنگه چهارزبر اتفاق افتاد که با عنوان عملیات مرصاد آن را میشناسیم. این عملیات در پنج مرداد ۶۷ با رمز یا صاحبالزمان(عج) آغاز شد و توقف اصلی نیروهای منافقین در این منطقه بود. با وجود اینکه سازمان رزم ما در مناطق ورودی کشور فاقد یک سازماندهی قوی بود که بتواند جلوی منافقین را بگیرد اما در تنگه چهارزبر رزمندگان اسلام با طراحی یک عملیات هدفمند توانستند منافقین را نابود کنند و شکست قطعی این گروه را در این منطقه رقم بزنند.
این پژوهشگر تاریخ ایران با اشاره به نقشآفرینی شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد اظهار کرد: شهید صیاد شیرازی یکی از طراحان اصلی عملیات مرصاد بود. او با طراحی خاص و حضور میدانی خود با شجاعت تمام به همراه نیروهایش وارد معرکه شد و بالای سر منافقین پرواز کرد. این شهید والامقام از معدود کسانی بود که با حضور در خط مقدم سبب تقویت روحیه رزمندگان اسلام شد و توانست ضربه مهلکی بر پیکر سازمان رزم منافقین وارد کند.
نوائیان اظهار کرد: علت اینکه منافقین در سالهای بعد شهید صیاد شیرازی را ترور کردند نیز همین ضربه سنگینی بود که او بر سازمان رزم منافقین وارد آورده بود. شهید صیاد شیرازی از نخستین ساعاتی که خبر حمله منافقین را شنید، ابتدا در کرمانشاه و بعد در نزدیکترین نقطه به خط مقدم جنگ و در آخر بالای سر نیروهای منافقین در آن سوی خط مقدم در تنگه چهارزبر حضور پیدا کرد. اگر مجاهدت، مقاومت و سرعت عمل او نبود، چهبسا نیروها نمیتوانستند خود را ساماندهی کنند و ممکن بود صدمات و آسیبهای خیلی زیادی وارد شود. بنابراین نقشهای که شهید صیاد شیرازی برای عملیات طراحی کرده بود، باعث شد که پیروزی رزمندگان اسلام خیلی سریعتر حاصل شود.
وی با تمایز قائل شدن بین اهداف صدام و منافقین عنوان کرد: منافقین سودای فتح تهران را داشتند، در صورتی که صدام دنبال اشغال برخی از مناطق ایران آن هم به عنوان برگ برندهای در مذاکرات بود. در واقع جنگ از لحاظ بینالمللی تمام شده بود و او میدانست اگر زیاد درگیر این عملیات شود، با واکنشها و تحریمهای سازمانهای بینالمللی روبهرو خواهد شد؛ لذا صدام با تمام تمایلی که برای نابودی جمهوری اسلامی داشت اما در آن مقطع سیاست وی از چنین موضوعی پشتیبانی نمیکرد زیرا بعثیها میدانستند تحت هیچ شرایطی امکان براندازی جمهوری اسلامی وجود ندارد. از سوی دیگر منافقین به دلیل فقدان استعداد کافی جنگی توان مقابله با رزمندگان اسلام را نداشتند.
این پژوهشگر تاریخ ایران ضمن اشاره به عواملی که با وجود شرایط نامناسب اقتصادی دوران جنگ منجر به شکست منافقین شد، تصریح کرد: علاقه و ارادات مردم به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی انکارناپذیر است. مردم ایران در بدترین شرایط اتحاد و وطندوستی خود را کنار نمیگذارند و با منافق و خائن به شکل جدی برخورد میکنند. نیروهای بسیج که به محض ورودشان به جبههها سبب تحول در آن مناطق میشوند، چه کسانی هستند؟ از کجا آمدهاند؟ بسیج همان مردمی است که تا آخرین قطره خون پشت سر نظام خود ایستادهاند.
نوائیان عنوان کرد: مشکل تحلیلی منافقین و حتی غربیها این بود که تصور میکردند تمام آن چیزی که این مردم نیاز دارند، مسائل مادی است. یکی از دلایلی که منافقین شکست خوردند و حتی نظام استکبار جهانی با وجود تمام فشارها و کمکهایی که به مخالفان اسلام میکرد، نتوانست آسیبی به نظام جمهوری اسلامی وارد کند، همین حمایت مردمی بود.
وی با اشاره به شرایط سخت اقتصادی دوران جنگ گفت: در وضعیت جنگ افکار مردم و جامعه منجسم شده بود که منافقین از این مساله غفلت کرده بودند. البته آن زمان مردم به شدت تحت فشار اقتصادی و تحریم بودند. آثار و پیامدهای به جا مانده از دوران حکومت پهلوی شامل فقدان صنایع تولیدی زیرساختی در کشور بود که ما را تبدیل به یک واردکننده کرد. این وضعیت آنجا پیش رفته بود که ما پنیر و کره را از هلند وارد میکردیم و تا سال ۷۳ حتی قدرت بستهبندی کردن پنیر را نداشتیم.
این پژوهشگر تاریخ ایران بیان کرد: مسلما در چنین وضعیتی با نبود زیرساختهای لازم وقتی با تحریمهای ظالمانه غرب مواجه میشویم، شرایط بد اقتصادی ما دوچندان میشود تا جایی که مردم در مضیقه قرار میگیرند. بر همین اساس هم چشم امید منافقین به وضعیت نامناسب اقتصادی ایران بود تا مردم را به طرفداری از خود وادارند؛ غافل از اینکه مساله اول کشور در آن دوره جنگ بود که همین موضوع بر مسائلی چون اقتصاد، سیاست و… سایه میانداخت.
نوائیان اضافه کرد: منافقین به لحاظ رفتاری و تاکتیکی ۱۰۰ درصد گرفتار توهم بودند زیرا امکان نداشت با این تعداد کم نیرو که نیازمند حمایت نظامی صدام بود، بتوانند طبق پیشبینیهایشان پیشروی کنند. بدیهی بود که اگر آنها در چهارزبر متوقف نمیشدند، در پیشرویهای بعدی مغلوب میشدند و نمیتوانستند این مسیر را طی کنند. در این عملیات منافقین دست به جنایات وحشتناکی زدند؛ از زندهسوزی افراد تا دار زدن کسانی که طرفدار بسیج یا سپاه بودند. فجیعترین آن جنایات نوع رفتار منافقین با مجروحان و بیماران بیمارستان اسلامآباد و کرند بود. بیشک دیدن چنین وحشیگریهایی باعث شد مردم به این گروه نپیوندند.
انتهای پیام