رضا ساکی
امروز دیدم که همه افراد و گروهها و احزاب و ارگانها و سازمانها میخواهند کاری کنند سیستانوبلوچستان خیلی سریع و پرسرعت رشد کند و اصلا طوری بشود که فرداروز نگوییم سیستانوبلوچستان، بگوییم پاریس.
راستش را بخواهید من با شنیدن این خبرها کمی ترسیدم.
چون معمولا وقتی یک کاری را سریع انجام میدهند، خراب میشود.
همچنین نگرانم این همه سازمان و نهاد و ارگان و گروه در خدمترسانی به هم برخورد کنند و ما شاهد تصادف شدید در منطقه باشیم.
پس این طوری است که من از سرعت در توسعه میترسم.
مثلا شما اگر بخواهید سریع آشپزی کنید معمولا گند میزنید به آشپزخانه و غذا هم یا شور میشود یا بینمک.
آشپزی کمی حوصله و دقت میخواهد و بهویژه ما ایرانیها عقیده داریم غذا باید جا بیفتد و برای جا افتادن غذا مخصوصا خورشها صبوری نیاز است.
من کلا از سرعت میترسم.
حکایت سرعت و دقت، حکایت قلاب و تور و دینامیت است.
اگر با قلاب بخواهی ماهی بگیری باید روش قلاباندازی بلد باشی و صبر کنی تا یکییکی ماهیها طعمه را بخورند.
اگر با تور ماهیگیری کنی باید به وسط دریاچه یا دریا بروی و تور پهن کنی و صبر کنی تا دهها ماهی به تورت بیفتد.
اما اگر حوصله قلاب و تور نداشته باشی، کافی است یک دینامیت روشن کنی و پرتاب کنی وسط آب. صدها ماهی میگیری و همه تشویقت میکنند که چه ماهیگیر تیزوبزی هستی. اما اگر چند بار این کار را ادامه بدهی، دیگر ماهی در آب باقی نمیماند.
این طوری است که از سرعت میترسم. چه با پراید چه با بنز. چون به نظرم جاده مهمتر از ماشین است.
چه بسا با پراید در اتوبانی در آلمان ۲۰۰ تا برانی و زنده بمانی اما با مرسدس بنز در جادهای در وطن عزیزمان ۶۰ تا برانی و زنده نمانی.
امیدوارم دوستان از سرعت توسعه سیستانوبلوچستان کم کنند. حالا ده سال هم طول کشید عیب ندارد. اما توسعه سیستانوبلوچستان طوری نشود که ماهی در آب باقی نماند.
یعنی ما به همان لاکپشتی که آهسته و پیوسته برود بیشتر اعتماد داریم تا به این خرگوش بازیگوش.
خلاصه که مراقب باشید سیستانوبلوچستان تسمه تایم پاره نکند.
باقی بقایتان
انتهای پیام