رضا ساکی
برای اینکه بدانیم درآمد کولبرها و شوتیها چقدر است، میان یک کولبر و شوتی میکروفن کار گذاشتیم تا ببینیم آنها وقتی با هم تنها هستند چه میگویند؟
کولبر: چطوری شوتی؟
شوتی: عالی. عالی. تو چطوری؟
کولبر: بهتر از این مگر میشود؟ دیروز ۶۵ هکتار زمین در عراق خریدم.
شوتی: پولت را خرج زمین نکن. پورشه بخر.
کولبر: چقدر پورشه برادر؟ مگر پارکینگ خانه من چقدر جا دارد؟
شوتی: واقعا با این همه پولی که به دست میآوریم چه کنیم کولبر؟
کولبر: راستش من مقداری از درآمدم را آتش میزنم. آتش نزنم دیوانه میشم.
شوتی: شمش چند تا داری؟
کولبر: چهار تن تقریبا. تو چقدر؟
شوتی: من هم چند تن دارم.
کولبر: یک نفر را با تو دیدم. که بود؟
شوتی: پسرم را آوردهام توی کار. گفتم زودتر بیاید شوتی بشود، خدای نکرده گرفتار تحصیل نشود.
کولبر: خوب کاری کردی. شغل به این خوبی. با کمترین زحمت پول زیاد به دست میآورد.
شوتی: من هم همین را میگویم. به خدا کار ما آسانترین کار جهان است. از بندر، چهار برابر توان ماشین بار میزنیم و راه ۱۵ ساعته را ششساعته میرویم و مزدمان را میگیریم.
کولبر: والا. من شش تا یخچال و سه تا تلویزیون میگذارم روی گُردهام ۳۰ کیلومتر از سرازیری کوه پایین میآیم و کلی پول میگیرم. به راحتی. زمستان سرد است کاپشن میپوشم. تابستان گرم است کاپشن نمیپوشم. ها؟
شوتی: متاسفانه مردم فکر میکنند ما خیلی فقیر هستیم.
کولبر: بله متاسفانه. آنها فکر میکنند ما از نداری دست به این کار میزنیم.
شوتی: راستی پول داشتی گرجستان هم املاک بخر. استانبول دیگر صرف ندارد.
کولبر: یکی خریدم، ولی قصد دارم یک روستا را کامل بخرم.
شوتی: فکر خوبی است. بگو کجا میخری، روستای بغلی را هم من بخرم.
کولبر: خب داداش من برم. مواظب خودت باش. به بچههای جنوب سلام برسان.
شوتی: قربانت. هوا سرد است کاپشن یادت نرود. به بچههای کوهستان سلام برسان.
باقی بقایتان
انتهای پیام