به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر مینی شعر؛ غصه هم میگذرد… برترینها: شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. انسان با خیال زندگی میکند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار میدهد شعر است، شعر، حقیقتی است که اگر نمیشود سراینده آن بود، دست کم میتوان خواننده آن شد و از روزمرگی […]
به گزارش مجله سرگرمی صلح خبر
مینی شعر؛ غصه هم میگذرد…
برترینها: شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. انسان با خیال زندگی میکند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار میدهد شعر است، شعر، حقیقتی است که اگر نمیشود سراینده آن بود، دست کم میتوان خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
شعر در کوتاهترین و موجزترین و خوش آهنگترین و مناسبترین همنشینی واژههای آشنا، ما را با معنایی درگیر میکند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار میدهد و آنان را به ساخت ناممکنها و ناباوریها فرا میخواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن میشود. گاهی هم شعر ابزاری برای بیان ناگفتنیها میشود.
قبلا گزیدهای از اشعار را در قالب ابیات زیبا و تاثیرگذار با تایپوگرافیهای متفاوت در اختیار شما قرار میدادیم که به خواست شما تصمیم به بازنشر آن گرفتیم. هنوز هم مثل همیشه پذیرای پیشنهادات و انتقادات شما همراهان همیشگی برترینها هستیم. شما هم میتوانید اشعار شاعر محبوب خود را در قسمت نظرات برای ما ارسال نمایید.
***
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم
(خیام)
تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست. (مولانا)
بوی نمناک هزاران خاطره خاک باران خوردهای دارد دلم. (سلمان پاک نظر)
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم… (فاضل نظری)
آفتاب از کجا درآمده است، این که حوّا هوای آدم کرد؟
با وجودت اتاق سرد و عبوس، کمی از سردیِ خودش کم کرد.
(امید صباغ نو)
در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی
(مولانا)
دلگیر نیستم که دل از دست دادهام
دلجویی حبیب به صد دل برابرست
(صائب تبریزی)
کجا در بزم او جای چو من دیوانهای باشد
مقام همچو من دیوانهای، ویرانهای باشد
(وحشی بافقی)
به کوتاهی آن لحظهی شادی که گذشت.
غصه هم میگذرد!
(کیوان شاه بداغی)
انگار که یک کوه، سفر کرده از این دشت
آنقدر که خالی شده، بعد از تو جهانم …
(فاضل نظری)
اگر این داغ جگرسوز که بر جان من است
بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
(سعدی)
از تو دور شدم
مثل ابر از دریا.
اما هر جا رفتم باریدم.
(رسول یونان)
مـن در ایـن خلـوت خـاموش سکـوت
اگر از یاد تو یادی نکنم … میشکنم …
(؟)
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
(کاظم بهمنی)
شبهای مه گرفتهی مرداب بخت من ای ماه! جای رقص درخشندهی تو نیست
(فاضل نظری)
طراح: بهنام رائین
منبع : Bartarinha