این نویسنده و مترجم در گفتوگو با صلح خبر، با اشاره به کتابهای منتشرشدهاش درباره ادبیات فلسطین گفت: تا کنون این کتابها را درباره ادبیات فلسطین منتشر کردهام: «قصهها» نوشته غسان کنفانی، نشر روزبهان، «قندیل کوچک» از غسان کنفانی، «باغهای امید» نوشته و نقاشی بچههای غزه و «قدس رویای ما» نوشته و نقاشی کودکان فلسطین با دیباچه و ترجمه من که در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است. آخرین کتابی که ویراستاریاش را بر عهده داشتم «درخت زیتون» تحقیق و تألیف غسان کنفانی با ترجمه زندهیاد سیروس طاهباز بود که در نشر روزبهان منتشر شده است. اینها مجموعه کارهایی است که من برای فلسطین انجام دادهام.
او سپس گفت: ادبیات فلسطین به زیبایی زندگی است؛ دور از شعار و با شعور آمیخته است. ادبیات فلسطین که آن را میتوان نوعی ادبیات مهاجرت و پایداری نامید پس از سال ۱۹۴۸ پا گرفت. در دامن فلسطین و ادب آن گلهایی روییدند. نویسندگان و شاعرانی سر برآورند اما به گمانم در این باغ بزرگ دو سرو سرسبز همچنان رو به آسمان قد میکشند. در نثر و داستان غسان کنفانی. هر چد وی عمر بلندی نداشت و در ۳۶سالگی همراه خواهرزادهاش لمیس از سوی موساد، جان باخت، ولی نقشی ماندگار و پایدار از خویش به جای گذاشت. این چهره نامی ادبیات فلسطین نه تنها داستانهایی بس زیبا برای بزرگسالان نگاشت که داستانهای کوتاه وی برای اولینبار به ترتیب زمانی نگارش با نام «قصهها» از سوی انتشارات روزبهان نشر یافت و با استقبال خوانندگان پارسیزبان رویارو شد. در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان نیز کتاب زیبا و خواندنی «قندیل کوچک» را نوشت و نقاشی کرد. او قصد داشت در زادروز خواهرزادهاش، لمیس، این کتاب را به او هدیه کند اما از شگفتیهای روزگار این است که غسان کنفانی و لمیس هر دو با هم جان باختند و این کتاب پس از پرواز جاودانه وی نشر یافت. کنفانی محققی نامدار بود، روزنامهنگاری صادق که زندگی مردمش را به تصویر کشید.
امامی افزود: کنفانی نامورترین نویسنده فلسطینی است که جوایز جهانی بسیاری نصیبش شده و بسیاری از داستانهای او به فیلم درآمده و تا آنجا که من باخبرم قصههایش به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا برگردان شده است. کار دیگر با گردآوری غسان کنفانی که به فارسی به نام «درخت زیتون» و با ترجمه سیروس طاهباز از سوی نشر روزبهان نشر یافته، مزین به دیباچهای است درباره ادبیات فلسطین که وی در این دیباچه سه عنصر چشمگیر این ادبیات را اینگونه برمیشمارد: یک، «عشق»؛ در ادبیات فلسطین چه نثر و چه شعر، «عشق به مادر»، «عشق به معشوق» و «عشق به زمین و سرزمین» در هم تنیده شده است. دو، «طنز»؛ در این ادبیات برعکس آنکه در نگاه اول به نظر میرسد، نوعی طنز به چشم میخورد. سه، «پایداری دلبستگی به آزادی»؛ در ادبیات فلسطین پایداری و آزادی دو بال همسان هستند.
او در ادامه گفت: از بخت خوش در کتاب «درخت زیتون» که سرودههای زیبای پنج تن از شاعران فلسطین: محمود درویش، سمیح القاسم، سالم جبران، توفیق زیاد و بانو فدوی طوقان آمده، انعکاس فلسطین در سرودههای پنج تن از شاعران نوپرداز ایران نیز ضمیمه شده است؛ شاعرانی همچون محمدعلی سپانلو، م. آزاد، قیصر امینپور، اسماعیل شاهرودی و بانو سیمین بهبهانی.
این مترجم خاطرنشان کرد: به هر روی فلسطین تنها یک جغرافیا نیست، یک تاریخ است؛ تاریخی سراسر تلاش و کوشش برای رهایی و آزادی. همواره در درازنای تاریخ نقش فلسطین در دل و دیده آزادگان جهان جا گرفته است. هرکجا که ستم دیدهای است وستمستیزی، فلسطین آنجاست.فلسطین تنها یک سرزمین نیست، نماد ستمی تاریخی است در جغرافیا. نمود پایداری است از نبردی بیامان برای رهایی و آزادی.
او همچنین اظهار کرد: در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان و جوانان فلسطین، چندی پیش کتاب «باغهای امید» توسط IBBY (دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان) شعبه فلسطین نشر یافت. این کتاب دربرگیرنده داستانهای کوتاه و نقشهای چشمگیر کودکان و نوجوانان غزه است که به رسایی زندگی آنان را بازمینمایاند و نیز کتاب «قدس رویای ما» نوشتهها و نقاشیهای کودکان فلسطین با موضوع قدس و نگاه عاشقانه آنها به این شهر مقدس.
امامی سپس درباره تأثیر ادبیات فسلطین بر دیگران گفت: ادیبان فلسطین همچنان که ذکر شد بیشمارند. غسان کنفانی در نثر و محمود درویش در شعر؛ غسان کنفانی و محمود درویش هرچند که زاده فلسطیناند اما با خشت واژهها پلی جاودانه به جهان بنا میکنند بیهیچ مرز زبانی و گستره مکانی چراکه آنان به یگانگی انسان میاندیشند. شاید از همین روست که وزارت آموزش و پرورش فلسطین اشغالی درسال ۲۰۰۰ میلادی خواهان چاپ ۵۰ سروده محمود درویش در کتب درسی شد و «شارون» گفت درویش دشمن من است اما شعرهایش را دوست دارم. از یاد نبریم که ادیبان با دستانشان بر جهان میافزایند و سیاستمداران با دهانشان از جهان میکاهند.
او در ادامه گفت: ادبیات فلسطین آینهای است روشن و پاک از آنچه بر دل و اندیشه فلسطینیان میگذرد و بازتابی است از آلام، آرزوها، عشقها و رنجهای این ملت؛ بی هیچ شعاری و هیچ دیواری. از اینروست که وقتی شاعران فلسطین برای انبوه مشتاقان و یا خوانندگان شهره عرب همچون فیروز شعر شاعران فلسطین را میخوانند همگان با آنان شعرها را سر میدهند. ستاره نامی مارسل خلیفه هنگامی که با صدای جاودانیاش سرودههای شاعران فلسطین را میخواند مردم همگی با دل و جان این سرودهها را زمزمه میکنند.
امامی درباره اینکه ادبیات فلسطین چقدر در کشورمان شناختهشده است، گفت: با دریغ باید گفت که نوعی عربستیزی در میان برخی از روشنفکران ما اندکاندک نمایان شده است و این دیواره نفرت سبب شده مردم ما با ادبیات فلسطین کم آشنا باشند. ادبیات فلسطین زنده است و زیباست به زیبایی زندگی.
این مترجم در پایان خاطرنشان کرد: همینجا بیفزایم دفاع از فلسطین و گستره ادب آن به هیچ روی «یهودی ستیزی» نیست. «یهودی ستیزی» و «عرب ستیزی» دو روی یک سکه است. حاصل اندیشه کسانی است که یگانگی انسان را باور ندارند.
انتهای پیام