به گزارش صلح خبر، روزنامه شهروند نوشت: «تکههای گمشده ایران، در موطن خود ناشناخته، اما ستون ثابت مهمترین موزههای جهاناند. فهرستی بلند میتوان از این موزهها و مجموعهها نوشت؛ لوور در فرانسه، میهوی ژاپن، متروپولیتن و بریتانیا، ارمیتاژ در روسیه، موزههای بروکلین و هنرهای شهری نیویورک و موزهها و کلکسیونهای کوچک و بزرگ دیگر. تکههای بزرگ و کوچک؛ از سنجاق برنزی ٣٧٠٠ساله که شاید نخستین تصویر از زایش در جهان باستان باشد، در لرستان پیدا شده و حالا پشت ویترین موزه لوور است، گرفته تا تندیس نقرهای گاو بالدار اساطیری بازمانده از مادها و ششمین گنجینه بزرگ مکشوفه دنیا که از غار کلماکره رفته به گالری محبوبیان لندن یا تکههای بزرگ تخت جمشید هخامنشی که سالهاست تکیه داده به دیوارهای موزه بریتانیا.
تکلیف بسیاری از آثاری که به نمایش درآمدهاند، روشن است اما سرنوشت آنها که در مخازن نگهداری میشوند، نامعلوم است. کسی نمیداند چه تعداد از آثار تاریخی این سرزمین، بیرون از این خاک در خلوت مخازن و کلکسیونهای خصوصی پنهان شده است. محمدرضا کارگر، مدیر کل امور موزهها و اموال منقول تاریخی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری هم نمیداند: «از همه آثار تاریخی ایران در کشورهای دیگر خبر نداریم. فقط فهرست کاتالوگها را داریم. نمیدانیم در مخزنها چه خبر است.»
ایران همیشه با خروج غیر قانونی آثار باستانی و ورودشان به مجموعههای خصوصی و موزههای جهان درگیر بوده است. تلاش برای استرداد مجموعههای تاریخی به کشور از ٨٠سال پیش شروع شد و حاصل آن ١٠مجموعه استردادی بود که آثار تخت جمشید، چغامیش، جیرفت و خوروین را در خود داشت.
کارگر هم در این گفتوگو به «شهروند» میگوید ٩٠درصد آثار زمانی از ایران خارج شده و به سرزمینهای دور رفته که کسی به میراث فرهنگی اهمیت نمیداد و ١٠درصد باقیمانده، کار قاچاقچیان است و هنوز ادامه دارد. از طرف دیگر آثار ایران در حالی موزههای مختلف دنیا را پر کرده که ایران در ١٠سال گذشته همه آثاری را که به موزهها وارد شده، به کشورهای مبدأ بازگردانده است.
آقای کارگر تعداد زیادی از آثار تاریخی ایران در موزههای مختلف و مجموعههای دنیا نگهداری میشود. آیا برای تهیه فهرستی از این آثار – جدا از فهرست قرمز – تلاشی صورت گرفته است؟
درباره آثاری که موزههای مختلف (از آثار به نمایش درآمدهشان) کاتالوگ منتشر کردهاند و آثاری که در سایتها امکان دسترسی به اطلاعات آنها فراهم شده و همینطور درباره آثار بسیار شاخص که در مقالهها و کتابهای مختلف معرفی شدهاند، اطلاع داریم اما این طور نیست که فهرست کاملی از همه آثار تاریخی ایران در کشورهای دیگر داشته باشیم. بسیاری از آنها در مخازن و نقاط دیگر نگهداری میشوند و نمیشود از آنها خبر داشت.
این آثار از چه طریقی به کشورهای دیگر راه پیدا کردهاند؟
بخش عمده آنها یعنی نزدیک ٩٠درصد آثار، در دورهای که کشور ما هنوز آگاهی کاملی از اهمیت و ارزش میراثفرهنگی نداشت، از ایران خارج شد. در این دوره بخشی از دنیا به این ارزشها پی برده بود و با استفاده از مجوزهایی که داده میشد و شرایط مساعدی که در کشور وجود داشت، آثار را میبردند. این روند بیشتر در دوره قاجار اتفاق میافتاد و در دوره پهلوی این کار رفتهرفته منسوخ شد. ١٠درصد آثار هم به صورت قاچاق از ایران خارج شده و با وجود تمام تلاشهای صورتگرفته این رویه همواره ادامه دارد. باندهای زیادی هستند که آثار را از مرز رد میکنند، نه فقط در ایران، در سراسر دنیا.
این میان قوانینی هست که موزهها را از پذیرفتن و به نمایش گذاشتن آثار قاچاق منع کند؟
بله. در حال حاضر موزههای دنیا به هیچ عنوان آثار قاچاق را نمیپذیرند و نمیخرند. در این شرایط بیشتر آثار قاچاق به کلکسیونهای شخصی میرود و بعدها ممکن است به حراجیها راه پیدا کند.
ایران در چه صورتی میتواند آثارش را طلب کند؟
هر زمان بتوانیم اثبات کنیم که شئای به صورت غیر قانونی، در زمانی که منع قانونی وجود داشته، از کشور خارج شده، میتوانیم درباره آن ادعا کنیم. آثار موزهای شاخص ما به طور مثال در فرانسه و انگلیس زمانی خارج شدهاند که قوانین و قراردادها به آنها اجازه میداد اشیایی را با خود ببرند.
سهم ایران از آثار شاخصی که بازدیدکنندگان را به موزههای دنیا میکشاند، چیست؟ از نگاه شما میتوانیم برای میراث فرهنگی مرزی نبینیم و بگوییم متعلق به تمام مردم دنیاست؟ چقدر به نفع ما است؟
ما مالک معنوی این آثار هستیم. بازدید و نمایش آنها، نمایش میراث و فرهنگ و قدرت ما در طول تاریخ است و این بسیار اهمیت دارد. قوانینی در جهان وجود ندارد که سهمی مادی از این آثار به ما بدهد. ایتالیا و یونان با وجود تمام تلاشهایی که داشتهاند اما نتوانستهاند آثار تاریخیشان را پس بگیرند و بسیاری از داشتههایشان در کشورهای دیگر به نمایش درمیآید و در اختیار موزههای مختلف است. آنها هم تلاش کردهاند و میکنند اما هنوز به نتیجهای نرسیدهاند. با این همه، بخش عمده اهمیت تاریخ مصر در دنیا و شناختهشدنش، مدیون نمایش آثار موزهای آن در دنیاست.
ما چطور؟ آیا آثاری هست که متعلق به کشورها و تمدنهای دیگر باشد و در مالکیت موزههای ما باشد؟
تقریباً هیچ اثر خارجی در مالکیت ما نیست. عجیب به نظر میرسد اما ما به دنبال این نبودهایم. ما کشوری هستیم که خودمان دارای تمدن بودهایم و نهایت تلاشمان را کردهایم تا این داشتهها را حفظ کنیم. در دورههایی که قانون نبود و ما هم از باستانشناسی و موزه بیاطلاع بودیم، تعداد زیادی از آثار از ایران خارج شد. اگر قانون داشتیم و میدانستیم، حفظشان میکردیم. پیش از این در دورههایی که کشورهایی مثل عراق، افغانستان، کویت و کشورهای آسیای میانه درگیر ناآرامیهای منطقه بودند، اوج ورود آثار این کشورها به ایران بود. ما در چارچوب قوانین و معاهدههایی که در یونسکو وجود دارد، مثل کنوانسیون ١٩٧٠، تمامی این اشیا را در یک دهه گذشته به کشورهای مبدأ بازگرداندیم.
اگر شما بخواهید از آثار شاخص ایران در موزههای مختلف خارجی یاد کنید، کدامها را نام میبرید؟
از میان شاخصترین آثاری که مربوط به ایران است، منشور کوروش یکی از مهمترینهاست که البته در حفاریهای کشور عراق پیدا شد اما مربوط به ایران است و حالا در موزه بریتانیا نگهداری میشود. آثار حجیم مربوط به هخامنشیان هم بسیار شاخص است؛ آثار سنگی که هم در موزه لوور وجود دارد و هم در موزه بریتانیا. همچنین گنجینه جیحون؛ اگر چه در افغانستان به دست آمده، اما مربوط به تمدن ماست و همینطور آثاری که از شوش به فرانسه رفته و صدها اثر ریز و درشت دیگر که بسیاری از آنها ناشناختهاند.»
انتهای پیام